درمان مراجع محور یا درمان فرد محور(Person-centered therapy) یکی از کاربردیترین رویکردهای درمانی در روانشناسی است که توسط درمانگر در جلسات مشاوره روانشناسی حضوری، مشاوره روانشناسی تلفنی و مشاوره آنلاین انجام میشود. در ادامه درمان مراجع محور را بیشتر تشریح کرده و با اهداف، مراحل و فواید روان درمانی مراجع محور آشنا میشویم.
روان درمانی مراجع محور، که به عنوان " درمان فرد محور" نیز شناخته میشود، توسط روانشناس انسان گرای آمریکایی کارل راجرز در دهه 1940 تا 1950 معرفی شد. این رویکرد مبتنی بر باور کارل راجرز است که معتقد بود هر فرد به طور ذاتی توانایی و گرایش برای رشد و پیشرفت را دارد و اگر در محیطی پذیرنده و امن قرار گیرد، میتواند به بهترین شکل خود دست یابد.
به نظر کارل راجرز، هر نوع مشکلی از طریق روان درمانی مراجع محور قابل درمان است. به طوری که وی در سال 1957 بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی را با این روش درمان کرد.
در روان درمانی مراجع محور، تمرکز اصلی بر مراجع و احساسات، تجربیات و نگرانیهای او است. راجرز معتقد بود که درمانگر نباید راهحلهای از پیش تعیین شده یا نصایح آماده را به مراجع ارائه دهد؛ بلکه به جای آن، باید با ایجاد فضایی بدون قضاوت و پذیرش بیقید و شرط، به مراجع کمک کند تا به خودآگاهی برسد و منابع درونیاش را برای حل مشکلاتش شناسایی و فعال نماید.
در روان درمانی مراجع محور، درمانگر و مراجع در محیطی مملو از صفا و صمیمیت، آگاهانه و صادقانه با یکدیگر تعامل کلامی، غیرکلامی، عاطفی و عقلانی دارند. برای این که این نوع روان درمانی موثر باشد، رابطهای مبتنی بر پذیرش بین درمانگر و درمانجو ضرورت دارد و این موضوع از دانش و مهارت عملی درمانگر بسیار مهمتر است. آنچه که تغییر مراجع را امکانپذیر و تسریع میکند حس نیت و خلوص درمانگر و درک توام با همفهمی در جریان روان درمانی است.
در این نوع درمان معمولا از تفسیر استفاده نمیشود. زیرا یا روش بر اصل خودشناسی و خودآگاهی طبیعی مراجع استوار است و باور دارد که هر فرد بهتر از هر شخص دیگری میتواند احساسات و تجربیات خود را درک کند. در این روش درمانگر باور دارد که مراجع میتواند راه حل قابل قبولی برای مشکلات زندگیاش بیابد. به طور کلی مسئولیت پیشرفت درمان بر دوش مراجع است تا درمانگر.
هدف اصلی درمان مراجع محور این است که به این باور برسیم همه ما میتوانیم رشد کنیم و استعدادهای خود را تحقق ببخشیم. این رویکرد با اجازه دادن به افراد در کشف و استفاده از نقاط قوت و هویت شخصی خود، زمینه رشد و روابط شخصی مراجع را تسهیل میکند و درمانگر به این فرآیند کمک و از درمانجو حمایت میکند. بخش مهمی از تئوری خودشکوفائی این است که فرد در یک محیط خاص روانشناختی این توانائیها را داشته باشد:
هدف اصلی روان درمانی مراجع محور، کمک به فرد برای کاهش اضطراب و افزایش خودآگاهی و خودشناسی و نهایتا نیل به خودشکوفائی است.
اهداف آنی: موجب تحریک و برانگیختگی مراجع در جلسات روان درمانی و تداوم آن میشود و به اهداف میانی و سپس اهداف نهایی میانجامد. ایجاد رابطه پذیرا، اعتقاد به روان درمانی و اعتماد به درمانگر از جمله اهداف آنی میباشد.
اهداف میانی: فرد را در نیل به اهداف نهائی یاری میدهد. برای مثال، کاهش اضطراب و نگرانی و خصومت را میتوان از جمله اهداف میانی به حساب آورد.
اهداف نهائی: نتایج درازمدت روان درمانی را شامل میشود و بر کل شخصیت فرد تاثیر میگذارد. برای مثال، نظر مراجع بر اینکه دوست دارد در آینده چه نوع فردی باشد و چگونه زندگیش را ادامه دهد، در دسته اهداف نهائی قرار میگیرد.
ایجاد تعادل روانی و شناخت توانائیها به منظور تشخیص و قبول واقعیت ( یعنی همان چیزی که خود ادراک و تجربه میکند) از اهداف نهائی روان درمانی مراجع محور به شمار میآید.
1- باید بین مراجع و درمانگر روابط عمیقی برقرار شود. مراجع با نوعی ناراحتی روانی نظیر اضطراب و نگرانی مواجه است و درمانگر در جریان روان درمانی، تعادل روانی دارد و هماهنگ با احساس خویش رفتار میکند و هیچگونه تظاهر و وانمودسازی در اعمالش وجود ندارد.
2- درمانگر برای مراجع احترام خاصی قائل است و هیچگونه پیش شرطی را برای پذیرش درمانجو مطرح نمیکند.
3- درمانگر، مراجع و مشکل او را درک میکند و به هم فهمی او میپردازد و میکوشد تا مشکلات را حتی الامکان از دریچه چشم مراجع بنگرد و خود را به جای مراجع قرار دهد.
کارل راجرز 6 عامل کلیدی را شناسایی کرد که رشد را در فرد تحریک میکند. او پیشنهاد کرد که وقتی این شرایط فراهم شود، فرد به سمت پتانسیل سازنده سوق داده خواهد شد. شش عامل لازم برای رشد عبارتند از:
این شراط اول به سادگی بیان میکند که بین درمانگر و مراجع باید رابطهای وجود داشته باشد تا مراجع به تغییرات شخصی مثبت دست یابد. پنج عامل زیر ویژگیهای رابطه درمانگر و مشتری هستند، و ممکن است تا حدی متفاوت باشند.
اختلاف بین تصویر ذهنی و تجربه واقعی مراجع، او را در برابر ترسها و اضطرابها آسیب پذیر میکند. مراجع اغلب از این ناسازگاری آگاه نیست.
درمانگر باید خودآگاه، صادق و سازگار باشد. البته این جمله به این معنی نیست که درمانگر تصویری از کمال است، بلکه به این معناست که او در رابطه درمانی با خودش نیز صادق است.
تجربیات مثبت یا منفی مراجعین باید توسط درمانگر بدون هیچ شرط یا قضاوتی پذیرفته شود. بدین ترتیب مراجع بدون ترس از قضاوت شدن، تجربیات خود را به اشتراک بگذارد.
در روان درمانی مراجع محور، درمانگر درک همدلانه از تجربیات مراجع را نشان داده و تجربیات عاطفی را بدون درگیر شدن عاطفی تشخیص میدهد.
تا حدودی مراجع توجه مثبت بیقید و شرط درمانگر و درک همدلانه او را متوجه میشود. این موضوع از طریق کلمات و رفتارهای درمانگر منتقل میشود.
مرحله اول
مراجع و درمانگر به طور سطحی درباره مسائل متعدد زندگی روزمره به گفتگو میپردازند. مراجع مسائل و مشکلات خود را مطرح نمیکند. از آنجائی که هنوز ارتباط صمیمی بین مراجع و درمانگر به وجود نیامده است، بحث بیشتر جنبه عقلی دارد. درمانگر از طریق گوش دادن فعال به مراجع و استفاده از کلماتی مانند بله، متوجه هستم، میفهمم و غیره، مراجع را به صحبت بیشتر تشویق میکند. این مرحله شامل موارد زیر است:
مرحله دوم
پس از اینکه رابطه دوستانه نسبی بین مراجع و درمانگر شکل گرفتن، مراجع کم و بیش درباره احساسات خود، گفتگو میکند، اما مسئولیت رفتار و احساسات خویش را نمیپذیرد و عوامل بیرونی یا دیگران را موجب پریشانی و نابسامانی شرایط خود میداند.
در این مرحله در گفتار و عقاید مراجع مطالب ضد و نقیض وجود دارد و ممکن است موضوعاتی که به مراجع و مشکل فعلی او ارتباط چندانی ندارد. مراجع بحث را حتی الامکان عقلی پیش میبرد و از جنبههای عاطفی بحث طفره میرود. در این مرحله نیز از طریق بازگو کردن و دوباره گویی کلمات، مراجع باید به صحبت بیشتر تشوبق شود.
مرحله سوم
پس از ایجاد رابطه عمیقتر بین مراجع و درمانگر، بحث درباره احساسات و عواطف شروع میشود و گفتگو کمکم جنبه عاطفی به خود میگیرد و از جنبه عقلی گفتگو کاسته میشود. در این مرحله در بعضی اوقات مراجع مشکل را به عوامل بیرونی نسبت میدهد و خود را مسئول نمیدارند. درمانگر در این مراحله نیز باید به مراجع گوش دهد و با تحکیم و تقویت رابطه، مراجع را به ادامه گفتگو تشویق کند. این مرحله شامل موارد زیر است.
مرحله چهارم
پس از برقراری ارتباط صمیمانهتر و عمیقتر بین مراجع و درمانگر، مراجع برخی مشکلات خود را صادقانه با درمانگر مطرح میکند و احساس واقعی خود را در ارتباط با مشکلات بروز میدهد و مسئولیت اعمال و رفتارش را میپذیرد. در این مرحله موضوع پذیرش و انعکاس احساسات، مراجع را در خودشناسی و قبول مسئولیت یاری میرساند. این مرحله شامل موارد زیر است:
مرحله پنجم
مراجع با صداقت بیشتری درباره احساسات و رفتار خود با درمانگر صحبت میکند و مسئولیت احساسات و رفتارهای خود را به طور کامل میپذیرد. حتی برخی از افکار و عقاید خود را زیر سوال میبرد و میپذیرد که مسئول تغییر آنها خودش است. مرحله پنجم شامل موارد زیر است:
مرحله ششم
بر اثر درک توام با هم فهمی، احترام بیقید و شرط و خلوصی که بر جلسه روان درمانی حاکم است، مراجع به تلاش و فعالیت تشویق میشود و گامهای مثبتی در جهت تغییر عوامل نامطلوب بر میدارد و بتدریج با تغییر نگرشهای خویش، مشکل را پشت سرمیگذارد و زندگی شادی را تجربه میکند. مرحله ششم شامل موارد زیر است:
روان درمانی فرد محور میتواند به افرادی که به دنبال افزایش اعتماد به نفس بیشتر، حس هویت یا اصالت قویتر، موفقیت بیشتر در برقراری روابط بین فردی و اعتماد بیشتر به تصمیمات خود هستند، کمک کند.
درمان فرد محور، به تنهائی یا در ترکیب با انواع دیگر رویکردهای درمانی مانند شناخت مبتنی بر ذهن آگاهی میتواند به افرادی کمک کند که با اضطراب و انواع افسردگی و همچنین غم و اندوه یا دیگر شرایط دشوار مانند سوء استفاده، شکست، اضطراب یا عوامل استرسزای خانوادگی سروکار دارند.
کارل راجرز درباره درمان فرد محور میگوید:
روان درمانی فرد محور، مستقیما به سمت استقلال بیشتر فرد است نه این امید که اگر مشاور در حل مشکل کمک کند، چنین نتایجی حاصل خواهد شد.
به عبارت دیگر، هدف روان درمانی مراجع محور، کمک به فرد مراجعه کننده است که به درمانگر خود تبدیل شود.
البته درمانگر در طی جلسات نقش بسیار مهمی دارد. درمانگران باید فعال، درگیر و پاسخگو باشند و محیطی را فراهم کنند که در آن مراجع بتواند با ایجاد اعتماد، کمک به فرد برای شفافیت اظهارات خود از طریق تکرار، گوش دادن دقیق به لایههای جدید، درک و ابراز همدلی بدون قضاوت، به سمت راه حل پیش برود.
همچنین در برخی موارد، ممکن است درمانگر سایر افراد نظیر والدین یا پارتنر را برای بحثهای نیمه هدایت شده به جلسات مراجع، بیاورد و از روش گوش دادن و همدلی بهتر با آنچه مراجع احساس میکند، یا تجربه میکند، استفاده کند.
کلام پایانی
در رواندرمانی مراجع محور، ابتکار عمل و اداره جلسه با مراجع است و درمانگر از قضاوت و تحمیل ارزشهایش به مراجع امتناع میکند. در این روش مراجع موفق میشود تجارب درونی خویش را شناسایی و تشخیص دهد و آنها را در جهت سازگاری تغییر دهد. در جریان درمان مراجع محور از فنون انعکاس، تصریح، گوش دادن فعال، تکرار گفتار مراجع و تشویق وی به صحبت بیشتر استفاده میشود.