از ازل مبناست ، بسم الله الرحمن الرحیم
عشق را معناست ، بسم الله الرحمن الرحیم
شعر هستی با ردیفِ " عشق و انسان " شد غزل
مطلع دنیاست ، بسم الله الرحمن الرحیم
حرف حرفش ، رشته اقیانوس قایم بر حیات
عُروَة الوثقی است ، بسم الله الرحمن الرحیم
هر خودی را ، از خود و از دیگران بی خود کند
جام بی همتاست ، بسم الله الرحمن الرحیم
دست افشانانِ حولِ رازِ حوّل حالنا
رازتان افشاست ، بسم الله الرحمن الرحیم
نای عبدالباسط از این راز نامیرا شده است
جام روح افزاست ، بسم الله الرحمن الرحیم
آری آن "لمّا خَلَقتُ " چشم بر "الّا " سپرد
هست را زیراست ، بسم الله الرحمن الرحیم
دلبر و دلداده و دل هر سه بنیانش یکی است
عشق استثناست ، بسم الله الرحمن الرحیم
کوله لب تا لب خرابی ، سینه لبریز از امید
وعده گاه اینجاست ، بسم الله الرحمن الرحیم
پیش می خواند مرا همسایه ی رگ های من :
یک قدم تا ماست ، بسم الله الرحمن الرحیم
فهیم بخشی