از اونجایی که به شخصه میمیرم برای دریا و ارامشش (*-*) طی یک اقدام انتهاری اسم کاربری و این صحبتا رو به اسم مورد علاقم تغییر دادم ?? .
چیزی که این روزا خیلی بهش فکر میکنم فکر کردنه ! اینکه درسته که فکر کردن چیز خوبیه ولی اینم مثل هر کار دیگه ای وقتی از یه حدی بگذره اسیب میزنه به ادم و تصمیمات ادم :( خیلی سخته که ادم سعی کنه فکرنکنه خیلی زیاد . ولی باید روش کار کنم چون واقعا داره اذیتم میکنه ، خیلی زیاد ... البته نوشتن هم تا حد زیادی میتونه به آرامش پیدا کردن و سبک شدن ذهن ادم کمک کنه ولی نفس خود این کار بیش از حدش بد و غلطه !
مسئله دیگه اینه که فکرکنم باید مثل اون مدتی که فنچ و کلا پرنده داشتم (چیزی حدود ۸ سال) دوباره این کارو از سر بگیرم چون یادمه اون مدت بطور کلی خیلی از لحاظ عاطفی تعادل بیشتری داشتم . نمیدونم چقدر با ادمای تیپ ان ای اف پی سر و کار دارید ولی ما بیشتر از اینکه نیاز به محبت دیدن داشته باشیم نیاز به محبت کردن داریم و اینم از اون دسته مسائلی هست که با اینکه خوبه ولی از حدش که بگذره کلافه کننده میشه (حتی برای خودمون) و فکرکنم راه حلش این باشه که دوباره پرنده بخرم:)
چقدر حرف زدم ? وقتی دستم میره به نوشتن دیگه نمیتونم بی خیال شم:))