بعضی شبا واقعاً شبن
همون قدر تاریک
همون قدر بی رمق
همونقدر سیاه..
کاش میشد لای پنجره رو نصفه شبی باز کنی قلبتو بندازی بیرون و ببندی
کاش هیچ کاشکی وجود نداشت
کی میگه دهه 60یا70 نسل سوختس ؟
نه..سوختن و خورد شدن ربطی به دهه و سن نداره
مثلا من دهه هشتادی با سن 17سال نسوختم؟
همونجا ک قلبم له شد همونجا ک بی اعتماد شدم به همه
همونجا ک بی تفاوت شدم نگام سرد شد
من خوبم؟عالیم؟
ی عزیزی میگفت هرکی تو گذشتش ی اتفاقی ی چیزی باعث شده که بگه عشق دروغه...
درسته من عشق رو برا خودم قبول ندارم
اصلا باور ندارم بقیه عاشقمن اصلا هیچکی واقعی نیست..اینارو همه از چین اوردن:)
اما اما میدونم عشق هست واقعیش نابه هرکسیم لیاقتشو نداره..
امشب جز همون شبای سیامه..سیاهه سیاه.. خیلی وقته به نور آلرژی پبدا کردم..
فکر نمیکردم تو برهه نوجونیم همچین اتفاقات باور نکردنی بیوفته فکر میکردم ته تهش دغدغه ام جوش بلوغ و قدم میشه!
:)ما بزرگ میشیم خیلی زود دقیقا همون روزایی تو رو پخته میکنن ک توقع داری روازی شادیت و بی غم غشت باشه..
نمیدونم بزرگ شدن خوبه یا ن
نمیدونم ارزششو داره یا ن
ولی من قلبه مهربون رو به بی احساسی ترجیح میدم:)
اومدم همین و بگم برم..
۸/۷/۱۴۰۰