#سه_دقیقه_در_قیامت تاریخ پایان: 14 دی امتیاز: 4
بریده کتاب
فیلم تمام اعمال موجود بود، اما لازم به مشاهده نبود. تمام اعمال خوب، مورد تأیید من بود. آن زمان دوران دفاع مقدس بود و خیلی‌ها مثل من بچه مثبت بودند. خیلی از کارهای خوبی که فراموش کرده بودم تماماً برای من یادآوری میشد. اما باتعجب دوباره مشاهده کردم که تمام اعمال من در حال محو شدن است! گفتم: این دفعه چرا؟ من که در این روز غیبت نکردم!؟ جوان گفت: یکی از رفقای مذهبی‌ات را مسخره کردی. این عمل زشت باعث نابودی اعمالت شد. بعد بدون اینکه حرفی بزند، آیه سی‌ام سوره یس برایم یادآوری شد: روز قیامت برای مسخره کنندگان روز حسرت بزرگی است. «یا حَسرَةً علی العِباد ما یأتیهم من رسولٍ الاّ کانوا به یَستهزؤن» خوب به یاد داشتم که به چه چیزی اشاره دارد.
من خیلی اهل شوخی و خنده و سرکار گذاشتن رفقا بودم. با خودم گفتم: اگه اینطور باشه که خیلی اوضاع من خرابه. رفتم صفحه بعد، روز بعد هم کلی اعمال خوب داشتم. اما کارهای خوب من پاک نشد. با اینکه آن روز هم شوخی کرده بودم، اما در این شوخی ها، با رفقا گفتیم و خندیدیم اما به کسی اهانت نکردیم. غیبت نکرده بودم. هیچ گناهی همراه با شوخی‌های من نبود. برای همین شوخی‌ها و خنده‌های من، به عنوان کار خوب ثبت شده بود. با خودم گفتم: خدا را شکر. یاد حدیثی افتادم که امام حسین علیه السلام می‌فرمایند: برترین اعمال بعد از اقامه نماز، شاد کردن دل مؤمن است؛ البته از طریقی که گناه در آن نباشد. خوشحال شدم و رفتم صفحه بعد، باتعجب دیدم که ثواب حج در نامه عمل من ثبت شده! به آقایی که پشت میز نشسته بود بالبخندی از سر تعجب گفتم: حج؟! من در سنین نوجوانی مکه نرفتم!؟
این کتاب سه دقیقه در قیامت اینقدر دیگه معروفه نیازی واقعا شاید نداشته باشه که معرفیش کنم ولی خب بازم برای کسایی که برای بار اولشون هست که به این کتاب برخوردن باید بگم که؛ کسی که تجربه ی پس از مرگ رو داشته در یک عملیاتی با تروریست ها که از گازهای فسفری و اشک آور استفاده میکردند و در معرض محیط آلوده بوده، چشماش آسیب میبینه و برش میگردونن عقب و یسری کمک ها بهش میشه اما تاثیری نداشته، زمان میگذره و بعد چند روز یهو احساس میکنه چشم چپش از حدقه بیرون زده. به دکتر مراجعه میکنه و متوجه میشن که غده بزرگی پشت چشمش رشد کرده و باعث اون حالت چشم شده، عمل جراحی هم امکان کورشدن و یا مرگ رو بالا نشون داده. در حین جراحی ایست قلبی میکنه و اتفاقایی رو میبینه که در کتاب شرح داده شده. یجاهایی عیب و ایراد داره، مثلا یجا میگه من مکه تشرف نداشتم ثواب براش نوشته بودن، اما در یک قسمت دیگه نوشته بود که زائر مکه و مدینه بوده. اما کلهم اجمعین بخوام بگم کتاب خوبیه، مخصوصا برای کسایی که بار اولشونه میخونن، میتونه تاثیر خوبی بزاره روشون.
بحث حق الناس خیلی مساله مهمیه. اونقدر مهم که وقتی به آدم بیان بگن حق الناس هست و من نمیبخشمت تنت به لرزه میوفته که سریع بری حلالیت بگیری. خب حتما میدونید دیگه خدا از حق خودش میگذره ولی از حق الناس نه و بهتره هنوز که زنده هستیم بریم دنبال صاف کردن این بخش حیاتی که یه وقت اون دنیا گیر نمونیم. تو بحث ریاست جمهوری و حالا مسئولین گرام مملکت که بعضیاشون من نمیدونم اون دنیا چطوری باید جواب پس بدن شنیدم که تا زمان قیامت (اگه طرف بمیره) و حق الناسی به گردنش باشه در وسعت مملکتی باید صبر کنه تا همه بمیرن و اون از تک تک آدمایی که در حقشون اجحاف کرده حلالیت بگیره و این خب ترسناک ترین بخش موضوع و در عین حال عدالت خدارو نشون میده
وقتی این آدم از اون دنیا برگشت و چشم برزخی پیدا کرد و اذیت میشد و از اون طرف تسبیح دیوار هارو شنید و بعد با عجز از خدا خواست که پس بگیره این قابلیت رو شما چه حسی داشتید؟ حاج آقا بهجت چطوری با این چشم برزخی کنار اومد؟
مواظب دین و ایمون خودمون باشیم، مواظب توشه آخرتمون باشیم تا وقتی هنوز دیر نشده.
#پیشنهادی
آیدی کانال تلگرامی kakaooeet@
این پست را برای چالش مرور نویسی فراکتاب نوشته‌ام
