شما وقتی نام یک سیاستمدار را در گوگل جستجو میکنید، گوگل در صفحهی مرورگر برای جستجوهای بعدی شما، بخشی را نمایش میدهد که در آن احتمالا نام و عکس چند سیاستمدار دیگر آمده است. این اتفاق برای ما عادی است. اما وقتی شما نام ناندو مورا(Nando Moura) -که یک نوازندهی برزیلی است- را جستجو میکنید، افرادی که برای جستجوهای بعدی پیشنهاد میشود، طیف متنوعی است که در آن، از سیاستمدار و فیلسوف تا کمدین و بلاگر وجود دارند و برای ما این سوال را به وجود میآورد که چه ارتباطی میان این افراد وجود دارد که گوگل آنها را به ما پیشنهاد داده است؟
یکی از این افراد، ژاییر بولسونارو(Jair Bolsonaro) است. یک سیاستمدار راست افراطی برزیلی که علاوه بر سیاستمداربودن، یکی از ستارههای یوتیوب نیز به شمار میرود. او در سال گذشته رئیس جمهور برزیل شد و به جرات میتوان گفت که ریاست جمهوری او و تفوق سیاستمداران دستِ راستیای مانند او مدیون یوتیوب بوده است. یوتیوب برای بولسونارو بستری برای ترویج سیاستهای دستِ راستیاش بود و البته تئوریپردازیِ توطئه علیه سیاستمداران چپگرا.
شاید یکی از دلایلی که نام بولسونارو در جستجوی گوگل در کنار مورا آمده بود، همین باشد؛ چرا که مورا نیز، با اینکه یک نوازنده است، به تئوریپردازی توطئه و حمایت از سیاستهای دست راستی معروف است و طرفداران بسیاری در یوتیوب برای خود به وجود آورده است.
بسیاری از سیاستمداران دست راستی برزیلی که به تازگی به قدرت رسیدهاند، یوتیوب را عاملی برای شکلگیری انگیزههای سیاسی خود میدانند. به گفتهی یکی از این سیاستمداران، پخش خودکار یوتیوب یکی از عوامل هدایت کردن او به سمت سیاستهای دست راستی بوده است. افرادی مانند مورا و بولسونارو و تئوریپردازان توطئهای مانند آنها در شکلگیری انگیزههای سیاسی مردم در برزیل نقش بسیاری داشته اند. مثلاً بولسونارو با بیان اینکه «معلمان در کلاسهای درس، دانشآموزان را به سمت عقاید کمونیستی سوق میدهند.» مخاطبان بسیاری را در یوتیوب برای خود به وجود آورد و این باعث شد که بتواند دو سال بعد به منصبی در قوهی قانونگذار برزیل برسد.
اما این همهی ماجرا نیست:
بنا بر گزارش نیویورک تایمز، تحقیقات اخیر نشان میدهند که سیستم جستجو و پیشنهاد ویدیوی یوتیوب، در سوق دادن کاربران برزیلی به سمت کانالهای طرفداران راست افراطی و تئوریپردازان توطئه نقش قابل توجهی داشته است.
پژوهشی که یک تیم تحقیقاتی در دانشگاه میناس گرایس در برزیل انجام داده است، تاثیر یوتیوب را بر تحولات سیاسی برزیل نشان میدهد. این تیم تحقیقاتی، با تحلیل محتوای چندین هزار ویدئو و کامنتهای آنها به این نتیجه رسیده که کانالهای احزاب دست راستی در یوتیوب، سرعت رشد بسیار زیادی نسبت به سایر احزاب سیاسی داشته اند. اما پس از تغییر برخی از الگوریتمهای یوتیوب نظرسنجیها نشاندهندهی آن بوده اند که محبوبیت آنها و آقای رئیس جمهور دچار افت محسوسی شده است.
پژوهشی که مرکز برکمن کلین در دانشگاه هاروارد انجام داده است نیز بر دخالت الگوریتمهای یوتیوب صحه میگذارد. در این پژوهش، با شبیهسازی سروری از کشور برزیل، رکوردهای بسیاری از دیدن ویدئوهای مختلف در یوتیوب به ثبت رسید. نتیجهی این رکوردها مسیرهایی بود که کاربران در گشتوگذار خود در یوتیوب طی میکنند. این مسیرها نشاندهندهی آن هستند که کاربر پس از دیدن ویدئویی غیرسیاسی، معمولاً با پیشنهاد ویدئویی مواجه است که محتوای آن به موضوع سیاستهای دست راستی و تئوریپردازیهای توطئه نزدیک بوده است.
بر خلاف این تحقیقات، به عقیدهی نمایندگان یوتیوب، این پلتفرم فقط میزان استفادهی کاربران را با استفاده از ترفندهایی مانند پخش خودکار، بیشتر میکند و کاری به عقاید سیاسی ندارد. بنظر آنها الگوریتمهای جستجوی یوتیوب سوگیری خاصی نسبت به راست و چپ ندارد. همچنین شرکت یوتیوب عقیده دارد که نتایج این تحقیقات با دادههای آن در تناقض است. اما هیچ تلاشی برای نشان دادن این تناقضات توسط شرکت یوتیوب انجام نشده است.
در هر صورت، نتایج این تحقیقات این ترس را در ما بوجود میآورد که تکنولوژیهای نوین میتوانند تهدید بزرگی برای دموکراسی و حیات سالم سیاسی باشند. اتفاقاتی مانند آنچه در برزیل رخ داده است، میتواند خواسته یا ناخواسته باشد. اما چه خواسته و چه ناخواسته، ما باید بتوانیم تبعات زیانبار تکنولوژی را شناسایی کنیم و جامعهی جهانی را از آن آگاه کنیم. در غیر این صورت حیات انسان با خطراتی مواجه میشود که از هزاران بمب اتم نیز مخربتر خواهد بود.
برگرفته از گزارش نیویورک تایمز:
https://www.nytimes.com/2019/08/11/world/americas/youtube-brazil.html?module=inline