آب قطع است و یا وقتی هم مثلا آب هست ، هشتاد درصدش هواست ، مثل چیپس و پفک هایی که میخریم...
به اداره آب زنگ میزنیم ، خیلی راحت میگوید فشار آب را کم کردیم تا مصرف مردم کاهش یابد!
شیر دستشویی حیاط را برای مامور آب باز میکنم تا آبی که همراه هوا بیرون میآید را ببیند و میگویم این هوا کنتور را میچرخاند؟و اگر بچرخاند چه کسی باید پول این هوا را بدهد ، نگاهی میکند میگوید من که کاره ای نیستم ولی بهتر است تانکی بخری در زیرزمین بگذاری و پمپی تهیه کنی و فعلا مشکل آب را حل کنی تا بعد...
اداره آب اصفهان امسال گویی با اداره هوا مخلوط شده و آب گازدار را به خلق الله میفروشد تازه آبی هم که میفروشد پر از شن ریزه و زنگ لوله هاست!
خبرها را که دنبال میکنم میبینم در استانهایی که آب اصفهان را نوش جان میکنند ، خبری از بی آبی نیست و فشار آب در لوله هایی که کامیونت در آن جای میگیرد خوب و عالی است.
آب کوهرنگ که بیشتر از چند هزار سال(هزارسال اثبات شده) در بستر رودخانه زاینده رود جریان داشت و به باتلاق زیبای گاو خونی ریخته میشد سالهاست خشک شده!
البته از یک جایی به بعد و بعد از آنکه روسای جمهور هاشمی خاتمی و احمدی نژاد و اخیرا افتتاح طرح بن بروجن توسط دولت سیزدهم ، آب اصفهان را به شهرهای اطراف فروختند ، به ما گفتند اصفهان اساسا کویری است!!! و ما به هم نگاه میکردیم که چطور در این کویر، آبا و اجدادمان همه کشاورز بودند و چطور فقط چهل سال پیش در عمق یک متری شرق اصفهان به آب میرسیدی!!!
و البته برای اینکه بگویند گاوخونی جای خیلی بدی است و آب در آن هدر میرود همانطور که یک مسئول سابق بی سواد همین را گفته بود ، به آن باتلاق میگفتند و نه تالاب!!!
البته شهر ما را صنعتی کردند و منت اش را هم سرمان میگذارند ، حالا بخشی از فولاد و سیمان و آجر و برق و پتروشیمی و بنزین کشور اینجا تامین میشود و هزاران صنایع دیگر در این شهر هستند به حدی که هوای آن در فصل تابستان که درختان در حال اکسیژن سازی هستند اکثر روزها در وضعیت نارنجی و قرمز و مرگ قرار دارند.
کوره پزیهای شرق که تا جایی که بتوانند، شبها مازوت می سوزانند و خبری از فیلتر و اینها هم نیست ، چرا که مازوت خیلی ارزانتر از گاز است و منفعت طلبی بی پایان!!!
غرب هم با یک نیروگاه معین که برق بخشی از شهرهای دیگر را تامین میکند مجال تنفس را میگیرد.
شمال هم که شهرکهای صنعتی هستند و جنوب هم فولاد مبارکه و ....
اصفهان همین حالا هم برای افراد عاقل و البته پولدار جای زندگی کردن نیست ، کسایی که به شمال رفتند تا نفسی بکشند و یا حتی به روستاهای اجدادی رفتند تا از شر این هوای سمی و بی آبی دمی بیاسایند.
برق هم وضع بهتری ندارد ، آن هم هر وقت عشقش بکشد قطع میشود ، اول صنایع ، بعد منازل...
و در این میان تبلیغ مداومی میگوید جمعیت ایران باید افزایش یابد وگرنه با کهنسالی شدید مواجه خواهیم شد!!!
پشتوانه امکانات جمعیت جدید البته معلوم نیست چیست ولی خبر خوش برای تبلیغ کنندگان افزایش جمعیت این است که با این وضعیت ، جمعیت پیری نمیماند که بخواهید نگرانش باشید ، با این آلایندگیهای روزافزون ، کهنسالان آینده خواهند مرد قبل از پیری!
روزگاری نه چندان دور و در زمان دبیرستان ، تفریح مان پیاده روی در کنار زاینده رود ، آن هم وسط هفته ی خلوت و ساکت بود ، اگر خودم زاینده رود پر آب را ندیده بودم ، و اگر خودم پس اندازهایم را قایق سوار نشده بودم(چهار نفره 500 تومن)حرفهای بی آبی مسئولین را باور میکردم.
اگر پدرم با سه چرخه از روی سی و سه پل نرفته بود و از ترس مردم از شدت آب زیر پل برایمان نگفته بود بی آبی را باور میکردم.
اگر تابلوهای "شنا کردن ممنوع ، خطر غرق شدن" در جای جای زاینده رود را ندیده بودم بی آبی را میپذیرفتم.
و اگر باز خودم زمانی که ده سالم بود از چاه 12 متری خانه مان آب نمیکشیدم بی آبی را باور میکردم.
اصفهان آب داشت و بی آب نبود ، اصفهان را بی آب کردید ، آبش را فروختید ، جبرانش را نکردید و این مردم ساده را فریب دادید ، مردمی که بیشترین شهید را در جنگ دادند ، بهترین فرماندهان جنگ اینجا بودند ، زاهدی و کاظمی و خررازی ها از این شهر بیرون آمدند...حججی های نسل جوان این مردم جانشان را دادند...
این آب هایی که آرام آرام در شیر کردند و به مردم فروختند ، ناگهان سیلی میشود...
با مردم اصفهان جوری رفتار نکنید که روز مبادا دیگر نباشند...
راستی افغانستانی ها که آنها را اتباع می نامید ،دارند یارانه ای که شما در هر انتخابات ریاست جمهوری رویش مانور و تبلیغ میکنید را براحتی مصرف میکنند ، مالیات هم نمیدهند ، و قدرت مالیشان روز به روز افزایش می یابد و اقدام به خرید باغ و زمین به صورت وکالتی میکنند و این یعنی زنگ خطر ، البته ماندنشان به نفع برج سازان و در کل ثروتمندان است ، حتما فکرش را کرده اید دیگر.
