کرونا وباز آفرینی مدل های کار و کسب
مقدمه:
کرونا با اینکه شواهد بروز و شیوع آن از اواخر آذرماه در جهان وجود داشت، اما بنابر دلایل مختلف ،توسط دولتها و حکومتها نادیده انگاشته شد و منجر به حوادث دومینو واری در جامعه و اقتصاد تمام کشورهای جهان از جمله ایران گردید.
این حوادث منجر به تغییر بسیار بزرگی در محیط اطراف کار و کسب ها شده است . محیطی که ما آن را در اطراف مدل های کسب و کار می بینیم و همواره دارای تعامل با آنهاست. این محیط با فشار به بخش های مختلف مدل کسب و کار آن را تحت تاثیر قرار می دهد.
برای آنکه بدانیم کسب و کارهای مختلف با چه چیزی مواجه می شوند میتوانیم آنها را بر اساس مدل کسب و کار شان بررسی کنیم . بخش های مختلف این مدل تحت تأثیر کرونا تغییر کرده اند و بنابراین دیگر نمی توان از مدلهای قبلی به صورت کامل ، برای تولید و ارائه ارزش پیشنهادی به مشتریان استفاده نمود، چرا که ممکن است به صورت کلی مشتریان یا ارزش پیشنهادی تغییر کرده باشد.
به عنوان مثال دانشگاهها ارزشی به عنوان کلاس های حضوری را برای دانشجویان فراهم میکردند،اما تغییر در رفتار دانشجویان برای حفظ سلامت خود منجر به بی ارزش شدن کلاسهای حضوری شده است و عملاً مدل کسب و کار دانشگاه های حضوری با شکست و تغییر اساسی مواجه شده و ممکن است به صورت کلی از فضای کسب و کار ها محو شود.
قبلا هم با این موضوع مواجه بوده ایم که کسب و کارهایی به دلیل ورود فناوری های جدید با نابودی مواجه شده اند .به عنوان مثال افراد معدودی در حال حاضر کسب و کارهای بزرگ تولید نوارهای کاست را به خاطر می آورند، با ظهور فناوریهای اطلاعاتی و ذخیره ساز های بزرگ مانند فلش مموری ها عملاً نوارهای کاست از بازار حذف شد و اکنون اثری از آنها در بازار نیست.
این بار بیماری کرونا به کمک فناوری های مختلف مخصوصا فناوری های تحت وب آمده و بسیاری از کسب و کارهایی که بر اساس حمایت دولتها و همچنین عادات اجتماعی مردم ، سنتی باقی مانده بودند را در معرض خطر انقراض قرار دهد. بیماری کرونا به معنای فاصله گیری فیزیکی است و این دقیقا مترادف با ارزش پیشنهادی تمام کسب و کارها و مدل های ارایه خدمت مبتنی بر شبکه یا e-business است.
من برای بررسی بهتر آنچه در ایران رخ داده است ، بابخش های تحت تاثیر در ایران را به دو بخش دولتی و غیردولتی تقسیم میکنم .
اول - بخش خصوصی در اثر کرونا با شرایطی مواجه شد که میتواند بسیار چابک تر و سریعتر بدون نیاز به الزامات سنتی قبلی با استفاده از زیرساخت هایی که تاکنون به دلیل دولت سنتی و ساز و کارهای اداری پیچیده بلا استفاده مانده بود، رشد کند و به امور جاری خود سامان دهد و ماموریت های خود را انجام دهد.
این بخش در شرایط پیش آمده متوجه شده است که بخش عمدهای از زیرساختهایی که هزینههای هنگفت برای آنها در پی داشت یا سرمایههای بزرگی از آنها را بلوکه کرده بود یعنی ساختمان و نیروی انسانی، بدون استفاده است و میتواند نیروهای کاری خود را به صورت دورکاری مدیریت کرده و از توانمندی های آنها استفاده نماید.
بعلاوه ، این بخش در شرایط کرونا نیاز ها و تعاملات خود با بخش دولتی را که قبلا به صورت سنتی صورت میگرفت ، تحت فشار و الزام شرایط بهداشتی ناشی از شیوع کرونا ، به صورت الکترونیک و به صورت کاملاً شفاف انجام میدهد .بنابراین بخش خصوصی در تعامل با بخش دولتی که مجبور به استفاده از زیر ساخت الکترونیکی شده است ،کمتر با فساد و تطویل بی دلیل کارهای اداری مواجه خواهد بود و با استفاده از زیرساختهای الکترونیک هزینههای اقدامات جاری خود در تعامل با بخش دولتی را کاهش می دهد.
بنابراین اگرچه افت فروش و رکود بازار ها موجب زیان بخش خصوصی از شیوع کرونا شده است ،اما این بخش منافع ارزشمندی را نیز به دست آورده است ،چرا که میتواند سرمایه های مازاد خود را آزاد نموده و نیروی انسانی غیر ماهر و غیر توانمند خود را شناسایی و تعدیل نماید.
این امر موجب خواهد شد تا فشار ناشی از شرایط جدید کشور در حوزه تحریم،رکود ناشی از کرونا و افزایش حقوق و مزایای نیروی انسانی برای این شرکتها قابل تحمل تر باشد و نیروی انسانی زبده و متعهد در اینکه شرکتها باقی بماند و نیروی انسانی مازاد خارج شوند.
اما بخش دولتی به دلیل آنکه شرایط استفاده از زیرساختهای الکترونیک را ندارد و آمادگی لازم برای ارائه خدمات خود در بستر دولت الکترونیک را برای این شرایط مهیا ننموده است، با چالشهای جدی در حل مشکلات خود مواجه خواهد بود .
اگر قبل از بروز کرونا سازمان های دولتی با استفاده از روش های مختلف و بهانه تراشی هایی متفاوت از اجرای دولت الکترونیک که موجب شفافیت و کاهش هزینههای جاری دولت میشد ،سر باز میزدند اما اکنون به دلیل شرایط خاص کرونا مجبور هستند تا دولت الکترونیک را هرچند در قالب بسیار ضعیف اجرا نمایند .اما این بخش دولتی همواره مترصد بازگشتن به دوران قبل از کرونا است.
دوران قبل از کرونا با عدم شفافیت در فرآیندهای سازمانی ،تطویل فعالیتهای اداری و استفاده از نیروی انسانی مازاد ،به مراتب بهتر از دولتی شفاف و با بدنه کوچک و هزینه کمتر است ،بنابراین سازمان های دولتی در حال حاضر ناراحت هستند چرا که مدل کسب و کار آنها به هم ریخته و دیگر نمی توانند با استفاده از روشهای قبلی بودجه های هنگفت منابع انسانی و فرآیندهای ناکارآمد ،موازی و تکراری خود را که در نور شفافیت ناشی از الکترونیکی شدن فعالیت ها نمایان شده را توجیه نمایند.
از این دید کلی که بگذریم باید به مدل کسب و کار سازمانها هم دقت کنیم بخشهای مختلف این مدل در اثر شرایط کرونا تغییر کرده اند.اگر بخواهیم به ترتیب اهمیت بخش های آن را بررسی کنیم باید در ابتدا به ارزش پیشنهادی سازمانها نگاه کنیم.اغلب سازمانها ترکیبی از فعالیتهایی را به عنوان ارزش پیشنهادی ارائه میکنند که موجب کاهش هزینه ها یا کاهش زمان صرف شده به مشتری برای رفع یک نیاز خاص کمک می کنند.
به طور کلی سازمان های با ارزش پیشنهادی از جنس خدمت با تغییرات بزرگتری مواجه هستند و سازمان هایی با ارزش پیشنهادی از جنس کالا تغییرات کمتری را متحمل میشوند.البته سازمان های تولید کننده کالا در بخشهای دیگر مدل کسب و کار با تغییرات جدی مواجه هستند. بخش های مانند مشتریان ،کارهای کلیدی و شبکه های توزیعی و ارتباطی. به دلیل تغییر رفتار مصرف کننده ناشی از بیماری کرونا،کار و کسب ها با تغییر جدی در بخش بندی، نوع رفتار و همچنین خصوصیات دموگرافیک مشتریان خود مواجه شده اند. به نحوی که ممکن است رده سنی و درآمدی خاص یا حتی مشتریانی با نیازهای جدید به سازمان اضافه شود.به عنوان مثال مشتری که قبلاً علاقه داشت تا محصولی را از نزدیک ببیند و آن را لمس کند و خرید انجام دهد در حال حاضر همان محصول را به صورت آنلاین خرید می کندو توقع دارد درب منزل و با رعایت کلیه پروتکل های بهداشتی آن را تحویل بگیرد.بنابر این کانال های ارتباطی با مشتریان و روشهای توزیع هم کاملاً تغییر یافته است .اگر قبلاً روشهای توزیع مویرگی در مغازه ها دارای اولویت بالاتری بود،اکنون روند رو به رشد تراکنشها در فروشگاههای آنلاین نشان میدهد که مشتریان علاقه بیشتری به خریدهای آنلاین از خود نشان میدهند و این بدان معنی است که فروشگاه های سنتی در این دوره با چالش جدی مواجه هستند و شرکت های تولید کننده به روشهای جدید توزیعی "لست مایل" برای پشتیبانی فروش آنلاین خود روی آوردهاند.
بخش دیگری که در مدلهای کسب و کار در مورد هجمه تغییر قرار گرفته است بخش ذینفعان کلیدی است. در این بخش دولتها، رسانهها صادرکنندگان مجوز و به صورت کلی افرادی که مشتری اصلی کسب و کار نیستند اما از آن منتفع میشوند یا به آن انتفاعی می رسانند درگیر هستند این افراد و سازمانها نیز در دوره کرونا با تغییر در رویکرد و دستورالعمل ها مواجه شده و این موجب تغییر تعامل با کسب و کار خواهد شد. بنابراین این بخش از مدل نیز باید مورد بازنگری و بازآفرینی قرار گیرد.
کارهای کلیدی در مدل کسب و کار نیز دچار تغییرات جدی شده اند. فعالیت هایی که برای تولید و ارائه ارزش به مشتریان در شرکت ها قرارباید انجام میشد ،اکنون با تغییر ارزش پیشنهادی، بخش بندی مشتریان و کانالهای توزیع و ارتباط با مشتریان تغییر میکند.به عنوان مثال اگر قبلاً خط شبکه توزیع سنتی (فروشگاههای آفلاین ) در یک کسب و کار مورد توجه قرار داشت و کار کلیدی توسعه این شبکه سنتی بود، اما اکنون توسعه سریع زیرساخت فروش الکترونیک مورد توجه قرار گرفته و اولویتبندی بالاتری دارد.
در یکی از مهمترین بخش فعالیت های یک شرکت یعنی بازاریابی و فروش هم با رخدادهای تازه ای مواجه هستیم ، اگر قبلاً در دنیای سنتی و با استفاده از رسانههای آفلاین فعالیت ها انجام می شد،هم اکنون نیازمند تغییر در پیام ها و روش های بازاریابی و کانال های مرتبط است .همچنین قیمت گذاری در دوره کرونا و پس از آن نیازمند بازنگری و تغییر است به نحوی که باید با توجه به زنجیره جدید توزیع کالا و خدمت قیمتگذاری جدیدی صورت پذیرد. علاوه بر این محصولات باید برای شرایط جدید بهینه سازی شده یا آنکه به صورت کلی محصول جدیدی به بازارهای قبلی و بازارهای جدید شکل گرفته پس از کرونا عرضه گردد.
روشهای تبلیغی و ترفیعی شرکت ها نیز نیازمند تغییر است.مثلا اگر قبلاً در یک پیام بازرگانی شما جمع دوستانه یا خانوادگی را نمایش میدادید و با استفاده از آن سعی می کرد تا پیام خود را منتقل کنید و مخاطب را قانع به خرید محصول یا خدمت خود نمایید،در حال حاضر نشان دادن آن تبلیغات اشتباه بوده و موجب خواهد شد تا مشتری به دلیل شرایط محیطی نتواند با پیام بازاریابی و تبلیغاتی شما ارتباط برقرار کنند. بنابراین روش های بازاریابی و تبلیغات و طرفین باید به صورت کلی مورد بازنگری قرار گیرد.
در جمع بندی این که ما نیازمند تغییر اساسی و بازنگری در مدل های کسب و کار و رویکرد ما به محیط اطراف خواهیم بود. کسب و کارها باید آماده باشند تا بعد از فروکش کردن بحران کرونا ،خود را با نوعی دیگر از تفکر راهبردی که همزمان چابکی و توانایی پیش بینی و کنترل ریسک را دارد هدایت نمایند.کرونا وباز آفرینی مدل های کار و کسب
مقدمه:
کرونا با اینکه شواهد بروز و شیوع آن از اواخر آذرماه در جهان وجود داشت، اما بنابر دلایل مختلف ،توسط دولتها و حکومتها نادیده انگاشته شد و منجر به حوادث دومینو واری در جامعه و اقتصاد تمام کشورهای جهان از جمله ایران گردید.
این حوادث منجر به تغییر بسیار بزرگی در محیط اطراف کار و کسب ها شده است . محیطی که ما آن را در اطراف مدل های کسب و کار می بینیم و همواره دارای تعامل با آنهاست. این محیط با فشار به بخش های مختلف مدل کسب و کار آن را تحت تاثیر قرار می دهد.
برای آنکه بدانیم کسب و کارهای مختلف با چه چیزی مواجه می شوند میتوانیم آنها را بر اساس مدل کسب و کار شان بررسی کنیم . بخش های مختلف این مدل تحت تأثیر کرونا تغییر کرده اند و بنابراین دیگر نمی توان از مدلهای قبلی به صورت کامل ، برای تولید و ارائه ارزش پیشنهادی به مشتریان استفاده نمود، چرا که ممکن است به صورت کلی مشتریان یا ارزش پیشنهادی تغییر کرده باشد.
به عنوان مثال دانشگاهها ارزشی به عنوان کلاس های حضوری را برای دانشجویان فراهم میکردند،اما تغییر در رفتار دانشجویان برای حفظ سلامت خود منجر به بی ارزش شدن کلاسهای حضوری شده است و عملاً مدل کسب و کار دانشگاه های حضوری با شکست و تغییر اساسی مواجه شده و ممکن است به صورت کلی از فضای کسب و کار ها محو شود.
قبلا هم با این موضوع مواجه بوده ایم که کسب و کارهایی به دلیل ورود فناوری های جدید با نابودی مواجه شده اند .به عنوان مثال افراد معدودی در حال حاضر کسب و کارهای بزرگ تولید نوارهای کاست را به خاطر می آورند، با ظهور فناوریهای اطلاعاتی و ذخیره ساز های بزرگ مانند فلش مموری ها عملاً نوارهای کاست از بازار حذف شد و اکنون اثری از آنها در بازار نیست.
این بار بیماری کرونا به کمک فناوری های مختلف مخصوصا فناوری های تحت وب آمده و بسیاری از کسب و کارهایی که بر اساس حمایت دولتها و همچنین عادات اجتماعی مردم ، سنتی باقی مانده بودند را در معرض خطر انقراض قرار دهد. بیماری کرونا به معنای فاصله گیری فیزیکی است و این دقیقا مترادف با ارزش پیشنهادی تمام کسب و کارها و مدل های ارایه خدمت مبتنی بر شبکه یا e-business است.
من برای بررسی بهتر آنچه در ایران رخ داده است ، بابخش های تحت تاثیر در ایران را به دو بخش دولتی و غیردولتی تقسیم میکنم .
اول - بخش خصوصی در اثر کرونا با شرایطی مواجه شد که میتواند بسیار چابک تر و سریعتر بدون نیاز به الزامات سنتی قبلی با استفاده از زیرساخت هایی که تاکنون به دلیل دولت سنتی و ساز و کارهای اداری پیچیده بلا استفاده مانده بود، رشد کند و به امور جاری خود سامان دهد و ماموریت های خود را انجام دهد.
این بخش در شرایط پیش آمده متوجه شده است که بخش عمدهای از زیرساختهایی که هزینههای هنگفت برای آنها در پی داشت یا سرمایههای بزرگی از آنها را بلوکه کرده بود یعنی ساختمان و نیروی انسانی، بدون استفاده است و میتواند نیروهای کاری خود را به صورت دورکاری مدیریت کرده و از توانمندی های آنها استفاده نماید.
بعلاوه ، این بخش در شرایط کرونا نیاز ها و تعاملات خود با بخش دولتی را که قبلا به صورت سنتی صورت میگرفت ، تحت فشار و الزام شرایط بهداشتی ناشی از شیوع کرونا ، به صورت الکترونیک و به صورت کاملاً شفاف انجام میدهد .بنابراین بخش خصوصی در تعامل با بخش دولتی که مجبور به استفاده از زیر ساخت الکترونیکی شده است ،کمتر با فساد و تطویل بی دلیل کارهای اداری مواجه خواهد بود و با استفاده از زیرساختهای الکترونیک هزینههای اقدامات جاری خود در تعامل با بخش دولتی را کاهش می دهد.
بنابراین اگرچه افت فروش و رکود بازار ها موجب زیان بخش خصوصی از شیوع کرونا شده است ،اما این بخش منافع ارزشمندی را نیز به دست آورده است ،چرا که میتواند سرمایه های مازاد خود را آزاد نموده و نیروی انسانی غیر ماهر و غیر توانمند خود را شناسایی و تعدیل نماید.
این امر موجب خواهد شد تا فشار ناشی از شرایط جدید کشور در حوزه تحریم،رکود ناشی از کرونا و افزایش حقوق و مزایای نیروی انسانی برای این شرکتها قابل تحمل تر باشد و نیروی انسانی زبده و متعهد در اینکه شرکتها باقی بماند و نیروی انسانی مازاد خارج شوند.
اما بخش دولتی به دلیل آنکه شرایط استفاده از زیرساختهای الکترونیک را ندارد و آمادگی لازم برای ارائه خدمات خود در بستر دولت الکترونیک را برای این شرایط مهیا ننموده است، با چالشهای جدی در حل مشکلات خود مواجه خواهد بود .
اگر قبل از بروز کرونا سازمان های دولتی با استفاده از روش های مختلف و بهانه تراشی هایی متفاوت از اجرای دولت الکترونیک که موجب شفافیت و کاهش هزینههای جاری دولت میشد ،سر باز میزدند اما اکنون به دلیل شرایط خاص کرونا مجبور هستند تا دولت الکترونیک را هرچند در قالب بسیار ضعیف اجرا نمایند .اما این بخش دولتی همواره مترصد بازگشتن به دوران قبل از کرونا است.
دوران قبل از کرونا با عدم شفافیت در فرآیندهای سازمانی ،تطویل فعالیتهای اداری و استفاده از نیروی انسانی مازاد ،به مراتب بهتر از دولتی شفاف و با بدنه کوچک و هزینه کمتر است ،بنابراین سازمان های دولتی در حال حاضر ناراحت هستند چرا که مدل کسب و کار آنها به هم ریخته و دیگر نمی توانند با استفاده از روشهای قبلی بودجه های هنگفت منابع انسانی و فرآیندهای ناکارآمد ،موازی و تکراری خود را که در نور شفافیت ناشی از الکترونیکی شدن فعالیت ها نمایان شده را توجیه نمایند.
از این دید کلی که بگذریم باید به مدل کسب و کار سازمانها هم دقت کنیم بخشهای مختلف این مدل در اثر شرایط کرونا تغییر کرده اند.اگر بخواهیم به ترتیب اهمیت بخش های آن را بررسی کنیم باید در ابتدا به ارزش پیشنهادی سازمانها نگاه کنیم.اغلب سازمانها ترکیبی از فعالیتهایی را به عنوان ارزش پیشنهادی ارائه میکنند که موجب کاهش هزینه ها یا کاهش زمان صرف شده به مشتری برای رفع یک نیاز خاص کمک می کنند.
به طور کلی سازمان های با ارزش پیشنهادی از جنس خدمت با تغییرات بزرگتری مواجه هستند و سازمان هایی با ارزش پیشنهادی از جنس کالا تغییرات کمتری را متحمل میشوند.البته سازمان های تولید کننده کالا در بخشهای دیگر مدل کسب و کار با تغییرات جدی مواجه هستند. بخش های مانند مشتریان ،کارهای کلیدی و شبکه های توزیعی و ارتباطی. به دلیل تغییر رفتار مصرف کننده ناشی از بیماری کرونا،کار و کسب ها با تغییر جدی در بخش بندی، نوع رفتار و همچنین خصوصیات دموگرافیک مشتریان خود مواجه شده اند. به نحوی که ممکن است رده سنی و درآمدی خاص یا حتی مشتریانی با نیازهای جدید به سازمان اضافه شود.به عنوان مثال مشتری که قبلاً علاقه داشت تا محصولی را از نزدیک ببیند و آن را لمس کند و خرید انجام دهد در حال حاضر همان محصول را به صورت آنلاین خرید می کندو توقع دارد درب منزل و با رعایت کلیه پروتکل های بهداشتی آن را تحویل بگیرد.بنابر این کانال های ارتباطی با مشتریان و روشهای توزیع هم کاملاً تغییر یافته است .اگر قبلاً روشهای توزیع مویرگی در مغازه ها دارای اولویت بالاتری بود،اکنون روند رو به رشد تراکنشها در فروشگاههای آنلاین نشان میدهد که مشتریان علاقه بیشتری به خریدهای آنلاین از خود نشان میدهند و این بدان معنی است که فروشگاه های سنتی در این دوره با چالش جدی مواجه هستند و شرکت های تولید کننده به روشهای جدید توزیعی "لست مایل" برای پشتیبانی فروش آنلاین خود روی آوردهاند.
بخش دیگری که در مدلهای کسب و کار در مورد هجمه تغییر قرار گرفته است بخش ذینفعان کلیدی است. در این بخش دولتها، رسانهها صادرکنندگان مجوز و به صورت کلی افرادی که مشتری اصلی کسب و کار نیستند اما از آن منتفع میشوند یا به آن انتفاعی می رسانند درگیر هستند این افراد و سازمانها نیز در دوره کرونا با تغییر در رویکرد و دستورالعمل ها مواجه شده و این موجب تغییر تعامل با کسب و کار خواهد شد. بنابراین این بخش از مدل نیز باید مورد بازنگری و بازآفرینی قرار گیرد.
کارهای کلیدی در مدل کسب و کار نیز دچار تغییرات جدی شده اند. فعالیت هایی که برای تولید و ارائه ارزش به مشتریان در شرکت ها قرارباید انجام میشد ،اکنون با تغییر ارزش پیشنهادی، بخش بندی مشتریان و کانالهای توزیع و ارتباط با مشتریان تغییر میکند.به عنوان مثال اگر قبلاً خط شبکه توزیع سنتی (فروشگاههای آفلاین ) در یک کسب و کار مورد توجه قرار داشت و کار کلیدی توسعه این شبکه سنتی بود، اما اکنون توسعه سریع زیرساخت فروش الکترونیک مورد توجه قرار گرفته و اولویتبندی بالاتری دارد.
در یکی از مهمترین بخش فعالیت های یک شرکت یعنی بازاریابی و فروش هم با رخدادهای تازه ای مواجه هستیم ، اگر قبلاً در دنیای سنتی و با استفاده از رسانههای آفلاین فعالیت ها انجام می شد،هم اکنون نیازمند تغییر در پیام ها و روش های بازاریابی و کانال های مرتبط است .همچنین قیمت گذاری در دوره کرونا و پس از آن نیازمند بازنگری و تغییر است به نحوی که باید با توجه به زنجیره جدید توزیع کالا و خدمت قیمتگذاری جدیدی صورت پذیرد. علاوه بر این محصولات باید برای شرایط جدید بهینه سازی شده یا آنکه به صورت کلی محصول جدیدی به بازارهای قبلی و بازارهای جدید شکل گرفته پس از کرونا عرضه گردد.
روشهای تبلیغی و ترفیعی شرکت ها نیز نیازمند تغییر است.مثلا اگر قبلاً در یک پیام بازرگانی شما جمع دوستانه یا خانوادگی را نمایش میدادید و با استفاده از آن سعی می کرد تا پیام خود را منتقل کنید و مخاطب را قانع به خرید محصول یا خدمت خود نمایید،در حال حاضر نشان دادن آن تبلیغات اشتباه بوده و موجب خواهد شد تا مشتری به دلیل شرایط محیطی نتواند با پیام بازاریابی و تبلیغاتی شما ارتباط برقرار کنند. بنابراین روش های بازاریابی و تبلیغات و طرفین باید به صورت کلی مورد بازنگری قرار گیرد.
در جمع بندی این که ما نیازمند تغییر اساسی و بازنگری در مدل های کسب و کار و رویکرد ما به محیط اطراف خواهیم بود. کسب و کارها باید آماده باشند تا بعد از فروکش کردن بحران کرونا ،خود را با نوعی دیگر از تفکر راهبردی که همزمان چابکی و توانایی پیش بینی و کنترل ریسک را دارد هدایت نمایند.