برای خرداد ماه قرار بود کتابی در ژانر وحشت خونده بشه. واقعیتش من کلا علاقه ای به این ژانر ندارم، چه برای فیلم باشه و چه کتاب. از نظر من یه جور آزار دادن روح و روان هست، اونم به صورت عمدی! چرا باید کتابی بخونم که تا مدت ها روانم رو به هم بریزه؟
شرکت در این چالش برام سخت بود. کلی جستجو کردم تا کتابی رو پیدا کنم که بتونم تحملشو داشته باشم. در آخر همین کتاب رو انتخاب کردم. اما اطلاعات چندانی در موردش نداشتم.
شروع کردم به خوندن.. اوایل کتاب کاملا معمولی پیش میرفت. یعنی چیزی برای ترسیدن نداشت. اما یک چیزی که به شدت توی ذوقم میزد این بود که شخصیت اول داستان که یک نوجوان بود، خیلی دروغ میگفت.. این دروغ گفتن ها طوری به تصویر کشیده شدن که دروغ رو یه عمل درست و حتی زرنگی جلوه میداد ! حالا تصور کنین این کتاب رو یه نوجوان داره میخونه، بنظرتون چه تاثیری روش خواهد گذاشت؟
شاید بگین: خب این که فقط یه داستانه، اما در جواب میگم ما آدم ها تاثیر زیادی از کتابها و فیلم ها می گیریم. درسته داستانه ولی همین دروغ گفتن که بارها و بارها در این کتاب تکرار شده، کم کم برای اون نوجوان عادی جلوه میکنه و رفته رفته انجام این کار رو بد نمیدونه. پس تا اینجای کتاب، این مسئله خیلی پررنگه و اصلا جالب نیست..
موضوع بعدی اینه که نوجوانی که توی داستان هست، دوستی داره که سیگار میکشه و جاهایی از کتاب جزئیاتی ازش بیان شده که واقعا لزومی به گفتن شون نبود.
جلوتر که میریم کم کم ماجرای اصلی شروع میشه و فضا، حال و هوای دیگه ای به خودش میگیره. بنظر شخصِ من، فضای تخیلی کتاب خیلی بیشتر از بُعد ترسناکه.. اما به این معنی نیست که ترس توش نباشه. در کتاب از عکس های واقعی استفاده شده (یعنی نقاشی نیستن)، و وقتی تو عمق داستان رفتین و یهو عکس رو می بینین ممکنه حس ترس تو دلتون بندازه.. از طرفی بخش هایی از داستان هم واقعا دلهره آور هستن.. یه نفر میگفت یه جاهایی از کتاب باعث ترسش شده و مدام انتظار مواجهه با صحنه ها و چهره های رُعب آور رو داشته و طبیعتا با خوندن اون بخش ها اذیت شده و مدام در دلهره و اضطراب بوده. پس اگر شما جزو دسته ای هستین که قبلا کتاب رو خوندین و فرضا نترسیدین، به این معنی نیست که برای دیگران هم اینطور باشه..
مسئله بعدی اینه که بخش های عاشقانه ی کوچیکی هم در کتاب توصیف شده ولی باتوجه به صحنه سازی هایی که در قالب کلمات صورت گرفته، اصلا مناسب نوجوان ها نیست.
بعضاً هم ممکنه یه سری حرف های بی ادبانه زده بشه که اونم توی ذوق میزد.. در حالت کلی بدآموزی هایی در کتاب وجود داره که از نظر من جالب نیستن، خصوصا برای رده ی سنی نوجوان..
تا یادم نرفته بگم که این کتاب چند جلدیه. من خودم وقتی به آخرش رسیدم اینو فهمیدم و اگر می دونستم، شروعش نمیکردم. چون آخرش تقریبا بی معنی تموم میشه و شما مجبورین جلدهای بعدی هم بخونین.
در آخر این نکته رو هم بگم که من ترجمه ی دیگه ای رو خونده بودم. یعنی اونی که تگ کردم نیست
این هم تجربه من از خوندن کتاب "بچه های عجیب و غریب یتیم خانه ی خانم پریگرین". امیدوارم که براتون مفید بوده باشه. سعی کردم کتاب رو از جوانب مختلف بررسی کنم و نظر شخصی خودم رو در مورد اونها بگم. ان شاء الله که مورد استفاده تون قرار بگیره.
چالش کتابخوانی طاقچه