Drake
Drake
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

خنده

میخوام بحث اون قضاوت رو دوباره باز کنم

اکثریت میدونن چی میگم

به قول ملانصرالدین آن هایی که میدانند به آن هایی که نمی دانند بگویند

به نظرتون هرکی میخنده و خنده روی لباشه شاده و عاری از غمه؟

خب بذارید بگم نه

همونطور که میدونین آدما به دو دسته تقسیم میشن

درونگرا ها

برونگرا ها

برونگرا ها خنده هایی از ته قلبشون دارن

چون هیچ چیز در دلشون نمی مونه و راحت میتونن بیانش کنن

اما خب قضیه برای درونگرا ها فرق میکنه

دلشون پر از حرف هاییه که میخواستن بزنن و نزدن

خنده هاشون گریس

گریه هاشون خنده...

البته استثنا بودن کسانی که خنده های واقعی داشتن

به قول شاعر

من این قابلیت رو دارم که هنگامی اشک هایم روی صفحه شیشه ای موبایلم میخورد برات ایموجی خنده بفرستم و تو حتی خبردار هم نشی

تازگیا دارم متوجه میشم که تاریکی زیاد هم خوب نیست

باعث میشه از بقیه جا بمونیم و رشد نکنیم

نمیدونم شنیدین یا نه

اما در تاریکی زمان مفهومی ندارد

سعی میکردم در تاریکی حل بشم

اما یه حسی منو بیدار نگه میداشت

پس اونایی که دوست دارن چی؟

پس اونایی که ازت متنفرن چی؟

پس این چیزایی که تا الان بدست اوردیشون چی؟

پس کسانی که بهت نیاز دارن چی؟

آیا ارزشش رو داره که اینا رو با تاریکی معاوضه کنی؟

تصمیم فرار دارم از تاریکی

اما مغزم هنوز سم تاریکی در آن جریان داره

شاید نتونم تایپ شخصیتیم رو عوض کنم

اما شاید بتونم زندگی کنم

اما فکر نکنم تاریکی از اینکه سرش رو کلاه گذاشتم خوشحال بشه

احتمالا ماموری از دل تاریکی برایم میفرستد تا کارم رو یک سره کنه

همونی که مجهول رو کشت......

و شاید این آخرین نوشته به جا مانده از من شود شایدم آخرین نباشه

اما خب حلالیت میطلبم

از همه

خوبی یا بدی اگه از من دیدین حلال کنین

افق خوبی رو براتون آرزومندم

و یه پیام دارم برای جاسوس نگهبان و دیگران

رومینا اشرفی

مقالهٔ اصلی: قتل رومینا اشرفی

رومینا اشرفی دختر ۱۴ ساله‌ای بود که در ۱ خرداد ۱۳۹۹ به دست پدرش به قتل رسید. پیش‌تر او به‌دلیل مخالفت خانواده با ازدواجش، به همراه دوست پسرش از خانه گریخته بود، اما توسط پلیس دستگیر و به پدرش تحویل داده شد. پدر رومینا هنگامی که او خواب بود، با داس سر از تنش جدا کرد.[۳۱] در تصویر آگهی ترحیم رومینا اشرفی که در اینترنت دست به دست می‌شود، نام پدر او به‌عنوان اولین اسم از افراد صاحب عزا درج شده‌است.[۳۲]

شاید خبرش رو همتون شنیده باشین

بهش میگن قتل ناموصی و زیاد هم هست

بعد از شنیدن این خبر لرزه به بدنم افتاد

چون منم ممکن بود باعث مرگ شخصی بشم که خیلی دوستش دارم

بدرود


خندهبدرود
‏راستش من خیلی کار دارم هنوز، خیلی چیزا هم برای از دست دادن دارم ولی اگه بهم بگن همین الان میتونی چشماتو ببندی و دیگه بیدار نشی با آرامش تمام چشمامو میبندم :)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید