Dr.Link  - دکتر لینک |  مدیریت مراکز روانشناسی
Dr.Link - دکتر لینک | مدیریت مراکز روانشناسی
خواندن ۶ دقیقه·۲ سال پیش

چگونگی برخورد با درمانجویان دشوار

مقدمه
وقتی روانشناسان یا مشاوران با درمانجویانی مواجه می‌شوند که مقاوم هستند یا انگیزه ندارند معمولا نمی‌دانند که با آنها چه کار کنند و از آن بدتر نمی‌دانند که مشاوره را چگونه راه بیندازند. بنابراین برخی مشاوران صبر خود را از دست می‌دهند، عصبی می‌شوند و در نهایت دست از تلاش برای کمک کردن به درمانجو برمی‌دارند. نتیجه این کار، پایان مشاوره نیست بلکه منجر شدن به "بلاگردانی" است.

این مساله زمانی روی می‌دهد که درمانجو به خاطر مشکلی که کاملا تقصیر خودش نبوده است مورد سرزنش قرار می‌گیرد یا مقصر اعلام می‌شود. اگر مشاوران از خصوصیات کار کردن با درمانجویان دشوار آگاه باشند این گونه مقصر دانستن‌ها قابل اجتناب خواهد بود.
در ادامه درباره مقاومت درمانجویان و روش‌های برخورد با آن آشنا خواهید شد...

درمانجو مقاوم کسی است که دوست ندارد در مشاوره شرکت کند، آمادگی آن‌ را ندارد یا مخالف تغییر است. چنین فردی ممکن است فعالانه به دنبال مشاوره برود اما دوست نداشته باشد که از مراحل دردناک هیجانی، تغییرات احتمالی یا آگاه شدن از موضوعاتی که نمی‌داند یا از یادآوری آنها فرار می‌کند عبور کند. او به جای امیدوار بودن به تغییرات احتمالی رفتار به رفتارهای فعلی مطمئن خود می‌چسبد حتی اگر این رفتارها مخرب و نادرست باشند.

چهار طبقه اصلی مقاومت درمانجو

- مقدار حرف زدن
- محتوای حرف‌ها و پیام‌ها
- طرز تفکر و برخورد با مشاور
- و تعداد جلسات مشاوره‌ای که مراجع در آن حضور پیدا می‌کند.

نکته:
رایج ترین نوع مقاومت آن است که درمانجو بگوید "نمی دانم" و رایج ترین علت سکوت "مقاومت" است.

روش‌های برخورد با مقاومت و بی انگیزگی درمانجویان

1. درک و پیش‌بینی رفتار درمانجو: یکی از روش‌ها این است که خشم، دلسردی و مقاومت درمانجویان را درک و پیش‌بینی کنند و به موقع و به شیوه درست با آنها مواجه شوند. مشاورانی که می‌دانند، درصد مشخصی از درمانجویان مقاوم هستند، می‌توانند با آنها کار کنند. زیرا اینگونه درمانجویان با رفتارهایشان، مشاوران را غافلگیر نمی‌کنند.

۲. نشان دادن صبر و درک توام با بی‌طرفی: این کار باعث می‌شود که اعتماد درمانجو که پایه و اساس تمام روابط بین فردی است بیشتر شود. همچنین رفتار بی‌طرفانه به درمانجویان کمک می‌کند تا افکار و احساسات خود را بهتر درک کنند.

۳. استفاده از تشویق و ترغیب: همه مشاوران به نوعی در درمانجویان خود نفوذ دارند و عکس این موضوع نیز صادق است. اینکه مشاور چگونه به مراجع بطور مستقیم یا غیرمستقیم واکنش نشان دهد در اینکه درمانجو انگیزه لازم برای شرکت در مشاوره را بدست آورد یا خیر تاثیر می‌گذارد. دو فن تشویق به نام "جای پا پیدا کردن" و "به مرگ گرفتن تا به تب راضی شود" در این موقعیت کاربرد دارد. این دو فن از اصطلاحات فروشندگان و خرده تاجران است که در اولین فن، آنها برای فروش اجناس خود سعی می‌کنند به در خانه مردم روند تا جای پای خود را باز کنند و در دومی خواسته بزرگ تری را مطرح می‌کنند که مشتری به کوچک ترین خرید راضی شود.

۴. معارضه یا رودررویی: در این روش مشاور تناقض موجود در حرف و رفتار درمانجو مقاوم را به وی گوشزد می‌کند. مانند مادر دو کودک که گاهی آنها را به علت بدرفتاری تنبیه و گاهی به آنها اجازه می‌دهد هر کاری که دلشان می‌خواهد انجام دهند. یکی از آثار مثبت رودررویی یا مواجهه این است که به درمانجویان مقاوم کمک می‌شود دنیای اطراف خود را بهتر بشناسد در رفتار خود تجدید نظر کند. با این حال انکار تناقض، پذیرش درست بودن و اتخاذ موضعی میانه از رفتارهای متنوع درمانجو هنگام مواجهه یا معارضه مشاوران است.

۵. کاربرد استعاره: مشاوران می‌توانند از صناعات ادبی به ویژه استعاره کمک بگیرند تا از شدت بی میلی یا مقاومت درمانجو مقاوم بکاهند. استعاره روشی مفید برای توصیف و درک مشکلات پیچیده درمانجویان به شیوه‌ای ساده است. در استعاره از داستان‌ها یا عبارت‌های خلاصه و توصیفی استفاده می‌شود تا بین وضعیت کنونی و پیچیده و عبارات و داستان‌های ساده اما آشنا نوعی تشبیه برقرار شود. مثل اینکه مشاور به درمانجو مقاوم بی‌انگیزه بگوید: "به نظر می‌آید شما همیشه در لیوان یک سوراخ پیدا می‌کنید".

۶. ارزش دادن و مهم دانستن: در این روش مشاور تلاش می‌کند تا بطور مستقیم یا غیر مستقیم به درمانجو مقاوم القاء کند که هر فردی به عنوان یک انسان در زندگی خود برای دیگران مهم است. پژوهش‌ها نشان داده است که احساس مهم بودن برای اطرافیان بر روابط میان فردی تاثیر مستقیم دارد.

۷. و روش‌های عمل‌گرا: مانند همدلی کردن با مراجع، طرح عقائد خود مشاور، سئوال پرسیدن و سکوت کردن و... که به ویژه در مورد درمانجویان مقاومی مفید است که به سئوالات مشاور با "نمی‌دانم" پاسخ می گوید

یکی از جنبه‌های چالش‌برانگیز کار مشاوره و روان‌درمانی همکاری‌نکردن درمانجویان مقاوم در فرایند درمان است که هنر مشاوره در این مواقع جلب همکاری درمانجو مقاوم است. از ریشه‌های همکاری‌نکردن درمانجویان می‌توان به این نکته اشاره کرد که درمانجویان به‌طور معمول بر اساس تصورات و انتظارات ما عمل نمی‌کنند. بر همین اساس، به این درمانجویان برچسب دشوار می‌زنیم.

اما بازی‌نکردن درمانجوی مقاوم بر اساس قواعد بازی ما، مربوط به این موضوع است که درمانجویان تجربیات انباشته و مختلفی داشته‌اند. ساختارهای ذهنی این مراجعان به علت در معرض تجربیات دردناک رنج و اندوه فراوان قرار گرفتن، آسیب‌دیده و برای مداخله و اصلاح این ساختارهای آسیب‌دیده، مشاور باید به ابزارهای درمانی متنوع و کاربردی مجهز باشد. اگر مشاور فاقد این ابزارها باشد، کار سخت می‌شود و در این مواقع برچسب دشوار به درمانجو می‌چسبد. اما در حقیقت درمانجو دشوار وجود ندارد، بلکه مشاور دشوار وجود دارد.
پس به‌عنوان مشاور باید دقت بکنیم:

1. فراتر از توان درمانجو درخواستی نداشته باشیم.
برنامه‌ها و فعالیت‌های درمانی را متناسب با اهداف و شرایط درمانجو هماهنگ و همسان کنیم. بکوشیم تکالیف و انتظارات از درمان برابر با شرایط موجود باشند.

2. درمانجویان را سرزنش نکنیم.
قطعاً انتظار نتیجه موفقیت‌آمیز در گرو همکاری، سخت‌کوشی و انگیزه بالای درمانجو برای درمان است. اما مسئولیت‌های درمانگر نیز به‌عنوان متخصص باید در نظر گرفته شود و درمانجویان مقاوم بابت عدم پیشرفت درمان نباید مورد سرزنش قرار بگیرند.

3. در کار با درمانجویان مقاوم منعطف باشیم.
هریک از درمانجویان ما منحصربه‌فرد هستند. پس انتظارات از پیش‌تعیین‌شده نداشته باشیم و بگذاریم درمان در بافت خودش اتفاق بیفتد. هیچ نسخه از پیش‌تعیین‌شده‌ای وجود ندارد.

4. آمادگی‌های لازم را در درمانجو ایجاد کنید.
درمانجو در هر زمان توانایی پذیرش تمامی برنامه‌ها را ندارد. در هر مرحله از درمان باید منتظر تغییرات مربوط به همان مرحله باشیم و دنبال نتیجه فوری نباشیم.

در پایان اگر همچنان در جلسه‌ای احساس کردید که مراجع دشواری دارید، سؤال‌های بعد را با خود مرور کنید:
- چرا درمانجو نتوانست با برنامه درمانی کنار بیاید؟
- چرا درمانجو مجبور به انجام چنین قواعدی است؟
- چرا جلسه‌هایمان را بسیار سخت‌تر از آنچه باید باشد، ادامه می‌دهیم؟
- من چه کارهایی انجام می‌دهم که باعث ایجاد یا تشدید این مشکلات می‌شود؟
- درمانجو ، مرا یاد چگونه شخصیتی می‌اندازد که مانع از این می‌شود که بتوانم او را همان‌گونه ببینم که واقعاً هست؟
- کدام‌یک از مشکلات شخصی من، در اثر تعاملاتی که ما (مشاور و درمانجو ) با هم داریم، فعال می‌شود؟
- من از چه طریقی بی‌صبری خود را نسبت به عدم پیشرفت ظاهری درمانجو نشان می‌دهم؟
- من از این درمانجو چه انتظارات و توقعاتی دارم که او توانایی انجام یا تمایلی به برآورده‌کردن آن‌ها ندارد؟
- در این رابطه، چه نیازهایی در من برآورده نمی‌شود؛ به‌خصوص نیازهای مربوط به شناخت، تأیید و احساس صلاحیت؟

امیدوارم از مقاله امروز لذت برده باشید و به شما در شناخت درمانجویان مقاوم کمک کرده باشد. لطفا نظر خود را درباره این پست در صفحه اینستاگرام به اشتراک بگذارید.

شما مدیر داخلی یا منشی مرکز روانشناسی هستید؟ آیا به مشاوره جذب مراجع نیاز دارید؟ همین الان تماس بگیرید: ۰۹۱۲۰۰۴۴۸۲۴

برای مشاوره رایگان سیستم مدیریت هوشمند مراکز روانشناسی بر روی لینک زیر کلیک کنید.


درمانگررابطه درمانی
موضوعات مربوط به مدیریت مراکز روانشناسی می باشد، سعی می کنیم ساده و روان برای مدیران و روانشناسان سخن بنویسیم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید