ویرگول
ورودثبت نام
شب روز (تخس دیوونه قدیمی!)
شب روز (تخس دیوونه قدیمی!)
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

یادداشت روزانه

چند هفته پیش مامانم خیلی حالش بد شد بردمش تو بخش اورژانس،
داشتم با دکتر حرف میزدم که گفت بیا این طرف تا نزدیک تر باشی ،انقدر نگران مامانم بودم حواسم نبود دارم از قسمتی که مال پرستار ایناس نباید رد بشم و باید دور میزدم،
ی خانومه بلند گفت عزیزم! نباید از اینجا رد شی!
همه بهم نگاه میکردن ،با کلمه عزیزم فکر کرد اون رفتار تندش خنثی میشه.‌خیلی راحت میتونستم جوابی بهش بدم که تا عمر داره یادش بمونه احترام خودشو حفظ کنه وبیشعور نباشه
ولی با صدای خیلی آرومی گفتم عذر میخوام و رفتم سمت دکتر ،ایشون دکتر اصلیه بخش بودن . برعکس اون پرستار خیلی مهربون باهام رفتار کرد با وجود اینکه سرشم شلوغ بود.
نسخه ای که نوشت رفتم داروخونه گرفتم برگشتم .
چند ساعتی گذشت و سرم مامانم تموم شد ،دنبال دکتر بودم که بهش بگم بیاد ی سر به مامانم هم بزنه که اتفاقی تو مسیر دیدمش که انگار کار داشت و داشت جایی میرفت
گفتم اقای دکتر میشه بیاین ی سر به مامانم بزنین
با خنده گفت من که سر زدم
گفتم اون اون موقع بود الانم بیاید:)
ایشونم اومدن و در آخر کارای ترخیصش انجام دادم و رفتم.


می‌خوام بگم که همه ادما شبیه هم نیستن
اگه دیدی یکی تو ی سازمانی باهات بد رفتار کرد به همه اون افراد سازمان تعمیم نده! اگه از آدمای ی استان آشناییت نداری و فقط با ی نفر اهل اون استان برخورد کردی که ادم خوبی نبود نرو جار بزنی آدمای این شهر یا استان اینجورین!
اگه ی انقلابی و حزب اللهی دیدی که برعکس اون شعاری که میده تو رفتارشه نگو همشون یک آدمایی دو رویین!
خلاصه که
همه پنج انگشت شبیه به هم نیستن:)!

7تیر 1401


رفتاردکترتخس دیوونهفرناز شب روزحال خوبتو با من تقسیم کن
دانشجوی تاریخ . farnazshabrooz@gmail.com ENTP_A
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید