استارتاپ ها از زمان راه اندازی با مشکلات و چالش های زیادی رو به رو هستن که یکی ازونها بحث تیم به خصوص در اول کار هستش زمانی که هسته اصلی فقط کوفاندرها ان ، هنوز کارمندی ندارند و در مسیر پیشبرد استارتاپشون پیش میرن.
خیلی از تیم ها دوستان صمیمی بوده اند که با هم تصمیم گرفتند که ایده شون رو عملی کنند، در اول کار معمولا همه چی خوبه ، مشکل از زمانی شروع میشه که استارتاپ موفق میشه و دنبال جذب سرمایه میرن، تازه اون موقع یادشون میوفته که تقسیم سهام رو انجام بدن که دیره و خیلی از استارتاپ ها دقیقا به خاطر ناراحتی ها و عدم توافق و نارضایتی در همون زمان از هم می پاشند.
اول کار معمولا زمان مناسبی برای صحبت از تقسیم سهام نیس ، چون طبق تجربه معمولا اول کار خیلی ها پایه انجام کارند ولی وقتی وارد اجرا میشی به مرور ریزش می کنند به طور مثال یکی از استارتاپ هایی که ما کار می کردیم در ابتدا تیم شامل ده نفر بود که بعد از شروع کار و گذشت 6 ماه فقط سه نفر باقی موندیم و جدی کار رو ادامه دادیم.
باید حواسمون باشه خیلی هم دیر نشه به طوری که عقب بیوفته و در زمان جذب سرمایه تازه اینکار رو انجام بدیم.از نظر من بهترین موقع صحبت از سهام زمانی هستش که بعد از ریزش افراد، هسته ی اصلی کوفاندرها مشخص شده و زمان کلیدی و مهمی و باید بهش توجه بشه ولی متاسفانه وقتی تیم ها به این مرحله می رسند به دلایلی مثل رودربایستی ، جدی نگرفتن این قضیه و ... این موضوع رو عقب میندازن که بعدا آسیب های بدتری خواهند خورد.
اگر همه نکاتی که در بالا گفتم اکی باشه تازه بحث تقسیم سهام میاد و یکی از مشکلات جدی کوفاندرها اینه که نمی دونن چجوری باید تقسیم سهام رو انجام بدن.
اینجا من روشی که قبلا ما استفاده کردیم و این مساله رو بین خودمون حل کردیم و کاملا تجربی هستش رو میگم :