سروده هایی از فهیم بخشی
سروده هایی از فهیم بخشی
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

پناه لحظه های بی قراری ام ، رفیق

پناه لحظه های بی قراری ام ، رفیق

بیا که روی موج بد بیاری ام ، رفیق

قسم به غربتی که چکه چکه می چکد

ز ناودان روز و شب شماری ام رفیق

من از هجوم آرمیدنی و بودنی

که خالی از تو پر شود فراری ام رفیق

چرا در این هوای تا بُن ابری قفس

نه می کشی ، نه زنده می گذاری ام رفیق ؟

خدا نیارد آن دمی که بعد ازاین دگر

به بلبشوی کوچه ها سپاری ام رفیق

مرا زمانه بر زمین سرد خود زده است

"تو" بیش از این رضا مشو به خواری ام رفیق

بیا و چاره ساز چامه و چکامه شو

سروشِ ناسروده های جاری ام رفیق

و پا به پای خاطرات خود سرک بکش

ز روزن اتاق یادگاری ام ،رفیق

که حس کنم به بازوان گرم خنده ات

دوباره عاشقانه می فشاری ام رفیق

فهیم بخشی

پناه لحظه های بی قراری ام
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید