سال گذشته رفته بودم سقز، از دستفروشی آرام پرسیدم، آرامستان سقز کجاست؟
در حالیکه چندین مشتری، اطراف او ایستاده بودند، بلند پاسخ داد:
- میخواهی به دیدار مهسا بروی؟ ما چند قبرستان داریم، اما برای مهسا باید بروی آرامستان آیچی. نزدیک است
و سایر مشتریان کمک کردند.
- از این طرف، زودتر برو، فردا تعطیل است آنجا شلوغ میشود...
من ترسیده بودم، مردم نه!
ما ترسیده بودیم. جوانها نه!
در همین سالهای نزدیک گذشته آیتالله العظماهای زیادی درگذشتهاند، آیتاللههایی که خود را در قامت رهبر بلامنازع آینده کشور میدیدند! آیتالله مصباح یزدی، آیتالله مهدویکنی، آیتالله خزعلی، آیتالله یزدی، آیتالله هاشمی شاهرودی، آیتالله رئیسی و بسیار دیگران.
کسی میداند سالگرد فوت آنها کِی است؟ کجا مدفون شدند! اصلا چرا ناگاه مُردند! مثل آیتالله هاشمی.
اما همه میدانیم ۲۵ شهریور سالگرد درگذشت مظلومانه مهساست، و راههای رسیدن به سقز با آنکه کنترل میشوند، شلوغ است، و آرامستان آیچی پر میشود از دوربینهای امنیتی، و اطراف مقبره زیبای مهسا پر میشود از لباس شخصیهای چاقوکش، همانها که چند روز پیش شکم اجلال قوامی خبرنگار مستقل و آزاده سقزی را دریدند و هیچ ردی از خود باقی نگذاشتند. اما مردم باز راهی میشوند.
و مردم باز یاد مهسا را گرامی میدارند. و مردم فراموش نمیکنند که او یک دختر تنها نبود.
او یک اسم رمز بود، و هست.
مهسا یعنی مرگ، پایان زندگی نیست.
مهسا یعنی نسل جدید زنده است.
مهسا یعنی؛ ترسِ آنها که ظلم میکنند.
مهسا یعنی دختران و زنان مهمترین نیروی اجتماعی هستند.
مهسا یعنی سکوت مردم تمام شده.
قرار نیست پول کشور را بدزدید
آرامش کشور را بدزدید
توسعه کشور را بدزدید
حق مردمان را زیر پا بگذارید
چپاول کنید
و مردم تماشا کنند!
راستی امروز گشت ارشاد کجاست؟
کارمندان گشت ارشاد حاضرند خود را معرفی کنند؟
طرفدارانِ چماق بدستتان کجایند؟
مأمورانی که از ترس صورت میپوشاندند.
خودتان بدون چند لایه محافظ جرأت دارید بیرون بیایید؟!
اما مهسا زنده است.
و ما پدران و مادران مهسا زندهایم
و دوستان مهسا زندهاند
و آن دستفروش به ما رهگذران میگوید
- در سقز هر کس وارد میشود همان روز اول، با دسته گلی به مزار مهسا میرود
نترس!
مهسا هنوز زنده است
او در دل ما تا ابد زنده است
فردا که دانشگاهها باز میشوند
و دبیرستانها
و آموزشگاهها
خواهید دید
هر استادی در کلاس بپرسد
- مهسا امینی
جوانهای دختر و پسر
یک صدا پاسخ خواهند داد
- حاضر
✏ رحیم قمیشی