تصویرسازی صحیح دادهها، کلید موفقیت در انتقال مفاهیم
ارزش یک تصویر، بیش از هزاران واژه است. مفهوم این جمله که پایه و اساس علم تصویرسازی (Visualization) است، هنگامی مشخص میشود که در تلاشیم تا روابط بین هزاران متغیر را کشف نموده و اطلاعات موجود در مجموعه عظیمی از دادهها را استخراج نماییم.
مدیران سازمانی پیوسته در تلاشند تا دانش موجود در دادههای مرتبط با کسب و کار خود را استخراج نموده، و از آنها برای اتخاذ تصمیمات عملیاتی و استراتژیک هرچه کارآمدتر استفاده نمایند. باتوجه به حجم عظیم رکوردهای در اختیار، نمایش تصویری دادهها به کمک مدیران سازمانی میآید تا با افزایش سرعت تجزیه و تحلیل اطلاعات و نمایش نتایج حاصله بهصورت گرافیکی و در قالب روندها و نمودارهای مختلف، سرعت و کارایی فرآیند تصمیمگیری افزایش یابد.
بهمنظور دستیابی به نتایجی مفهوم و قابل استفاده برای مخاطبین، میبایست برخی نکات و تکنیکهای تصویرسازی را در زمان تولید نمودارهای اطلاعاتی مد نظر قرار دهیم. نکاتی در رابطه با نحوه نمایش نتایج، نوع نمودارهای مورد استفاده، چیدمان نمودارهای مختلف در داشبوردهای اطلاعاتی، و … . هدف از این سلسله مقالات، بررسی نکات کلیدی و ذکر مثالهایی در رابطه با نحوه تصویرسازی هرچه صحیحتر دادهها در داشبوردهای اطلاعاتی میباشد.
در مقاله حاضر، برخی از مهمترین مفاهیمی که پیش از تولید نمودارهای اطلاعاتی میبایست به آنها توجه نماییم، تشریح گردیده است.
- درک جامع و صحیح از مجموعه داده: مشخصات آماری و ویژگیهای کیفی مجموعه داده (Data Set) در اختیار، نقش مهمی در انتخاب نمودار مناسب برای به تصویر کشیدن آن خواهد داشت. ویژگیهایی از قبیل حجم داده، نوع داده، تنوع مقادیر، و … . در اینجا لازم است به مفهوم Cardinality اشاره نماییم. منظور از کاردینالیتی (که میوان آنرا به تنوع مقادیر ترجمه نمود) به معنای تعداد مقدار یکتای موجود در یک مجموعه داده میباشد. بهعنوان مثال، شماره ملی پرسنل یک سازمان از کاردینالیتی (تنوع مقادیر) بالایی برخوردار است؛ ولی جنسیت، وضعیت تأهل، دین، و … همان مجموعه دادهها از کاردینالیتی (تنوع مقادیر) پایینی برخوردار میباشد.
- درک جامع و صحیح از مخاطبان: همانطور که ممکن است افراد در برقراری روابط اجتماعی با سایرین دچار سوءتفاهم شوند، احتمال برداشت اشتباه مخاطبان از مفاهیمی که با استفاده از نمودارها در پی انتقال آنها هستید نیز وجود دارد. در زمان طراحی نمودارها و داشبوردهای اطلاعاتی، میبایست مخاطبان خود را کاملا بشناسید، و با رویکرد آنها درخصوص تحلیل نمودارها آشنایی کافی داشته باشید. تنها از این طریق است که میوانید پیام خود را به بهترین شکل ممکن با استفاده از نمودارها به مخاطبین خود انتقال دهید.
- تعیین آنچه در پی نمایش آن هستید: با استفاده از یک مجموعه داده مشخص، میتوان نمودارهای متفاوتی ترسیم نمود که هریک از این نمودارها با هدف نمایش اطلاعاتی خاص مورد استفاده قرار میگیرد. بهعنوان مثال، با در اختیار داشتن دادههای مرتبط با میزان فروش محصولات یک فروشگاه در چندین سال مختلف، میتوان از طریق ترسیم نمودار خطی فروش (Line Chart)، روند افزایشی (کاهشی) فروش محصولات را در سالهای مختلف ترسیم نمود. از سوی دیگر، نمایش محصولات دارای بالاترین حجم فروش در سبد محصولات سازمان، با ترسیم نمودارهای میلهای (Bar Chart) فروش به تفکیک محصولات نیز امکانپذیر میباشد. لذا تعیین هدف شما از به تصویر کشیدن دادهها و نوع اطلاعاتی که از طریق نمودارهای طراحی شده در پی نمایش آنها هستید، در انتخاب نوع نمودار و نحوه نمایش دادهها بسیار مؤثر است.
- استفاده از سادهترین روش ممکن: پیچیده کردن نمودارها و داشبوردها نه تنها کمکی به انتقال مفاهیم نمیکند، بلکه میتواند اثری معکوس بر روی مخاطب داشته باشد. همیشه به این نکته توجه کنید که هدف از نمایش تصویری دادهها، انتقال اطلاعات و دانش موجود در آنها با حداکثر سرعت ممکن است و این مهم تنها با سادهسازی نمودارها امکانپذیر خواهد بود. بدون شک باهوشترین افراد نیز با دیدن یک تصویر شلوغ، که در بر گیرنده رنگها و اشکال مختلف بوده و مقادیر زیادی از اعداد و ارقام اطلاعاتی در ان گنجانده شده است، سردرگم شده و نمیتواند به سرعت پیام موجود در نمودار را دریابد. نمایش اطلاعات در سادهترین فرم ممکن، رمز موفقیت نمودارهای شما در انتقال مفهوم به مخاطبین است.