هوش مصنوعی، واژهای که یکی دو سال اخیر به دفعات آن را در همه جا و در همه حوزهها مانند پزشکی، آموزش، مهندسی، هنر شنیدهایم. حوزهای از فعالیت بشری نیست که پای این رقیب هوش طبیعی به آن باز نشده باشد. اما با این روند نفوذ هوش مصنوعی به همه حوزه فعالیت بشر، این سوال را باید پرسید آیا هوش مصنوعی در روانشناسی جایی دارد؟ آیا هوش مصنوعی میتواند در حوزهای روانشناسی که به خصلتهای انسانی و غیرقابل تقلید مانند همدلی، درک احساسات، اخلاق مداری و غیره وابسته است، نفوذ کند؟
در این مقاله به کاربرد هوش مصنوعی در روانشناسی و بررسی این موضوع که آیا هوش مصنوعی میتواند روزی جایگزین روانشناسان و درمانگران شود، میپردازیم. به نظر شما آیا هوش مصنوعی میتواند جایگزین روانشناسان شود؟ پاسخ خود را کامنت کنید.
کمی به عقب برمیگردیم.در حالی که بسیاری از افراد، در دو سال اخیر با هوش مصنوعی آشنا شدهاند، در دهه 1950 میلادی «آلن تورینگ» که به پدر هوش مصنوعی ملقب است، مقالهای تحت عنوان Computing Machinery and intelligence را با این جمله شروع کرد« پیشنهاد میکنم این سوال را در نظر بگیریم، "آیا ماشینها میتوانند فکر کنند؟"»
در سال 1966، ما با چت بات «الیزا» که بیماران را متقاعد میکرد، با یک درمانگر واقعی صحبت میکنند، شاهد ورود هوش مصنوعی در روانشناسی بودیم.
در سالهای اخیر، با استفاده از الگوریتمهایی که میتوانند استنتاجهای آماری قدرتمندی را از دادههای بسیار زیاد داده استخراج کنند، میتوان پی برد، هوش مصنوعی پتانسیل مراقبت از سلامت روان را نیز دارد.
زمانی که شرکت Open Ai هوش مصنوعی ChatGPT را معرفی کرد، افراد بیشتری با پتانسیل هوش مصنوعی آشنا شدند، حتی ChatGPT تراپی و ایجاد ابزارهای هوش مصنوعی برای درمانگران نیز افزایش یافت.
امروزه عباراتی مانند "هوش مصنوعی تراپی" یا "هوش مصنوعی تراپیست" جزء کلید واژههای محبوبی هستند که بسیاری از افراد برای دریافت مشاوره آنلاین با هوش مصنوعی و یا سایتهای تراپی هوش مصنوعی از آنها استفاده میکنند.
در سال 2023 یک مقاله با عنوان Information Systems Frontiers منتشر شد. در این مقاله یک ابزار ارزیابی با کمک هوش مصنوعی را توصیف میکند که در شناسایی و طبقهبندی اختلالات سلامت روان بیماران تنها از طریق 28 سوال، بدون مشارکتی انسانی، تا 89درصد بسیار دقیق است.
اما دانشمندان این نوید را میدهند که قرار نیست هوش مصنوعی جایگزین روانشناسان و درمانگران بشود. با این وجود هوش مصنوعی وارد حوزه خدمات درمانی شده است و با روان درمانی به شیوههای مختلف پیونده برقرار کرده است. ماشین لرنینگ، یادگیری عمیق، تشخیص چهره و پردازش زبان انسانی، حوزههایی است که هوش مصنوعی در آن روز به روز قویتر میشود و در نتیجه میتواند به حوزه روانشناسی نزدیکتر گردد.
به کمک هوش مصنوعی تجزیه و تحلیل کلان دادهها (بیگ دیتاها)، سهولت و سرعت بیشتری یافته است و متخصصان سلامت روان با استفاده از تحلیلهای هوش مصنوعی بر روی کلان دادهها، میتوانند برنامههای ارتقاء سلامت روان را متناسب با نیاز مردم ارائه کنند.
یکی از کاربردهای هوش مصنوعی در روانشناسی، توسعه نرمافزارهای دستیار شخصی برای روانشناسان است. هوش مصنوعی توسط این نرمافزارها کمک میکند، روانشناسان بازدهی بیشتر و خطای کمتری داشته باشند.
برای مثال نرمافزاری که بتواند خلاصه محتوای جلسه درمانی قبل را در اختیار درمانگر قرار دهد، کمک میکند درمانگر در جلسه بعد، حضور ذهن بیشتری داشته باشد.
همچنین نرمافزاری که در طول هفته، احساسات درمانجو را پایش کرده، میتواند اطلاعاتی را در اختیار روانشناس قرار دهد. روانشناس با کمک این اطلاعات میتواند تمرینهایی را برای مراجع در نظر بگیرد که بیش از همه موردنیاز وی است.
الگوریتمهای یادگیری ماشین، با تحلیل دادههای افراد اعم از علائم، ژنتیک، سابقه شخصی و خانوادگی، میتوانند محتملترین موقعیتهای سلامت روان را تشخیص دهند. همچنین برای کمک به درمانگر، یک برنامه درمانی شخصیسازی شده برای درمانجو، ایجاد کنند.
برای مثال، الگوهای خاص در گفتار میتواند نشان دهنده افسردگی یا اضطراب باشد، هوش مصنوعی با استفاده از الگوریتمهای یادگیری ماشین این الگوها را تشخیص دهد.
همچنین الگوهای یادگیری ماشین میتوانند با تحلیل دادههای آزمون شناختی، طیف مختلفی از بیماریهای روانی مثل زوال عقل یا آلزایمر را پیشبینی کنند.
روانشناسان برای تشخیص اختلالات روانشناسی از ابزارهایی مانند تستهای روانشناسی استفاده میکنند. هوش مصنوعی با روشهایی مانند نمرهدهی خودکار، علاوه بر صرفهجوئی در زمان میزان خطاهای انسانی را در اجرای این تستها و نتایج تست به طور قابل توجهی کاهش میدهد. همچنین هوش مصنوعی، بر اساس دادههای بیومتریک مانند ضربان قلب یا حالت چهره در طول اجرای تستهای روانشناسی، میتواند درباره حالات هیجانی و فرآیندهای شناختی افراد که قابل دیدن نیستند، به درمانگر اطلاعات بدهد.
هوش مصنوعی با تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از اسکن مغزی، جریان خون را در مغز اندازهگیری میکند و اطلاعاتی درباره فعالیت عصبی ارائه میکند. شناسایی الگوها و همبستگی بین مناطق مختلف مغز و فرآیندهای شناختی، به محققان امکان میدهد تا مکانیسمهای عصبی زیربنای فرآیندهای شناختی را بهتر درک کنند.
بسیاری از بیماران دارای اختلالات روانی بنا به دلایل مختلفی امکان مراجعه به روانشناس را ندارند. چت باتها خدمات روانشناختی از راه دور را برای این دسته از افراد فراهم میکنند. همچنین نرمافزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی با تجزیه و تحلیل رفتار کاربران، به آنها توصیههایی برای بهبود سلامت روان میدهند.
هوش مصنوعی علاوه بر اینکه باعث صرفهجوئی قابل توجهی در منابع و زمان میشود، مزایای زیر را نیز به همراه دارد:
فقدان همدلی
هوش مصنوعی توانایی همدلی و ایجاد ارتباطات واقعی و انسانی با درمانجویان که یک موضوع حیاتی در روانشناسی است، را ندارد. بعید است هوش مصنوعی بتواند ارتباطی که یک درمانگر میتواند با بیمار فراهم کند را ایجاد نماید.
پیچیدگیهای روانشناختی انسان
به هر میزان که هوش مصنوعی و الگوریتمهای آن قدرتمند باشند، نمیتوانند نیازهای بسیار حساس افراد را برطرف کنند، زیرا روانشناسی انسان امری بسیار پیچیده است.
وابستگی بیماران به هوش مصنوعی
اتکای بیش از حد به هوش مصنوعی برای مراقبت از سلامت روان منجر به وابستگی بیش از حد درمانجویان به چنین ابزارهایی برای تصمیمگیری و حمایت عاطفی میشود و به طور بالقوه توانایی درمانجویان را برای مدیریت مستقل در زمینه سلامت روان از بین میبرد.
عوارض طولانی مدت ناشناخته
معلوم نیست که اگر افراد برای مراقبت از سلامت روان به صورت بلندمدت به هوش مصنوعی متکی باشند، چه تاثیراتی بر مراجعین و یا ماهیت ارتباطات انسانی خواهد داشت.
مسائل مربوط به حریم شخصی
در رابطه با استفاده از هوش مصنوعی نگرانهایی مربوط به مسائل اخلاقی و حفظ حریم شخصی وجود دارد، از جمله:
از دست رفتن برخورد رودرو
برخورد رودرو درمانجویان با روانشناس امر بسیار مهمی است که با وجود هوش مصنوعی، این مزیت مهم از بین میرود.
بر اساس مزایا و چالشهایی که در بخش قبل برای هوش مصنوعی در زمینه سلامت روان بررسی کردیم، بعید به نظر میرسد که هوش مصنوعی بتواند جایگزین روانشناسان واقعی شود؛ حداقل در حال حاضر.
البته ابزارها و نرمافزارهای درمانگر هوش مصنوعی میتوانند برای حمایت و تقویت مراقبتهای سلامت روان به مراجعان به کار روند و به طور بالقوه کیفیت و دسترسی به خدمات سلامت روان را بهبود ببخشند.
در واقع در حال حاضر، نقش هوش مصنوعی در روانشناسی به عنوان یک نقش مکمل میباشد و منابع و پشتیبانی بیشتری را برای تشخیص و درمان فراهم میکند و در عین حال روابط درمانی و تصمیمگیری اصلی را به انسانها واگذار مینماید.
هوش مصنوعی میتواند در تستهای روانشناختی برای افزایش دقت و کارایی فرآیند ارزیابی بیماران استفاده شود. در ادامه به ویژگی استفاده از هوش مصنوعی در تستهای روانشناسی اشاره میکنیم.
نمرهدهی خودکار
الگوریتمهای مبتنی بر هوش مصنوعی میتوانند برای نمرهدهی خودکار تستهای روانشناختی مانند تستهای شخصیتشناسی استفاده شوند. کاربرد الگوریتمهای هوش مصنوعی باعث صرفهجوئی در وقت و کاهش احتمال خطای انسانی در امتیازدهی میشود.
تست تطبیقی
تست تطبیقی میتواند سطح دشواری سوالات آزمون را بر اساس پاسخهای قبلی آزموندهندگان تنظیم کند. در نتیجه دقت ارزیابی را با تطبیق آزمون با توانائیهای فرد و اجتناب از سوالات بیش از حد آسان یا دشوار، بهبود ببخشد.
پردازش زبان طبیعی
پردازش زبان طبیعی مبتنی بر هوش مصنوعی میتواند برای تجزیه و تحلیل پاسخهای کتبی آزموندهندگان به سؤالات باز استفاده شود. این میتواند معلومات ارزشمندی در مورد فرآیندهای فکری و حالات عاطفی فرد ارائه دهد
در مقالهای تحت عنوان " آیا هوش مصنوعی آینده مراقبت از سلامت روان است؟" دو تن از محققان با نامهای «فرانچسکا مینروا» و «آلبرتو جوبیلینی» به چند نکته کلیدی درباره آینده هوش مصنوعی در حوزه سلامت روان اشاره کردهاند.
رویکرد ترکیبی
آینده مراقبت در حوزه سلامت روان، ترکیبی از نقاط قوت هوش مصنوعی و روانشناسان انسانی است.
مقرون به صرفه بودن
با استفاده از هوش مصنوعی مراقبتهای حوزه سلامت روان مقرونبهصرفهتر میشود و همچنین در دسترس تمام مردم جهان خواهد بود و باعث میشود مراقبتهای سلامت روان برای تعداد بیشتری از مردم در دسترس باشد.
به خطر افتادن جنبههای انسانی
همدلی و اعتماد که از جنبههای اصلی حوزه درمان هستند، ممکن است با استفاده از هوش مصنوعی از بین بروند.
هوش مصنوعی در تشخیص بیماریهای روانی
با تجزیه و تحلیل کلان دادههایی که از منابع مختلف مانند سوابق پزشکی، رسانههای اجتماعی و دستگاههای پوشیدنی به دست میآیند، شاهد پیشرفتهای بیشتری در تشخیص اختلالات روانی خواهیم بود.
هوش مصنوعی برای بیماران خاص
هوش مصنوعی برای افرادی که تعاملات انسانی برای آنهای چالش برانگیز است مانند افراد مبتلا به افسردگی یا اوتیسم، میتواند راهکار مفید و ارزشمندی باشد.
مزایای هوش مصنوعی در روانپزشکی
پیشرفتهای هوش مصنوعی در روانپزشکی میتواند نتایج مثبتی به همراه داشته باشد و دیدگاه سنتی روانپزشکی را که مبتنی بر ارتباط انسانی است به چالش بکشد.