Dr.Link  - دکتر لینک |  مدیریت مراکز روانشناسی
Dr.Link - دکتر لینک | مدیریت مراکز روانشناسی
خواندن ۱۰ دقیقه·۲ سال پیش

معرفی تکنیک‌های ارتباط درمانی با درمانجویان

ارتباط درمانی یکی از مهم‌ترین تکنیک‌های است که کیفیت درمان را برای درمانگر و مراجع در طول روند درمان نشان می‌دهد. این ارتباط نوعی ارتباط حرفه‌ای است و شامل عناصری است که رعایت آنها ضروری می‌باشد. در این ارتباط چارچوب خاصی از درمان وجود دارد و مهم است که مدت زمان آن از قبل مشخص شده باشد. یک مسئله مهم در ارتباط درمانی یک مکان مناسب است مصاحبه باید در یک اتاق درمانی مناسب انجام شود و محیط درمان بدون اشیای مزاحم باشد.

حین درمان به اصل محرمانه بودن توجه دقیقی می‌شود. درمانگر اجازه ندارد هنگام مشاوره با فرد رابطه صمیمانه‌ای داشته باشد و حتی نمی‌تواند دوستان نزدیک یا بستگانش را که در زندگی اجتماعی دائم با آنها سر و کار دارد درمان کند این قواعد اخلاقی مرزهای روند ارتباط درمانی را تشکیل می‌دهند.

پیشنهاد می‌شود: رابطه درمانی بی قید و شرط چه تأثیری در روند درمان دارد؟

مراحل ارتباط با درمانجو

1. آشنایی

در این مرحله درمانجو و درمانگر با هم آشنا می‌شوند. برخورد اولیه درمانگر اهمیت زیادی دارد. برخی درمانجویان اجتماعی هستند و راحت صحبت خود را آغاز می‌کنند اما در مورد همه درمانجویان این مورد صدق نمی‌کند ولی بیمارانی هستند که درگیر افسردگی و اضطراب زیاد که راحت نمی‌توانند باب گفتگو را باز کنند و مشکل خود را مطرح کنند. توجه و احترام به حرف‌های مراجعه کنندگان و ارزش قائل شدن برای حرف‌های او راه مناسبی برای شروع آشنایی است. حتی اگر مراجعه کننده درمانگر را نادیده گرفت، باید به او نشان دهد که به بیمارش به عنوان یک انسان علاقه مند است و بی میلی و عدم توانایی اش را برای برقراری ارتباط درک می‌کند.

2.کشف هویت

در صورت ادامه ارتباط مرحله دوم شروع می‌شود.

بیمار و درمانگر به قدری همدیگر را خوب می‌شناسند که واکنش‌های احساسی مخصوص را در موقعیت خاصی پیش‌بینی می‌کنند. در این مرحله معمولا اعتماد فرد را مورد آزمایش قرار می‌دهند. در مرحله بعد درمانگر بیمار را تشویق می‌کند که حرف‌های خود را به زبان آورده و مذاکراتش را روشن کنند و حمایت‌های عاطفی لازم را جهت ادامه صحبت با او ارائه می دهد.

بیمار ممکن است که منتظر دیدارهای بعدی درمانگر باشد یا ممکن است در ملاقات‌های بعدی او حالت عصبانیت پیدا کند. احتمال رخ دادن همه این حالت‌ها هست ولی نکته اساسی رفتار درمانگر نسبت به این حالات و تحلیل و بررسی هر یک ازین حالت هاست. درک درمانگر از چنین حالت‌هایی نشانه پذیرش بیمار و توانایی او در حفظ اعتماد برای ادامه رابطه و حرکت به سمت مراحل بعدی درمان می‌باشد.

3.استقلال

درمانجویان درمرحله سوم بیشتر فعال می‌شوند چرا که درمانگر یک فرد مهم محسوب می‌شود. مرحله سوم هنگامی است که مراجع ممکن است بین وابسته بودن و سعی در استقلال در شک و دودلی باشد. این مرحله می‌تواند برای هم درمانگر و هم درمانجو مشکل باشد و درمانگر ناچار است که تمام مهارت‌های ارتباطی و بین فردی خود را استفاده کنند و این اجازه به درمانجو داده می‌شود که احساسات و موقیعت‌های خود را راحتتر بیان کند.

درمانگر احتمال دارد فشارهای زیاد بر روی درمانجو و در نتیجه کم شدن عواطف او را شناسایی نماید. نشان دادن درک این موقعیت‌ها از طرف درمانگر سبب اعتماد عمیق مراجع می‌گردد. وقتی اعتماد مراجع پرورش یافت یادگیری صورت می‌گیرد و اضطراب کاهش پیدا می‌کند

4.ختم درمان

بهتر است درمانجو را از مرحله آغاز آشنایی و ادامه آن برای این مرحله آماده کرد. در مرحله اول درمانگر به درمانجو می‌گوید که برای چه مدتی به طور منظم قرار است که با او جلسه داشته باشد. در طول مدت رابطه درمانگر در فواصل زمانی مختلف به تاریخ خاتمه درمان اشاره می‌کند. در صورتی که درمانگر به هر دلیلی قادر به ادامه به صورت منظم نباشد و بیمار همچنان به او وابسته باشد نیاز است ترتیبی دهد تا جلسات بعدی به زمان‌های دیگری موکول شود.

در مرحله آخر درمانگر به تدریج تعداد جلسات را کم می‌کند و فرد را تشویق می‌کند تا خودش به تنهایی بتواند آموزش‌های دیده شده را اجرا کند و به عبارتی در مواقع خاص که روانشناس در اختیارش نیست درمانگر خودش باشد.

پیشنهاد می‌شود: اهمیت رابطه درمانی در سیر پیشرفت مراجع

تکنیک‌های ارتباط درمانی

ارتباط درمانی گام اساسی در روند بهبودی محسوب می‌شود. درمانگر حرفه‌ای دارای دانش توانایی و مهارت است. ارائه راه‌های صحیح در برقراری ارتباط با بیمار کمک می‌کند که این رابطه مختل نشود.

1-همدلی و گوش دادن فعال

همدلی توانایی است که درمانگر بتواند خود را به جای درمانجو بگذارد تا آنچه احساس را می‌کند و دلیل آن احساس را با تمام وجود درک کند. در واقع درمانگران حرفه‌ای دارای مهارت همدلی هستند و در حال آموختن و تمرین آن هستند. ابتدایی‌ترین راه همدلی این است که درمانگر ابتدا از خود بپرسد بیمارش چه احساسی دارد و بعد چرا چنین احساسی را دارد. با جمله‌ای که هر احساس و همدلی را در بر می‌گیرد برداشت خود را به مراجع منتقل کند.

واضح است که لحن، تن و آهنگ صدای درمانگر همیشه با نحوه جمله او نقش کلیدی در این مورد بازی می‌کنند. نکته مورد ذکر این است که همدلی به معنای تایید گفته‌های مراجع نمی‌باشد. همیشه درمانگر فرصت دارد که بعد از همدلی نظرش را به مراجعه منعکس کند. همدلی نیز مانند سایر مولفه‌های درمان تابع مفهوم پردازی می‌باشد به این معنا که میزان و نوع همدلی از بیمار به بیماری دیگر متفاوت است. همدلی بهتر است بسیار دقیق با ظرافت در جای مناسب و با بیان کلامی و غیرکلامی حرفه‌ای انجام شود تا به اشتباه افکار یا رفتار ناکارآمد بیمار را تایید نکند

2-خلوص و صداقت در رابطه و تجربه گری مشارکتی

یکی دیگر از تکنیک‌های ارتباط درمانی خلوص و صداقت در کنار همدلی می‌باشد.ارتباطات غیر کلامی باید رسانای طبیعی بودن، صادقانه بودن و درگیری هیجانی درمانگر در جذب موضوع باشد. اگر درمانگر این صداقت را نداشته باشد بیمار به راحتی و با دیدن بیان غیر کلامی درمانگر متوجه خالصانه نبودن همدلی او می شود. بنابراین چنانچه درمانگران می‌تواند با احساس مراجع همدلی کند بهتر است از سایر مهارت‌های ارتباط مانند خلاصه سازی یا انعکاس محتوا استفاده کند.

روند جلسات نیازمند مشارکت بیمار در کلیه فعالیت‌های درمانی است. شرکت فعالانه بیمار در بررسی شواهد و انجام تکالیف با درمانگر و خلاصه سازی جلسه بسیار لازم است. یکی از روش‌های برانگیختن مشارکت بیمار سبک ارتباط کلامی درمانگر است

درمانگر رفتاری از واژه‌ها و عباراتی مانند آیا موافقید؟، با هم، هر دومون و... زیاد استفاده می کند. درمان رفتاری تجربه‌گرا است و به همین علت نیازمند انجام اقداماتی است. این اقدامات با مشارکت فعال درمانگر و درمانجو تعیین شده و انجام می‌شوند. بنابراین تجربه‌گری مشارکتی یعنی اقدامات فعالانه درمانگر و درمانجو با مشارکت هم دیگر برای ضابطه بندی مشکل پیدا کردن راهکار و اجرای آن.

3-دیالوگ سقراطی

سقراط فیلسوف یونان باستان می‌گفت" مادر من ماما بود و من مامای ذهن ها هستم. همانطور که مادرم بچه به دنیا نمی آورد بلکه به زائو کمک می‌کرد که خود بچه را به دنیا بیاورد من نیز به دانشجویان کمک می‌کنم تا مفاهیم در ذهن آنها زاییده شود".

بنابراین پرسشگری سقراطی نوعی زایاندن ذهن‌ها محسوب می‌شود. درمانگر رفتاری از همین روش برای پیش بردن فرآیند درمان استفاده می‌کند. از این رو ادبیات گفت‌وگوی درمانگر رفتاری پرسشگرانه می‌باشد. پرسش‌های جهت‌دار که در نهایت درمانجو را به سمت نتیجه گری مورد نظر درمانگر هدایت می‌کند.

4- بازخورد

تنظیم رفتار، احساس و افکار هر فردی تابع بازخوردهای دریافت شده است. بازخورد یکی از دستاورد‌های درمان است به همین علت درمانگر حرفه‌ای خود به شیوه‌ای مستمر و مکرر به بیمار بازخورد داده یا از او درخواست می‌کند که به وی بازخورد دهد. فرایند درمان بدون ارائه و اخذ بازخورد، شناختی رفتاری تلقی نمی‌شود.

5-خلاصه سازی

خلاصه‌سازی هم به صورت مکرر در جلسات ارزیابی و درمان و هم در پایان هر جلسه نیاز است. خلاصه سازی برای درمانگر و درمانجو باعث رعایت ساختار درمان و حفظ پیوستگی قسمت‌های مختلف هر جلسه می‌شود. مهم‌ترین قسمت فرایند درمان شناختی رفتاری خلاصه سازی‌های مکرر در پایان هر برش از جلسه درمان است. علاوه بر این درمانگر و بیمار در پایان هر جلسه درمان مطالب مطرح شده در آن جلسه را خلاصه می‌کنند.

هر اقدامی که در درمان صورت می‌گیرد دارای دو بخش است یک منطق نظری و یک استدلال پژوهشی. با توجه به مشارکتی بودن این درمان‌ها منطق باید با بیمار در میان گذاشته شود. به عبارت دیگر هیچ اقدامی از بیمار درخواست نمی‌شود مگر اینکه منطق آن برای بیمار توضیح داده شود و بیمار با آن موافق باشد.

6-استفاده از استعاره مثال و داستان در درمان

یک قسمت عمده از فرایند درمان شناختی رفتاری استفاده از مثال‌ها استعاره‌ها و داستان‌ها در جریان درمان می‌باشد. درمان شناختی رفتاری مبتنی بر پردازش اطلاعات است. مثال‌ها استعاره‌ها تشبیه‌ها و ابزارهای زبانی دیگر راه بسیار مناسبی برای تبدیل اطلاعات به واحدهای پردازشی است که سریع عمل کرده و مستقل از هیجانات منفی ناکارآمد هستند. مثلاً درمانگر برای معرفی مشارکتی بودن فعالیت بیمار و خودش در فرایند درمان از استعاره قایق پارویی استفاده می کند

مثلاً می‌گویند که" فعالیت درمانی من و شما با هم مانند راندن یک قایق پارویی است هر دوی ما پا‌رو می‌زنیم. اگر هماهنگ با هم و همراه با هم پارو نزنیم قایق پیش نمی‌رود. اگر من به تنهایی پارو بزنم و شما هیچ تلاشی نکنید قایق دور خودش می‌چرخد و برعکس اگر من هم پا به پای شما پارو نزنم قایق به مقصد نخواهد رسید. بنابراین لازم است که در تمام مراحل کار با هم همکاری کنیم.

7-لبخند و شوخ طبعی

درمانگر با طنز و شوخی بسیار ماهرانه تنش و استرس را از جلسه خارج می‌کند. درمانجو نباید این احساس را داشته باشد که به او می خندند بلکه بهتر است بتواند به شوخی‌های درمانگر بخند. بنابراین توصیه می‌شود موضوع خنده یک اتفاق، رفتار یا موقعیت باشد و نه شخصیت و صفات شخصیتی و ضعف بیمار. درمانجویی را در نظر بگیرید که فکر می‌کند که انسان ناتوانی هست و در اکثر موقعیت‌ها پیش‌بینی می‌کند که نخواهد توانست از عهده انجام کاری که لازم است بر بیاید و لذا از آن کار اجتناب می‌کند.

از طرف دیگر موفقیت‌های خود را نیز نتیجه شانس می‌داند. در این مورد درمانگر موقعیت‌های متوالی را برای این طراحی می‌کند که در آن بیمار با وجود پیش بینی‌های مکرر مبنی بر شکست اجتناب نکند. درمانگر در هر یک از این موقعیت‌ها پس از موفقیت بیمار با لحن حاکی از شوخی می‌گوید:" این بار شانس آوردی نه؟

8-برازنده سازی

یکی از اصول مهم در درمان رفتاری برازنده سازی درمان با شرایط بیمار است. پس درمانگر با انعطاف فراوان برنامه درمان را با ویژگی‌های شخصی اجتماعی و فرهنگی بیمار تنظیم می‌نماید. همه بیماران به طور یکسان متعهد به انجام تکالیف نمی‌باشند. تمام بیماران به یک اندازه مشتاق تغییر نیستند و همه آنها به شکل مشابه خود افشایی نمی‌کنند. به همین علت نیاز است درمانگر انعطاف پذیر باشد و تکالیف فنون و ارتباط درمانی متناسب با ویژگی‌های بیمار تنظیم نماید. این اقدام برازنده سازی درمان با شرایط بیمار نامیده می‌شود.

مثلاً برنامه فعال سازی برای بیمار دارای علائم افسردگی که در طول روز از رختخواب بیرون نمی‌آید می‌تواند شامل برنامه ریزی برای چند ساعت بیرون بودن از رختخواب یا نشستن در جلوی تلویزیون باشد در حالی که برای دانشجوی افسرده‌ای که در کلاس های دانشکده خود حاضر می‌شود ولی نمی‌تواند مطالعه کند برنامه فعال سازی شامل برنامه‌ریزی برای اختصاص ساعاتی به مطالعه خواهد بود.

9- خود افشایی

در درمان رفتاری در صورن جنبه درمانی درمانجو، درمانگر اجازه دارد اطلاعاتی درباره خود به بیمار بدهد. به این ترتیب درمانگر با بیمار درد و دل نمی‌کند یا برای حل مسائل شخصی خود دست به خود افشایی نمی‌زند بلکه اطلاعاتی را که ارزش درمانی داشته باشد به بیمار می‌دهد. در این خود‌افشاگری‌ها درمانگر به گونه‌ای رفتار نمی‌کند که گویی هیچ مشکل را در زندگی تجربه نمی‌کند و مشکلاتی دارد که حل آنها عاجز است.

خود افشایی‌ها مثال‌هایی از بکار بردن مهارت‌های حل مسئله برای مقابله با افکار ناکارآمد، برنامه‌ریزی، فعالیت یا فرایندهای دیگری است که درمانگر خود انجام داده و بیمار می‌تواند آنها را تقلید کند و از آنها بیاموزد.

پیشنهاد می‌شود: معرفی کاربردهای نرم افزار مدیریت مراکز روانشناسی دکترلینک

در اخر اگر رابطه مراجع و درمانگر بدون شکل گیری ارتباط اتفاق بیفتد، درمان جلو نمی‌رود و درمانجو بهبودی پیدا نمی‌کند.

شما مدیر داخلی یا منشی مرکز روانشناسی هستید؟ آیا به مشاوره جذب مراجع نیاز دارید؟ همین الان تماس بگیرید: ۰۹۱۲۰۰۴۴۸۲۴


ارتباط درمانیتکنیک‌های ارتباط درمانیدکترلینکجذب درمانجو
موضوعات مربوط به مدیریت مراکز روانشناسی می باشد، سعی می کنیم ساده و روان برای مدیران و روانشناسان سخن بنویسیم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید