تمام کسب و کار ها از استارتاپ ها گرفته تا مغازه ها همشون از یک چهارچوب کلی الگو میگیرند . در همه آنها مشتری وجود دارد و ...
اگر یادبگیری از این اصول مشترک به نفع خودت و به نفع کسب و کارت استفاده کنی می تونی یک قدم پیرشرفت کنی و به یک کسب و کار بزرگتر تبدیل بشی!
من فربد قائم مقامی (بیزینس کوچ | همکاری با چندین کسب و کار داخل و خارج از کشور... دیگه بیشتر از این از خودم نگم) توی این مقاله قصد دارم اصول اولیه کسب و کار رو عمیقا درک کنیم و بریم توی کسب و کارمون اجراش کنیم.
خیلی از استارتاپهارو (کسب و کار های نوپا) دیدم که اصطلاحات و مفاهیم اولیه کسب و کارو خیلی خوب بلدند(حتی بعضیا عجیب غریب اموزش دیدن ) اما هیچوقت نتیجه نگرفتن!! دلیلش اینه که اونها صرفا اونها رو یاد گرفتن ولی مدل اجرای اون رو یاد نگرفتن. از دانش تا اجرا خیلی فاصلست!
آموزش دیدن خیلی عالیه اما آموزش خالی جواب نمیده آموزشی جواب میده که بلافاصله در کنارش اجرا و بکارگیری باشه ... تقریبا میشه کوچینگ ... یادبگیرو بکاربگیر ...
چرا میگم راهو درست اومدی ؟؟؟ چون اگر همش کنجکاوی و دنبال یک راهی برای کسب و کارت و اگر پیداش کنی حاضری اجراش کنی بلاخره نتیجه میگیری فقط کافیه یکم با تمرکز ادامه بدی!
ببین کل داستان رشد میخوام تو چندین بخش تقسیم کنم.
یعنی اگر این شیش قسمت و خوب اجرا کنی به راحتی رشد روتجربه میکنی (تا رسیدن به ده نیرو متخصص همینا زیادم هست) که دونه دونه همرو توضیح خواهم داد!
تعداد زیادی صاحب کسب و کار میشناسم که مهارت های عالی دارن ولی تمام کاراشون بی نتیجه مونده ... اکثرا دلیل این اتفاق نبود ذهنیت های درسته ...یعنی اینکه انقدر مدل فکر کردن اشتباهی و توی ذهن خودشون جا انداختن که حتی با مهارت های عالی هم نتیجه نمیگیرن ... ذهنیتارو تیتر وار میگم درستاش و متضادش رو
کمالگرایی در مقابل ساده گرایی
بد بینی در مقابل واقع بینی مایل به مثبت
تنبلی و اهمال کاری در مقابل تعهد به موفقیت
بازار خرابه در مقابل اینکه این بازار انقدر بزرگه که من میتونم توش عالی کار کنم
در مورد کمالگرایی یک نکته ایو بگم اکثر صاحبین کسب و کار این ایرادو دارند و انقدر منتظر این میمونند که کیفیت کارشون عالی از اب دربیاد اخرم وارد بازار نمی شوند بعدشم خسته میشنو کارو ول میکنن... اونها میترسند وارد بازار بشند چون کامل بازارو نمیشناسند. اونها فکرمیکنند که باید صد در صد عالی بشند و گرنه در شان کسب و کارشون نیست که اونجوری رفتار کنند اونا اکثرن میخوان در شروع کار یک کار خیلی خیلی بزرگ کنند این بد نیست که بزرگ فکر میکنند ولی هیچوقت نمیشه یکدفعه یک کار خیلی بزرگ کرد بلکه باید قدم به قدم٫ مدار به مدار جلو رفت ... اونا معمولا در مورد عدد های خیلی بزرگی در حد میلیارد و چند صد میلیون فکر میکنند ولی درآمد خیلی پایینی دارند اما فقط فکرشو دارند و چون انسان نمیتونه قدم های یکهویی بزرگ برداره نمیتونند خوب جلو برند ... من شخصا دشمن کمالگراییم!
اگر این مقاله رو کامل خوندی یک کامنت کامل خوندم بزار. برای اینکه بفهمم چه تعدادی از این مدل محتوا خوششون میاد که اگر خوبه با انگیزه بیشتر ادامه بدم ???
ادامه در مقالات بعدی ...