دوستان ارمی
۱-عقیده تا جای قابل احترامه که فسادی برای جامعه و کشور ایجاد نکنه.
۲-امر به معروف و... واجب هست خب شاید کار ما زیاد امر به معروف نباشه اما من یکی سعی میکنم محتوای کانال رو به نقد کردن تبدیل کنم تا هیت دادن.
۳-یار های امام حسین از یزید خیلی کم بود امام دلیل بر حق بودن یزید نیست پس خیالتون با جمله ارمیا زیاد ترن پس حق با اون هاست خوش نکنید.
۴-بی تی اس نمیاد بگه که من گناه کارم من با شیطانم و........ پس این مورد رو دلیل نکنید بر ایلومیناتی نبودن بی تی اس
۵-اون هایی که میگن بی تی اس نماز میخوند یا دعا میکنه: شمر هم نماز میخوند.
۶-شیطان میتونه از همه جا نفوذ کنه
چرا با گروه بی تی اس مشکل داریم ؟
-1 همجنسگرایی : گروه BTS علنا در کنسرت هایشان همجنسگرا کرده اند که مدارک زیادی در رسانه های مجازی برای اثبات این وجود دارد که خیلی از آنها فیک نمیباشند اما چرا با همنجسگرایی مخالف هستیم چون همجنسگرایی در دین اسلام ممنون و دست کمی از گناهان کبیره ندارد و علاوه بر آن همجنسگرایی یک نوع بیماری روانیست که هیچ نوع زن همجنسگرایی وجود ندارد و این خرافات دروغی بیش نیست همجنسگرا یک نوع اختلال در زندگی انسان هست که باعث مشکلات بیماری های بسیاری میشود
-2 انحرافات جنسی : این گروه در کنسرت های که برگذار کرده اند و شوخی های جنسی زیاد به هم کرده اند و این یک رفتار نادرست است زیرا طرفدار اکثرا سن کمی دارند و نباید همچین عمل ناپسندی برای آنها عادی سازی شود به عنوان مثال قلب بنفش که خود نشانه تمایلات جنسیست
-3 ترویج فرهنگ غربی : شاید از نظر طرفداران کار هایی که گروه BTS انجام میدهند عادی باشند اما در فرهنگ ما این کار ها غیر عادیست برای مثال آرایشی که گروه بی تی اس انجام میدهند برای مردان درست نیست و اگر طرفداران این رفتار ها را درست ببینند فرهنگ ما دچار خطر بزرگی میشوند چون طرفداران این گروه مادران آینده این کشور خواهند بود البته امیدوارم که آنها آرزوی رفتن به کره را نداشته باشند
-4 اگر طرفدار کیپاپ هستید باید بگوییم خیلی از گروه های ناشناخته ای در کیپاپ وجود دارند که با وجود استعداد و خلاقیت بالا فعالیت دارد ولی چون تمام نگاه ها به گروه BTS میباشند هیچ گونه توجه و حمایتی به این گروه های ناشناخته نمیشوند و آنها احتمال موفقیت کمی دارد حتی با این وجود که گروه BTS دنبال کنندگان فیک کپی برداری از موسیقی بقیه آهنگ ها و صدای ناخوشایندی دارند باز به خاطر قیافه و ادا اطوار هایی که از خود نشان میدهند و به اصطلاح طرفدارن کیوت هستند دنبال کنندگان زیادی دارند هر چند که با عمل های جراحی قیافه شأن را اینگونه کردند
-5 وابسته به گروه های شیطانی و ایلومناتی : به احتمال زیاد این گروه وابسته به گروه ایلومیناتی است اگر در مورد ایلومیناتی اطلاعات زیادی ندارید باید بگویم کار این گروه اینگونه است که با سلبریتی قرار داد بسته و آن سلبریتی را مشهور میکنند اطلاعات زیادی در باره این گروه وجود ندارد و هدفشان مشخص نیست اما فقط سلب ها نیستن بیشتر رسانه ها توسط ایلومیناتی کنترل میشوند برای همین هم بیشتر رسانه ها از این گروه حمایت میکنند در حالی که امینم رپر آمریکایی خیلی بیشتر از گروه بی تی اس جایزه جهانی و معتبر دارد ولی متاسفانه رسانه ها توجه زیادی نمیکنند ( علاقه مندان میتوانید از طریق یوتیوب در مورد ایلومیناتی تحقیق کنید )
-6 تنفر از وطن : این قضیه مربوط به ترویج فرهنگ بیگانه است وقتی طرفدار وارد دنیای کیپاپ میشود و با فرهنگ آنها آشنا میشود و اینگو وارد فرهنگ بیگانه میشوند و به فرهنگ کشور و سلبریتی های بیگانه بیشتر از نمونه های داخلی اهمیت میدهند به صورتی که طرفدار حاضر به فروختن وطن خود برای رفتن به کنسرت این گروه و کره جنوبی میباشد و روحیه وطن فروشی در طرفدار پرورش مییابد
-7 عدم حمایت از خوانندگان ایرانی در هر سبکی : طرفداران این گروه حتی حاضر به گوش دادن آهنگ های خوانندگان ایرانی نیستند و هیچ حمایتی از آنها نمیکنند در حالی که هم هنر بیشتری دارند هم ایرانی هستند و فرهنگ ایرانی دارند و عضو گروه ایلومیناتی که یک گروه شیطانی با اهدافی کثیف هست نیستند
امید وارم طرفداران گروه BTS با دیدن این دلایل دیگر دنبال روی بی تی اس نباشند و یا حداقل از تعصب این عزیزان کم بشه و درک درستی از متن من داشته باشند اگر موضوعی به ذهنم آمد حتما به این متن اضافه خواهم کرد پس هر از چند گاهی سر به این پیام بزنید
کمی از صنعت کیپاپ اطلاعات داشته باشیم :
موسیقی برآمده از «کی پاپ»(K Pop) یا پاپ کرهای، را با تعداد زیاد اعضای گروه، ریتمهای تند موسیقی الکترونیک، ملغمهای از رپ کرهای-انگلیسی، تصاویر پر زرق و برق و اصلاحا شیک و لاکچری با رنگها شارپ و «انرژی» فراوان و حتی بعضا مبالغهامیز آن می شناسند، با متن ترانههایی ظاهرا سبک و نه چندان پیچیده که باب دل طیف نوجوان یا تینایجر است.
به چهرههای معروف صنعت موسیقی در کره، «idol» یا بُت می گویند. مسیر تبدیل یک استعداد به یک بت در کره،در بسیار سختتر و بیرحمانهتر از مسیر ستاره شدن در هالیوود است. وقتی یک استعداد جوان یا نوجوان با یک کمپانی حوزه موسیقی در کره جنوبی قرارداد بست، تقریبا تبدیل به یک برده در دست کمپانی می شود.[۱] تمرینها و آموزشهای بسیار سنگین، چارچوبهای کاملا مشخص شده و تخطیناپذیر زندگی حرفهای و فشار وحشتناک روحی که از سوی مدیران کمپانی بر این نوجوانان یا جوانان وارد می شود، روزهای سیاهی را برای ایشان رقم می زند.[۲] این مسیر سخت، با ارزیابیهای سختگیرانهای که در فواصل معین توسط مدیران کمپانی از فرد تحت قرارداد صورت می گیرد، تکمیل می شود و در صورتی که نتوانند نظر مدیران را در هر مرحلهای جلب کنند، بی درنگ قراردادشان باطل می شود.[۳]?
ورزشهای سنگین روزانه برای شکل دادن به #اندام مورد نظر و استاندارد از نظر صنعت کی پاپ و انواع #جراحیهای پلاستیک، بخشی دیگر از شکلگیری و خلق یک ستاره در پاپ کرهای است.
وقتی یک استعداد جوان به نقطهای می رسد که می تواند اجرای صحنهای داشته باشد، کوهی از بدهی پشت سر خود به جا گذاشته که حاصل سرمایهگذاری چند ساله کمپانی روی اوست. این بدهی سنگین، بردگی او را برای کمپانی تشدید می کند، چرا که تعداد بسیار محدودی از فعالان پاپ کرهای به آن درجه از شهرت می رسند که پول زیادی بسازند و بدهیهای قبلی خود را تسویه کنند. از این رو، داشتن شغل دوم حتی در بین بسیاری از ستارگان پاپ در کره، مسالهای معمول است. از سوی دیگر، ماراتن تسویه بدهیها باعث شده تا بسیاری از گروههای پاپ کرهای که به شهرتی رسیدهاند، برنامههای سنگین و بسیار شلوغی برای اجرای روزانه داشته باشند و حتی در یک روز از شهری به شهر دیگر بروند تا کنسرت بدهند. خستگی و فرسودگی حاصل از این برنامههای فشرده عمدتا منجر به پناه بردن به
#الکل و مواد #مخدر و بعد از مدتی #اعتیاد #سنگین در اغلب ستارگان پاپ کرهای می شود.[۴]
از قضاء، زرق و برقی که اطراف گروههای اصلی پاپ کرهای چون بی تی اس را احاطه کرده، اجازه نمی دهد که سیاهی عمیق این صنعت بیرون بزند. سیاهی که عمدتا حول قراردادهای بردهوار، اختلالات روانی همچون #آنورکسیا(وحشت از چاق شدن و در نتیجه ترس از غذا خوردن)، و خودکشی دور می زند. این صنعت که طبق برخی تخمینها، حدودا ۵ میلیارد دلار گردش مالی دارد، قربانیان زیادی، به ویژه در سنین پایین، می گیرد.[۵]
کمپانیهای اصلی کی پاپ که کلید موفقیت را در این صنعت در دست دارند، کمپهای آموزشی برای استعدادهای پذیرفته شده در گزینشهای اولیه دارند که قوانین پادگانی سنگینی و سختی بر آنها حاکم است. در این کمپها، حتی کودکانی در حوالی ۱۰ سال هم هستند که علاوه بر آموزشهای چندین ساعته برای رقص، آوازخوانی، زبان خارجه و مدلینگ، باید رژیمهای سخت غذایی را هم تحمل کنند. هر صبح و هر شب وزن افراد اندازه گرفته می شود و به سرمربی کمپ گزارش می شود. هر گرم وزن اضافه توبیخ و تبیه به دنبال دارد. از همین رو، گرسنگیهای طولانی و تحمیلی، امری رایچ در این کمپهاست.[۶]
کیم مین-سئوک، سرمربی آموزش یکی از کمپهای شرکت «»(یکی از سه کمپانی اصلی این صنعت در کره جنوبی)، در مصاحبهای با مجله وایس گفت:
❗" اصل، داشتن هیکل مناسب است. قیافه مشکلدار را با جراحی رو به راه می کنیم."❗
برای نوجوانان در این کمپها، بسته به شانس و اقبال و مسایل دیگر، بین ۶ ماه تا ده سال طول می کشد که فرصت «ستاره شدن» مهیا شود. تازه وقتی این «موفقیت» حاصل شود، #اول بدبختی است، چرا که قراردادی موسوم به «قرارداد بردگی» بین فرد و کمپانی منعقد می شود که برای ۱۵ سال تقریبا «هیچ» پولی عاید #شخص او نمی شود، بلکه هر چه عایدی از اجرای اوست، خرج بازپرداخت بدهیها به کمپانی می شود. هر گونه تلاش برای تخطی از این قرارداد، به واسطهٔ بندهای حقوقی، منجر به جریمههای سنگین و طاقت فرسای مالی می شود که راهی جز رفتن به زندان باقی نمی گذارد.
پیامهای «سیاه»، پشتپرده پسران «ملوس»
هواداران صدها میلیونی این گروه موسیقی پاپ کرهای خود را «ارتش» می دانند. چندی پیش، صاحب یک رستوران در سئول، تنها به دلیل این که گفت که فلان گروه از این گروه بهتر است، از اعضای این «ارتش» کتک مفصلی خورد. بسیاری از تحلیلگران و جامعهشناسان در کره جنوبی و کشورهای غربی از شکلگیری یک «فرقه» یا «کالت» پیرامون این گروه سخن می گویند: BTS
گروهی هفتنفره که اعضای ظاهرا مذکر آن، فاقد هویت جنسی قطعی هستند. از قضاء، این مساله، یعنی هویت مرزی جنسی، یکی از محورهای شکلگیری «پروژهٔ BTS است. پسرانی جوان با اندام، پوشش و هیاتی پسرانه، اما با چهرههایی به شدت ظریف و زنانه که استفاده از میکآپ و زیورآلات زنانه، تشخیص هویت جنسی آنان را دشوار کرده است.
بدون تردید، BTSمعروفترین و پرطرفدارترین گروه موسیقی صنعت «کی پاپ» است که موزیکویدیوهای ان در یوتیوب بیننده میلیاردی دارد!
اما بی تی اس فقط یک گروه کی پاپ از پسران دخترنمای شیکپوش که اشعار رمانتیک با ریتمهای تند و ملغمهای کرهای و انگلیسی محاورهای می خوانند، نیست. از قضاء، متن ترانهها، صحنهپردازی، نمادها و داستانهای بههم پیوسته موزیک ویدیوهای این گروه، کاملا هدفمند و دارای لایههای پنهان طراحیشده است. پیامهای «زیرآستانهای» که بی تی اس سعی دارد به مخاطبان عمدتا نوجوان خود القاء کند، برآمده از دنیای «تاریکی» است.
این مطالب فقط یه چشمه از پلیدی های این گروه هاست...
حتی آلبوم آخر آنها با نام «عاشق خودت باش»، باز یکی از آموزههای محوری آیین ابلیس یا لوسیفر است که «نفس پرستی» و تقدیس «ایگو»(خود در روانشناسی فرویدی) را تبلیغ می کند
به طور مشخص، تمام موزیک ویدیوهای گروه قطعات یک پازل هستند و یک داستان کلی را تعریف می کنند. حتی این که عضو کلیدی گروه نام «Jin» دارد، برای اهل فن قابل تامل است، چرا که این واژه در زبان انگلیسی به مفهوم «جن» است. حضور ثابت عناصری موتیفوار چون «آتش» و «مثلث» هم در ویدیوهای تصادفی نیست، چرا که برای محافل رازآمیز و مخفی، این عناصر کاملا معنادار و مهم هستند. این که سکانس پایانی موزیک ویدیوی «عشق جعلی»(Fake Love)، اعضای گروه را می بینیم که شنل کلاهدار سیاهرنگ پوشیدهاند و در فضایی کاملا شبیه فضای مناسک شیطانی حاضر می شوند، در همین پازل معنا می شود.
«سیب سرخ»، نماد مقدس شیطانپرستان، در سنت مسیحی همان میوهای است که شیطان یا لوسیفر به آدم و حوّا تعارف کرد و با خوردن آن، حس عریانی پیدا کردند و از بهشت رانده شدند. در روایت کابالیستی، سیب سرخ، میوه «درخت زندگی»(مفهوم محوری در کیهان شناسی کابالیستی) بود که لوسیفر برای دانایی به آدم و حوا داد، اما (نعوذ بالله) چون خدا نمی خواست بشر به دانایی برسد، بر آدم و حوا خشم گرفت و ایشان را از بهشت راند!
اولین آهنگ کاملا انگلیسی بی تی اس به نام «دینامیت»، مشخصا درباره «ستاره» و «روشنی» است و این مساله نیاز به توضیحی مختصر دارد. در سنت مسیحی، نام ابلیس قبل از سقوط از درگاه خداوند، «لوسیفر» بود. ریشه نام لوسیفر از زبان لاتین به معنی آورنده نور است. در متون لاتینی پیش از مسیحیت لوسیفر نامی بود که به سیاره زهره اطلاق شده بود. عناوین «ستارهٔ صبحگاهی» و «ستارهٔ شامگاهی» تنها برای نورانیترین سیاره یعنی سیارهٔ زهره(ناهید) به کار میرفت. سیارهٔ زهره بسیار درخشانتر از ستارههای حقیقی آسمان بوده، چشمک نمیزند بلکه با نوری ثابت و نقرهفام نورافشانی میکند. علاوه بر این، در سنتهای مسیحی، در تطبیقی بین لوسیفر و ماجرای «پرومته»(پرومتئوس) در اساطیر یونان که علیه خدای خدایان یا زئوس، طغیان کرد و آتش را برخلاف نظر زئوس به آدمیزاد هدیه داد، لوسیفر را کسی می دانند که «آتش» را از بهشت دزدید به آدم هدیه داد. حال شاید روشنتر باشد که وقتی مرتب در این موزیک ویدیو، بر جمله «من آتش آوردم و شب را روشن کردم» تاکید می شود، منظور چیست.
ترجیع بند این ترانه «از آن بیشتر و بیشتر می خواهم" است. یکی از اصول و مبانی کلیسای شیطان(که توسط فردی به نام آنتوان زاندور لاوی در آمریکا تاسیس شد) این است که برای راضی کردن نفس یا «ایگو»، هر کاری انجام دهی، کم است و همیشه باید بیشتر بخواهی. این درست در نقطه مقابل تعالیم اخلاقی ادیان ابراهیمی مبنی بر کفّ نفس و کنترل شهوات و تمنیات نفسانی است. جالب اینجاست که وقتی اولین بار این جمله را در ترانه می شنویم، در موزیک ویدیو ضیافت شامی «آیینی» می بینیم که اعضای گروه در لباس سفید دور میزی نشستهاند(طعنه به شام آخر مسیح) و در بشقاب هر عضو گروه، یک «سیب سرخ» است
ممنون که این مطلب را مطالعه کردید لطفا بعدش یه فکر کنید بعد به آرمی بودن یا نبودن پی ببرید