سلام بچهها، امیدوارم وقتی دارین این پست رو میخونید حالتون عالی باشه. میخوام توی این پست از تجربه خودم در کنکور کارشناسی ارشد بگم. من ورودی ۹۹ مهندسی کامپیوتر دانشگاه حکیم سبزواری بودم و اخیرا (الان مهر ۱۴۰۴ عه) تبدیل به ورودی ۱۴۰۴ کارشناسی ارشد هوش مصنوعی دانشگاه علم و صنعت شدم. عنوان شاید یه خورده تبلیغاتی باشه ولی پیشنهاد میکنم تا آخر پست رو بخونید.
از خیلی وقت پیش، چون به اندازه کافی برای کنکور کارشناسی نخونده بودم و همون چیزی هم که خونده بودم بدون تست و شبیهسازی فشار زمانی کنکور بود رتبه خوبی کسب نکردم و یک دانشگاه نسبتا ضعیف دولتی رفتم، البته همین دانشگاه برای من نقطه عطفی بود. خلاصه اواسط کارشناسی فهمیدم شانس قبولی توی دانشگاههای خوب توی کنکور کارشناسی ارشد به مراتب بیشتره و نیاز نیست مدت زمان زیادی به نسبت کنکور کارشناسی براش گذاشت. من جمعا ۵ بار کنکور ارشد دادم، همون اوایل سال سوم کلی کتاب کنکوری گرفتم (به بهانه اینکه بریم که رتبه یک بشیم و متن مصاحبه حاضر کنیم) ولی دانشگاه اینقدر درگیر کننده بود که کنکوری که تصمیم گرفته بودی تستی بری و خودت رو بسنجی تبدیل به تست خودت با دانستههای قبلیت بشه.
در ادامه کارنامههای اولیه کنکورهام رو میزارم که شامل رتبه و درصدهای دروسه، ضرایب توی رتبهها به صورت زیره:

سال اول رتبهام شد ۳۰۰۰ هزار و خورده ای، تقریبا بدون گذاشتن هیچ زمانی روی کنکور:

سال دوم که قرار بود کنکور سال اصلی من باشه تا زمان ثبت نام کنکور که اوایل پاییز بود چیزی نرسیدم بازم بخونم. دلیلش این بود که واحدهای زیادی تا پایان سال سوم داشتم (چندین ترم ۲۴ واحدی برداشته بودم تا دو ترم آخر برای کنکور ۲۴ واحد بمونه - هر ترم ۱۲ واحد) زمان ثبت نام اما همچنان امیدوار بودم تا حداقل فردوسی رو بیارم. برای همین هر دو کنکور آیتی و مهندسی کامپیوتر رو شرکت کردم. اون زمان درگیر مسابقات icpc هم شده بودم. بخوام مقایسه هم کنم از مطالعه و کانتست دادم توی الگوریتم و icpc بیشتر از کنکور حال میکردم برای همین وقتم اونجا بیشتر میرفت. با اینکه کلا ۱۲ واحد داشتم ولی نمیدونم ترکیب پروژه کلاسیها، میانترمها و فعالیتهای فوق برنامه چطور باعث شد اون سال هم کنکور رو نخونم. از یه جایی به بعد دیدم امسال هم بیفایدست و کلا بیخیال کنکور شدم. اوایل تصمیم گرفته بودم خود دانشگاه حکیم رو با استعداد درخشان برم یکسال مهندسی پزشکی بخونم و در حین خوندن ارشد دوباره کنکور بدم و اینبار یه دانشگاه بهتر برم. اما بعدش با پرس و جو فهمیدم علاوه بر اینکه ممکنه وقت گیر باشه عملا سنوات خودم رو توی ارشد دوم یکسال کاهش دادم.
نتیجه کنکور سال دوم، باز هم بدون مطالعه، حتی بدتر از سال اول بود، چرا که حوصله نشستن و خوندن همه سوالات رو هم نداشتم:


در ادامهی اون سال پر فراز و نشیبی داشتم، اوایل سال صعود کردیم به مسابقه مسابقه icpc غرب آسیای شریف ۲۰۲۳ (عنوان و سال سینک نبودن اون موقع) و موفقیت خوبی داشتیم به عنوان اولین تجربه حضور، موفق به کسب رتبه دانشگاهی ۲۳ ام شدیم:

با تموم شدن تب مسابقات برام تابستون با دیدن اطلاعیهی بوتکمپهای مختلف سعی کردم برای اینکه تجربه ورود به صنعت رو هم داشته باشم به یکی از اونها بپیوندم. به همین خاطر پیوستم به بوتکمپ بک اند پارت، همزمان با پذیرفتن هر دعوتی وقتم رو بیشتر پر میکردم (احتمالا یکی از اشتباهاتم) برای همین به صورت ریموت عضویت در یک پروژه بنیاد ملی نخبگان با همکاری یکی از اساتید مکانیک رو پذیرفتم و همچنین Research Assistant شدن برای یکی از اساتید برای نوشتن یک مقاله. نتیجهاش این شد که به علت اینکه بیشتر وقتم رو روی پارت گذاشته بودم اولی کل تیم برق-کامپیوتر رو از تیم بیرون انداختن چون قبول نکردیم بدون حقوق کار کنیم، دومی هم با اینکه خیلی برام آموزنده بود اما خیلی ریز پیچیده شدیم توسط استاد و کنار گذاشته شدیم.

در ادامه در حین اینکه منتظر نتایج پارت برای جذب بودم مشغول پروژه نهایی کارشناسیم شدم که به شدت به تاخیر انداخته بودمش و حتی تو فکرم بود یه ترم تمدیدش کنم اما بیخیال شدم و با سر هم بندی رفتم به استاد ارائه دادم.
در ادامه هم به طرز خارق العادهای بازم (و بعد از فقط ۶ ماه) اطلاعیه icpc 2024 گذاشته شد و با اینکه شاید زیاد مرسوم نبود (و دانشجو هم نبودم عملا) ولی یه تیم جمع کردیم و رفتیم icpc 2024. برای این مسابقه تمرین بیشتری کرده بودیم. قبلش مسابقات دانشگاه فردوسی (FCPC) رو به صورت تمرینی شرکت کردیم. با این وجود و اینکه عملا قویتر هم بودیم اینبار شدیم رنک ۲۶ دانشگاهی:

عملا برای کنکور زیاد وقت نذاشته بودم، تابستون مدارمنطقی و گسسته رو سعی کردم بخونم ولی زیاد موفقیت آمیز پیش نرفت (درگیر کارهای دیگه شدم)، مدار منطقی رو اما فکر میکنم یه دور کامل خوندم تا قبل از icpc و بعد از اون فقط مرور کردم. به هر حال بخش اعظم کنکور خوندن من برمیگرده به بعد از icpc، یعنی با شروع دی. تصمیم گرفتم فقط دروسی رو بخونم که بهشون علاقه دارم. به همین خاطر دروسی رو که استاد خوبی براش نداشتیم رو حذف کردم.
دروسی رو که بیخیالشون شدم شامل سیگنال، معماری کامپیوتر، الکترونیک دیجیتال، سیستمعامل و شبکههای کامپیوتری میشن. همچنین دروس عمومی رو هم کلا نخوندم چون تاثیر زیادی نداشتن. دروسی که روشون وقت گذاشته بودم هم شامل نظریه زبان، ساختمان داده و الگوریتم، هوش مصنوعی، مدار منطقی و پایگاه داده میشدن. دو درس زبان انگلیسی و گسسته رو هم با اطلاعات قبلی زدم و چند تا تست درست ازشون درآوردم.
هدفم از همون اول فردوسی بود، حتی پایان سال چهارم دانشگاه درخواست استعداد درخشان برای هوشمصنوعی و نرمافزار دانشگاه فردوسی زده بودم که رد شدن، اما با توجه به اینکه خیلی دیرتر از دوستام شروع کرده بودم و بسیاری از دروس حیاتی رو حذف کرده بودم انتظار خیلی بد شدن نتیجه ارشد رو هم مثل کارشناسی داشتم و حتی روی دانشگاه سجاد مشهد هم حساب میکردم. چیزی که در نهایت موجب شگفتزده شدنم با دیدن نتایج اولیه شد.


نمیخوام تبلیغ موسسه خاصی رو بکنم، به همین خاطر چیزهایی که خودم استفاده کردم رو فقط میگم، اول (سال سوم دانشگاه حتی) با ویدیوهای رامین رضوی شروع کردم ولی بنظرم خیلی تبلیغاتی میومد. به همین خاطر تصمیم گرفتم ویدیوهای دیگهای رو هم ببینم. اینبار یوسفی رو دیدم و بنظرم خیلی کاملتر توضیح میداد. همونطور که گفته بودم قبلا کتاب هم خریده بودم. با توجه به اینکه نویسندهاش هم همین یوسفی بود اعتماد بیشتری بهش کردم و کل مدارمنطقی رو از روی اون دیدم.
گسسته رو از روی گیلک دیده بودم. هر چند نتونستم تمومش کنم. حتی یه مینی دوره برای ریاضیات عمومی مورد نیاز کامپیوتر هم از همین گیلک دیده بودم که یادآوری ریاضیات دبیرستان و یه سری اصولی از ریاضیات عمومی بود که توی بعضی از دروس پیشنیاز بود.
نظریه اعداد رو هم از روی دورهی آقای گلیک پیش رفتم و خیلی خوب بود. البته این درس رو استاد خودمم تو دانشگاه خیلی خوب درس داده بود. توی همون دانشگاه هم این درس رو ۲۰ شده بودم.
در مورد هوش مصنوعی مطالبی که توی دانشگاه یاد گرفته بودیم زیاد با مطالب کنکور مچ نبود (دقیقا مثل تمام دروس اختصاصیای که حذف کردم - از بدیهای دانشگاههای ضعیف بنظرم میتونه همین باشه) به همین خاطر اول ویدیوهای آقای انصاری رو دیدم که خیلی پیچیده درس میداد، با اینکه شاید ۷۰ درصد دوره رو دیده بودم اما به یکباره تصمیم گرفتم بیخیال ادامهاش بشم و برم دورهی گیلک رو ببینم و باید بگم فوق العاده بود.
پایگاه داده هم دوستان خلیلیفر رو پیشنهاد میکردن ولی بنظرم دورهاش خیلی طولانی بود. حتی نمیارزید با وقت خیلی کمی که داشتم اون دوره رو ببینم برای ۱۰۰ زدن، به همین خاطر دوره کیوانپور رو دیدم چون کتابش رو هم داشتم، فصول اول که توی دانشگاه هم پایه خوبی ازش داشتم رو به راحتی عبور کردم و تستهاش رو هم خوب میزدم از روی همون کتابش اما فصول آخر یه خورده گیراییی دوره کاهش پیدا کرد برام. این قسمت جایی بود که توی دانشگاه اصلا بهمون تدریس نشده بود. (برای درسهای ساختمان داده و الگوریتم و حتی نظریه و اکثر دروس غیر کنکوری هم چنین موضوعی پیش اومده بود، سرفصلهای دانشگاه ما کمتر از سرفصلهایی بود که توی مکتبخونه و ... دیده بودیم.) کتاب پایگاه داده کیوان (موسسه پر) تنها کتابی بود که واقعا خوندمش و جدای از کنکور هم خیلی کاربردیه.
مهمترین درسی که خونده بودم هم ساختمان داده و الگوریتم یوسفی بود. حجم این درس خیلی بالا بود، فکر میکنم حدودا ۶۰ ساعت بود و من شاید ۲ هفته هر روز صبح تا شب این درس رو توی کتابخونه از روی ویدیوها میدیدم. صدای آقای یوسفی تبدیل به لالایی من شده بود. از لحاظ پیشنیازی هم باید بگم من عاشق این دو تا درس بودم. توی الگوریتم دو ترم حل تمرین بودم و حدودا یک سال و نیم در مسابقات مختلفی شرکت کردم (تو لینکدینم میتونید ببینید) به طور خلاصه پیشنیاز قویای تو این دروس داشتم و ویدیوهای آقای یوسفی برام حکم جمعبندی و یادگیری الگوریتم ساختمان طبق سرفصلهای استاندارد دانشگاه رو داشت.
در نهایت هم شاید حدودا یه هفته مونده به کنکور تستهای مختلف دروس رو میدیدم و چند روز آخر هم تستهای کنکورهای سالهای گذشته رو از توی آپارات و ... نگاه کردم. از آخرین سال به قبل برای کنکورهای مختلف، گسسته بنظرم درصدی که زدم هم توی آیتی و هم مهندسی کامپیوتر یادآوریای بود که با همین تستها داشتم. حتی الکترونیک دیجیتال هم همیشه چند تا سوال خیلی نزدیک مدار منطقی داشت که با همون زدم. در کل فرمت درس خوندنم برای این کنکور ویدیویی بود و اکثر ویدیوها رو هم با سرعت 1.7 تا 2.3 نگاه میکردم. با توجه به اینکه دورهها کنکوری بودن مطالب غیر کنکوری کمرنگتر بود و تقریبا دورهها کامل بودند و کمترین اتلاف وقت رو داشتم.
تا خود شب قبل کنکور من کتابخونه میرفتم. معمولا ساعت ۱۰ الی ۱۱ صبح کتابخونه بودم تا ۷ شب، خاصیت کتابخونهای که میرفتم (امام خمینی هفت تیر) این بود که یه گرمکن غذا داشت و همین و اینکه سکوت و نظم و امکانات خوبی داشت، به همراه اینکه چند تا از دوستام اونجا میومدن باعث شد از ۲۴ دی تا روز قبل کنکور اونجا برم. هر چند ساعت برای استراحت مثلا میرفتیم پارک رو به روی کتابخونه که برام خیلی مفید بودند. هر چند فاصله خیلی زیادی داشت برام کتابخونه تا خونه (حدودا یک ساعت و خوردهای هر طرف) و چون گواهینامهام رو هنوز نگرفته بودم با اتوبوس - مترو میومدم و میرفتم.
شب قبل کنکور برعکس همیشه که ساعت ۷ برمیگشتیم دو ساعت زودتر برگشتیم و دیگه یه خورده به خودمون حال دادیم با استراحت قبل کنکوری. قبلش هم کلی خوراکی گرفته بودم چه خونگی چه غیر اون مثل شربتهای مختلف، آبمیوه، شکلات، کیک، تنقلات و ... ولی رکب خوردم و نذاشتن ببرمشون داخل. به هر حال کنکور اصلی (مهندسی کامپیوتر) رو صبح دادم تو دانشگاه فردوسی، بعد از ظهر هم کنکور آیتی رو توی دانشگاه سجاد دادم. از صبح ساعت ۶ که رفتم سمت محل آزمون تا شب مشغول کنکور دادن بودم.
تو جلسه کنکور سعی کردم تمام تایم رو بزارم روی کنکور و بنظرم یه تست هم یه تست بود. حتی بعد از اینکه تمام دروسی که خونده بودم رو چک کردم سراغ ریدینگهای زبان رفتم و تایم باقی مونده رو تست زبان زدم (۸ درصد تو مهندسی کامپیوتر، ۲۸ درصد توی آیتی). یکی از عجیبترین دروس برام ساختمان الگوریتم بود، چرا که بچهها قبلش بهم گفته بودن کسایی اینو همش رو میزنن که رتبه یک میشن و خیلی کار داره خلاصه ولی تقریبا به جز حدودا ۳ تا فکر میکنم من همش رو زدم. آخرش هم سوال عجیبی برام ایجاد شده بود که قراره چیکار بشه؟ برم تهران یا یه شهر دورافتاده. البته در کل حس خوبی بعد کنکور داشتم و فکر میکردم فردوسی رو قبول بشم.
بعد از کنکور هم کلا کنکور رو بوسیدم و گذاشتم کنار. حتی چک نکردم چند درصد ممکنه زده باشم و تخمین رتبه بکنم.
اعلام نتایج برام غیر قابل باور بود. فکر میکردم حدودا رتبهام ۴۰۰ بشه و در بهترین حالت ۳۰۰ باشه که بتونم هوش فردوسی رو بیارم. وقتی نتیجه ۲۴۳ (از بیش از ۱۶ هزار نفر) رو تو هوش دیدم فهمیدم ساختمان الگوریتم کار خودش رو کرده. حقیقت هم این بود که ۵۵ درصد شاید میانگین کسایی بود که رتبه یک رقمی داشتن. به هر حال اونجا بود که با این نتیجه فکر دانشگاههای تهران زد به سرم. (رتبه ۶۴ آیتی هم رتبه خیلی خوبی بود - حتی دو رقمی از بیش از ۴ هزار نفر - که خودش برای تهران رفتن کافی بود)
توی انتخاب رشته طبق تحقیقاتم به لیست زیر رسیدم (همونطور که میبینید ۱۰۰ تا رو پر کردم):

یه چیزی وجود داشت تحت عنوان سهمیه شاگرد اولی که اطلاعات بیشتری ازش رو میتونید توی دفترچه انتخاب رشته و سطح اینترنت بخونید ولی در حالت کلی باید شاگرد اول (بالاترین معدل) ورودی رشتهتون باشید. به علاوه شروط استعداد درخشان شدن یعنی ۸ ترمه بودن رو هم داشته باشید.
اول فکر میکردم کلا شرایطش رو ندارم با توجه به اینکه یه سال گذشته و از طرفی تاریخ فارغ التحصیلی من ۲۰ آبان بود با اینکه ۸ ترمه بود و فکر میکردم باید حتما قبل از ۳۱ شهریور فارغ التحصیل شده باشیم. ولی با پیدا کردن افرادی که از این سهمیه استفاده کرده بودن اطمینان ۵۰ درصدی نسبت به این سهمیه پیدا کردم. طبق محاسباتم با سهمیه هوش مصنوعی علم و صنعت یا بهشتی میاوردم و بدون اون از نرم افزار علم و صنعت (شماره ۱۰) تا نرم افزار تربیت مدرس (شماره ۱۳)، البته حدس خودم هوش مصنوعی تربیت مدرس بود.
اما بعد اومدن نتیجه (بعد از یه زمان خیلی طولانی، کنکور رو اول اسفند دادیم در حالی که نتیجه ۱۲ مهر اومد) دیدم که اعمال شده (تاثیرش در این حد بود که فکر کنم رتبه آخر بدون سهمیه مازاد شاگرد اولی شده بود ۱۸۳ و رتبه ۲۰۰ بهشتی قبول شده بود، همچنین رتبه ۲۰۸ هم خواجه نصیر قبول شده بود - منم احتمالا بدون سهمیه تربیت مدرس یا نرم افزار علموص یا بهشتی قبول میشدم):


با اینکه شاید در ظاهر ۲ ماه طول کشیده باشه ولی عوامل دیگهای مثل بیس قوی توی بعضی دروس و منابع خوب و سهمیه شاگرد اولی هم میبینم. همینطور پیشنهاد میکنم که اگر میخواید این مسیر رو شروع کنید سعی کنید مسیر رو طوری بچینید تا وسط راه استمرار خودتون رو از دست ندید.
همینطور سعی کنید اسیر دام تبلیغات نشید و زیاد منابع مختلف رو با هر دیدگاه عوض نکنید. یه سری کارها هست که فکر میکنم اگر انجام میدادم حتی شریف و تهران قبول میشدم. اونم اینه که زودتر شروع میکردم، تستهای برنامه ریزی شده میزدم (حتی در حالت کلی بیشتر تست میزدم) و دروس دیگهای مثل معماری سیستم عامل و شبکه رو میخوندم. البته یکی از نکات مثبتم برای خوندن این بود که اون دروسی رو خوندم که دوست داشتم و از مطالعهشون لذت میبردم (هر چند اندازه مسابقات برنامه نویسی لذت نمیبردم)
در نهایت آرزوی موفقیت برای همهی شما دارم و تشکر میکنم از تمام کسانی که همراه من بودند.