ویرگول
ورودثبت نام
الهه
الههمحتوا نویسی که دوست داره بازاریاب محتوایی همیشه خوشحال بشه :)
الهه
الهه
خواندن ۲ دقیقه·۶ سال پیش

بعضی روزا زورم نمیرسه

من روبروی تختم کلی جمله مثبت و انگیزشی نوشتم که وقتی بیدار میشم ببینم. حتی سعی میکنم قبل صبحونه آهنگی که بهم حس خوب میده گوش کنم

دوش آب سر بگیرم....با لبخند آماده بشم برای اتفاقات روز جدید

تا اتفاقات روزای قبل یا حتی خوابی که دوسش نداشتم نتونه روزمو ازم بگیره

تمام سعیمو میکنم

اما بعضی روزا میبینم دارم الکی زور میزنم

زورم نمیرسه.برمیگردم تو تخت.اینبار جای اهنگ

Nickelback

اهنگ شجریان تو اتاق پلی میشه و بله درست حدس زدید آبادیمو سیل میبره.شجریان میخونه

گریه را به مستی بهانه کردم...

.اون وسطا مامانم سعی میکنه خالطور پلی کنه اما اونم موفق نمیشه.

کتابمو باز میکنم رزه آوسلندر میگه

خورده‌ایم

نوشیده‌ایم

با شگفتی به تماشای ستاره‌ها نشسته‌ایم

چند نفری را دوست داشته‌ایم

کمی اعتراض کرده‌ایم

کمی زندگی کرده‌ایم

کمی دیگر نیز زندگی خواهیم کرد...

زندگی خواهیم کرد اما تا کجا.فک کنم دارم اینبار به جمله عزیزم میرسم که میگفت بدون عشق نمیشه.نکنه واقعا نشه؟

اره باید اعتراف کنم اخه من تا همینجاش بلد بودم.اصن نمیدونم چی میشه که آدم عشقو تجربه میکنه.

به قول نازنین هاتفی فقط عشقو از زبون عزیز بلدم

عزیز که پُشتی ها و قالیچه ی ایوونو جمع میکرد، نشستم رو میله ها و پرسیدم: چرا جمع میکنی عزیزجون؟

گفت: مادر !

برگا میریزه رو قالیچه، تمیز کردنشون سخته، کلافم میکنه!

یه نگا به موها حنابستش میندازم و یواش میگم: مامان میگه اونموقع ها تا وسطای پاییز که هوا سرد شه، بساط ایوون پهن بود.

- اونموقع ها این شکلی نبود مادر ! …

که پاییز میشه تنگ غروبی دلت میخواد از غصه بترکه.

پاییزاش یه شکل دیگه بود. شبا میشستیم دور هم انار خورون، گل میگفتیم، گل میشنفتیم. آقا جونت که رفت، دیگه پاییز اون پاییز نشد.

نگاش میکنم؛ روسریشو میگیره جلو صورتش و ریز میخنده: یادش بخیر یه بار زهرا سادات نشست انار دون کنه براش. گفت بده مادرت !… انار با عطر دستا مادرته که خوردن داره..

میخندم باهاش: پس آقا جونم ازین حرفا بلد بود!

لپای بی جونش گل میندازن: اون موقع مثل الان نبود مادر !… دوس داشتن ورد زبون جوونا باشه. اون موقع ها دوست داشتنو دون میکردن توو کاسه انار، گلپر میپاشیدن سرش..

آقاجونت که میخورد و میخندید

پاییز نبود دیگه بهار میشد.......

۱۶
۳
الهه
الهه
محتوا نویسی که دوست داره بازاریاب محتوایی همیشه خوشحال بشه :)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید