سلام، چطورید؟ امیدوارم خوب و خوش و زرد باشید??
دوستان عزیز طاقچه برای شهریورماه پیشنهاد مطالعهی کتابی رو دادن که هم برای کودک و نوجوان باشه و هم بزرگسال. من دوتا کتاب با این مشخصات خوندم؛اقیانوس انتهای جاده و کوکی که هر دو خیلی خوب بودن. مردد بودم که از کدوم کتاب بنویسم و در نهایت اقیانوس رو انتخاب کردم.
نویسنده: نیل گیمن
مترجم: فرزاد فربد
ناشر: پریان
ژانر: فانتزی
امتیاز گودریدز: ۴.۰۱
امتیاز من:⭐⭐⭐⭐
اقیانوس انتهای جاده از زاویه دید مردی روایت میشه که به خونهی کودکیش سر میزنه و خاطرات عجیبی به یاد میاره. خاطراتی که انگار مال این دنیا نیستن!
انیمیشن کورالاین که توی ایران به کورالین معروفه رو خیلی از ما توی بچگی دیدیم. همون انیمیشنی که شخصیت دختر داستان از دری رد میشه و دوباره به خونهی خودشون برمیگرده اما توی خونهی این طرف دیوار مادرش به جای چشم، دکمه داره و خودش رو اون یکی مامان (اُودِر مادِر) معرفی میکنه و...
هر دو داستانِ کورالاین و اقیانوس انتهای جاده رو نیل گیمن نوشته و حس و حال این دو کتاب خیلی به هم شباهت دارند. به نظرم اگر کورالاین رو دوست داشتید از اقیانوس انتهای جاده هم لذت خواهید برد. (البته عنصر ترس توی کورالاین بیشتر بود)
کتابی که جادوگر داره فانتزیه، کتابی که خون آشام داره هم فانتزیه. کورالاین فانتزیه، هابیت هم فانتزیه. اما اینها چقدر شبیه به همند؟ هر کسی هری پاتر رو دوست داره لزوما از خاطرات خون آشام هم لذت میبره؟
این تفاوتها برمیگرده به زیر ژانر. مثلا ارباب حلقهها فانتزی حماسیه و پرسی جکسون فانتزی گذر عصر اما طبقهبندی زیرژانرها به این سادگیها هم نیست و گاهی در زیر ژانرِ یک اثر اختلاف نظر به وجود میاد.
من اقیانوس انتهای جاده رو توی اینترنت به عنوان رئالیسم جادویی، فانتزی رقیق و... دیدم اما توی کتاب راهنمای خورههای ادبیات ژانری کتاب به عنوان فانتزی بیآلایش طبقهبندی شده.
موجود فانتزی مثل چی؟ تکشاخ، اِلف، ترول، گابلین، موجودی با بالا تنهی انسان و پایین تنهی اسب و...
نیل گیمن نویسندهایه که از این موجودات فراتر میره و برای داستانهاش موجودات جدید با ویژگیهای متفات خلق میکنه. به داستانها از زاویه دیدهای تازه نگاه میکنه و معمولا بهترین پایان ممکن رو برای یک داستان انتخاب میکنه. تجلی همهی اینها رو میتونید توی اقیانوس انتهای جاده هم ببینید.
به قول یک نفر کتابهای گیمن این شکلین که: وِر ور ور، یک اتفاق خاص! ور ور ور...? حالا نه به این شدت ولی تا روی غلتک افتادن داستان باید ۲۰،۳۰ صفحهای بخونید.
ما همراه شخصیت اصلی کتاب که یک کودک کتابخون و باهوشه به مکانهایی میریم که انگار متعلق به این دنیا نیستن. آسمان متفاوتی رو میبینیم، لمس میکنیم، میچشیم و میشنویم. ما همراه شخصیت اصلی تجربه میکنیم، میترسیم، نجات پیدا میکنیم و اشک میریزم. به نظرم از جذابیتهای کتاب اینه که نویسنده خیلی خوب احساسات کاراکترش رو به ما منتقل میکنه.
کتابهای نیل گیمن رو نشرهای مختلفی چاپ کردن اما نشری که به شکل تخصصی روی آثار این نویسنده کار میکنه پریانه. من گورستان و اقیانوس انتهای جاده رو از پریان خوندم و ترجمهی هر دو خیلی خوب بود.
من پایان کتاب رو خیلی دوست داشتم، به نظرم در بهترین حالت ممکن تموم شد. هر اتفاق دیگهای یا باورپذیر نبود یا کلیشهای میشد.
لینک کتاب در طاقچه:
خب این هم از آخرین یادداشت کتاب تابستان?
شما چه خبر. چه کتابهایی خوندید؟ چه کتابهایی میخواید بخونید؟