فاطمه. [سقوطی داشتیم آزاد به درون بندها.] فاطمه. ۳ روز پیش - خواندن ۱ دقیقه بیا. 《طاووس عارفان، بایزید بسطامی، سک شب در خلوتخانه مکاشفات، کمند شوق را... فاطمه. ۳ هفته پیش - خواندن ۱ دقیقه سر این نامه عنوان ندارد. 《گفتمش شیرینترین آواز چیست؟چشم غمگینش به رویم خیره ماندقطره قطره ا... فاطمه. ۴ هفته پیش - خواندن ۱ دقیقه کردبیات مینوازد. در من زنی میل به طغیان دارد.در دل، در سر، در تک تک سلولها کردبیات می... فاطمه. ۴ هفته پیش - خواندن ۱ دقیقه نمیشهگفت. 《خون میرود از این زخم اندرونماندم خموش و آه شدفریاد داشتدرد!ما لالیم... فاطمه. ۱ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه گمشده؟! در تداوم دوندگی عقبههای ساعت، در کشاش لحظات تکرار ناپذیر، آیا من خود... فاطمه. ۱ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه اَبر. دهانها همه دوخته بود. زیگ زاگ. نه از ابتدا نه از ازل. آهنها لب داشتن... فاطمه. ۲ ماه پیش - خواندن ۴ دقیقه تاریکخانه 《من هیچوقت در کیفهای دیگرون شریک نبودهام، همیشه یه احساس سخت یا یه... فاطمه. ۲ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه جزئیات! زن ادای احترام و ابراز خوشحالی میکند.لبخندی ملیح میزند و زانوانش را... فاطمه. ۲ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه زَن, داستان شمارهی دو. کودکی که به نزد او میآید از نفوذِ تاریکی آگاه است. او از نگاه شیشهای... فاطمه. ۲ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه زَن, داستان شمارهی یک. رَگهای برجستهی سیاه رنگِ دستان، زن گواه ریشه راندن تاریکیست. تاریکی... ‹ 1 2 3 ›
فاطمه. ۳ روز پیش - خواندن ۱ دقیقه بیا. 《طاووس عارفان، بایزید بسطامی، سک شب در خلوتخانه مکاشفات، کمند شوق را...
فاطمه. ۳ هفته پیش - خواندن ۱ دقیقه سر این نامه عنوان ندارد. 《گفتمش شیرینترین آواز چیست؟چشم غمگینش به رویم خیره ماندقطره قطره ا...
فاطمه. ۴ هفته پیش - خواندن ۱ دقیقه کردبیات مینوازد. در من زنی میل به طغیان دارد.در دل، در سر، در تک تک سلولها کردبیات می...
فاطمه. ۴ هفته پیش - خواندن ۱ دقیقه نمیشهگفت. 《خون میرود از این زخم اندرونماندم خموش و آه شدفریاد داشتدرد!ما لالیم...
فاطمه. ۱ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه گمشده؟! در تداوم دوندگی عقبههای ساعت، در کشاش لحظات تکرار ناپذیر، آیا من خود...
فاطمه. ۱ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه اَبر. دهانها همه دوخته بود. زیگ زاگ. نه از ابتدا نه از ازل. آهنها لب داشتن...
فاطمه. ۲ ماه پیش - خواندن ۴ دقیقه تاریکخانه 《من هیچوقت در کیفهای دیگرون شریک نبودهام، همیشه یه احساس سخت یا یه...
فاطمه. ۲ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه جزئیات! زن ادای احترام و ابراز خوشحالی میکند.لبخندی ملیح میزند و زانوانش را...
فاطمه. ۲ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه زَن, داستان شمارهی دو. کودکی که به نزد او میآید از نفوذِ تاریکی آگاه است. او از نگاه شیشهای...
فاطمه. ۲ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه زَن, داستان شمارهی یک. رَگهای برجستهی سیاه رنگِ دستان، زن گواه ریشه راندن تاریکیست. تاریکی...