احسان اسدی
احسان اسدی
خواندن ۴ دقیقه·۵ سال پیش

مرز باریک فراموشی

مرز باریک فراموشی - پاسخی بر مقاله مرز باریک انحصار نوشته علیرضا صادقیان
مرز باریک فراموشی - پاسخی بر مقاله مرز باریک انحصار نوشته علیرضا صادقیان


جناب آقای علیرضا صادقیان سلام!

در مقاله­ای تحت عنوان «مرز باریک انحصار» مطالبی را مطرح کرده بودید که اسباب حیرت این­جانب را فراهم کرد! ( http://vrgl.ir/aW9IQ )


با این­که حضرت‏عالی در آن مقاله، بیشتر روی رقابت نابرابر بین «چیلیوری» و «اسنپ‏فود» تمرکز داشتید؛ امّا اجازه بدهید مشابه روند شما، من هم از «نت برگ» شروع کنم.

در مورد ادغام و یا فروش «نت برگ» به مجموعه «تخفیفان» تلویحاً اشاره فرموده بودید: «...اگر هم رقیب خوب باشد دست می‌دهیم. متحد می‌شویم یا بازی را به بازیکن‌هایی که بهتر باشند می‌سپاریم...»

به اذعان بسیاری، برند و عنوان «نت برگ» نسبت به «تخفیفان» اگر نگوییم قدرت­مندتر و مشهورتر نبود، ضعیف­تر هم نبود. سایت «نت برگ» نسبت به «تخفیفان» کاربرپسندتر و حرفه­ای­تر هم هست. فقر شدید «تخفیفان» در قسمت نظرات پیشنهادهای مختلف، مثال واضحی در این مورد هست.

البته ضعف­های متعدد مجموعه «نت برگ» خصوصاً در بخش شبکه­های اجتماعی به­گونه­ای بود که در اکثر مواقع قافله را باخته بودید!

با وجود توضیحات بالا، امّا به این نتیجه رسیده­اید که حریف قَدَر است. تصمیم به کناره­گیری از حضور در آن حوزه کرده­اید. قبول! ولی خواهشاً ژست نامربوط نگیرید!

شما که خودتان با خالی کردن میدان «تخفیف» یا «فروش گروهی» عملاً موجب ایجاد انحصار جدیدی شده­اید دیگر نمی­توانید از رفتار سایرین که به زعم شما انحصارطلبی است، گلایه کنید!

از طرفی بند مهمی در قراردادهای «نت برگ» با کسب­وکارها وجود داشت با این مضمون که حق همکاری با سایت­های تخفیف مشابه حداقل تا چند ماه بعد از پایان قرارداد برای کسب و کار وجود ندارد و در صورت رخ دادن این اتفاق محق به دریافت غرامت هستید!

احساس می­کنم کم حافظه شده­اید! شما که خودتان در مجموعه «نت برگ» با درج این بند، عملاً کسب­وکارها را ملزم به همکاری «انحصاری» کرده­اید؛ چگونه از رفتاری مشابه، توسط تیم «اسنپ» گلایه­مندید؟!


برگردیم به «اسنپ­فود».

نمی­دانم چرا فراموش کرده­اید! شما هم ابزاری شبیه به «اسنپ» را در اختیار داشتید؛ ولی از آن درست استفاده نکردید. برند «نت برگ»، برند ضعیفی نبود که به راحتی آن را نادیده گرفتید.

سابقه و شهرت «نت برگ» در زمان شروع به کار دیگر زیرمجموعه­تان «چیلیوری» (حدود سال 94) بسیار بیشتر از «اسنپ» و «زودفود» بود.

خودتان دقیق­تر از ما مطلعید که چند رستوران، فست فود و... با «نت برگ» همکاری داشته و دارند؛ ولی هیچوقت از این پتانسیل برای ترغیب صاحبان آن مشاغل برای حضور در «چیلیوری» بهره نبردید!

حتی آن زمان که اصلاً چیزی با نام فعلی «اسنپ­فود» وجود نداشت! تا سال 96 شما باید با عنوان «زودفود» رقابت می­کردید؛ خبری هم از «سوپر اپ» نبود ولی آن زمان هم باز قافله را باخته بودید!

اگر امروز نام و برند «چیلیوری» در این بازار چندان شناخته شده نیست و سهم­تان از این بازار کم است، باید ضعف را در مجموعه خودتان جستوجو کنید. چرا که هیچ اقدام قابل توجهی در راستای شناخته شدن برندتان انجام ندادید! هیچ اقدام قابل توجهی برای ایجاد ارزش و تمایز هم برای مشتری و هم رستوران­ها برای انتخاب و همکاری با خودتان انجام ندادید!


در جایی از مقاله­تان آورده­اید: «... انحصار در گام اول، باعث از بین رفتن محیط رقابتی می‌شود که بیش از همه به ضرر کاربر ( خریدار و رستوران) است...»

شما از شروع کارتان هم در توافقی نوشته یا نانوشته، با طلب کردن همان تعرفه­های دیگر سایت­ها، از رستوران­ها «کمیسیون» طلب می­کردید.

اگر انحصاری هم در صحنه بازار وجود داشته باشد نیز، خودتان به نوعی به وجود آورنده آن بوده­اید! چراکه از همان ابتدا هم حاضر به کاهش تعرفه و کمیسیون­تان نسبت به سایر رقبا نشدید تا اصطلاحاً بازار خراب نشود!

رستوران هم یا ناچار به همکاری با سایت­های فروش آنلاین می­شد یا تن به این کمیسیون­های هنگفت نمیداد. رستورانی که خدمات یکسانی به همه سایت­ها می­داد، برایش چه تفاوتی می­کرد که با کدام سایت همکاری کند؟ عوض گلایه کردن از رقیب، بهتر نبود شرایط بهتری را برای رستوران­ها درنظر می­گرفتید تا آنان به تور شما بیفتند، نه رقیب؟! واقعاً با ارائه همان شرایط برای یک رستوران چه ضرورت و امتیازی داشت که با «چیلیوری» کار کند؟!

بهتر است به جای اعتراض به روش­های ناجوانمردانه رقیب، شما روشی نو در پیش گیرید؛ امتیازی برای رستوران­ها در نظر بگیرید که برای آنان همکاری کردن با شما هم، حیاتی شود.

ضعف سایت شما نسبت به رقیب نیز انکارناپذیر است. فقر شدید تعداد نظرات ثبت شده شاهدی بر این مدعاست.


ذکر کرده­اید: «...وقتی ماه ‌عسل آن رستوران با بازاریاب‌های پیگیر اسنپ‌فود تمام شد... کمیسیون اسنپ‌فود برای آنها افزایش خواهد یافت... گزینه دیگری در بازار نمانده است...»

روزی تنها راه خرید از رستوران­ها بردن قابلمه به رستوران و خرید غذا بود. چندین سال بعد «ظروف یکبارمصرف» همه­گیر شد و قابلمه­ها فراموش شد. چندی بعد «پیک موتوری» و «سفارش تلفنی» متداول شد. آن­روزها کمتر کسی فکر می­کرد بتوان اینترنتی غذا خرید؛ روزی هم خواهد آمد که روش­ها و فکرهای جدید، فراگیر شود. هر ایده­ای که خوب باشد، هم به فکر مشتری باشد و هم به فکر رستوران، نه فقط فکر جیب واسط و دلال، در بازار خواهد ماند؛ نگران نباشید!


فرموده بودید: «... قطع کردن شریان حیاتی کسب و کارهای دیگر حوزه سفارش غذا با هر دید قانونی، تجاری، شرعی و عرفی کاری به خطاست....»

امّا همکار شما و دوست عزیز بنده، جناب آقای متین ارشادی، در برنامه «پایش» صراحتاً اعلام کردند که: «...رقیب ما تلفن است!...»

خودتان هم قبلاً در مطلب دیگری اذعان داشتید که: «... بزرگترین رقیب ما سفارش تلفنی است...»

وقتی شما چنین بی­پرده تلاش­تان برای سد کردن راه فروش فعلی کسبو­کارها که برای­شان هزینه بسیار بسیار کمتری نسبت به پرداخت کمیسیون هنگفت به سایت­های فروش آنلاین دارد را اعلام می­کنید، توقع دارید رستوران­ها دل­شان به حال چیلیوری­ها، ریحون­ها، چنگال­ها و... بسوزد؟!


در پایان این اندرز برادر کوچک­تان را پذیرا باشید:

رقیب ضعیف از میدان خارج می­شود، چون خودش ضعف دارد! به جای زاری و لابه، خودتان را ارتقا دهید!


احسان اسدی

یکم شهریور نود و هشت

چیلیورینت برگتخفیفاناسنپ فودعلیرضا صادقیان
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید