ورژن من پاییز 98
چند روزه، سی روزی میشه، کشف تازه ای داشتم!
تو هر مقطع از زندگی، شما یه نسخه ی جدید و غیر تکراری از خودت میشی که هیچ وقت وجود نداشته و نخواهد داشت...
اگر هر کس رو مجموعه ای از فکر ها، خوردنی ها، علاقه مندی ها، دغدغه ها و آدم هایی که باهاشون سر و کار داره تعریف کنیم، می تونیم ورژن جدیدی از خودمون در هر مرحله زندگی داشته باشیم.
بذار مدل خودم رو در پاییز 98 تعریف کنم.
الهام در پاییز 98 صفحات سرچش محدود می شد به: " قیمت ماشین لباس شویی ال جی" " دیجی کالا" "رنگ اتاق خواب" " از کجا تشخیص دهیم سرویس چینی زرین اصل است"
بین این سرچ ها گاهی شیف میکردم روی کار جدیدم و اکثر کلمات تغییر میکرد به " سئو چیست؟" " سایت یک زن" " تولید محتوای موفق"
بعد ازین وب گردی ها ذهنم میرفت سمت:" رنگ خونه" " امروز بریم مبل سفارش بدیم" "چه لباسی برای مهمونی دعوتی آخر هفته بپوشم"...این از عمده ی افکارم. دغدغه هامو ماشین حساب گوشیم و اس ام اس های بانکی می فهمیدند که مدام در حال بالا و پایین کردن خریدها و کسر و جمع پول ها بودم.
موزیک هایی که گوش میدادم محتوای یکسانی مثل " غنچه بیارید لاله بکارید میره به حجله شااا دوماد" داشت و حرفام با دوستام معمولا ختم میشد به نصیحت های یک تازه متاهل شده ی نابلد.
در حال کشف راه جدید از خونه ی همسر به محل کار بودم. ساعت حرکت ون های هروی به ونک داشت دستم میومد و تعداد بانک های سر راهم برای گرفتن پول نقد.
یاد می گرفتم تاکسی های برگشت دقیقا کجا منتظر مسافرند و اصول سوار و پیاده شدن در بی آر تی ولیعصر چیست!
یاد گرفته بودم چجوری سایه پشت چشم بزنم و به موهای کوتاه شده ام عادت کرده بودم. در چند ثانیه با یه حرکت سر همون موهای با کش جمع شده رو به مدل " انگار سشوار کشیده" تبدیل می کردم و تو آینه به خودم لبخند میزدم.
عاشق کاپشن سورمه ایم شده بودم و هر بار کفش چرم جدیدم رو می پوشیدم احساس خوبی داشتم.
آدم های زندگیم شده بودند زینب چتی (زینبی که بیشتر از دیدن باهاش چت میکنم) همکارای قشنگ جدیدم و مهدی محوری (مهدیی که در محور زندگیم قرار دارد:) .)
این مدل تکرار نشدنی ما در پاییز 98 بود و الان دیگه این ورژن قابل دسترس نیست! این عادت ها، دغدغه ها و مدل مو شده جزو زندگیم و در ورژن بعدی زمستان 98 هم تکرار شدند:)
من این روزها با مدل جدید زمستان 98 و آمیخته ای از همه ی ورژن های این 25 سال زندگیم در حال زیستنم:)