پرایس اکشن یا انقلاب برگشت به چارت باعث شده به جای استفاده از تعداد زیادی از اندیکاتورها برای تحلیل و پیش بینی قیمت تنها از روند قیمتی برای تحلیل و آنالیز چارت استفاده شود. بعد از پرایس اکشن، اسمارت مانی با ترکیبی از عرضه و تقاضا (Supply-Demand) و ساختار بازار (Market Structure) بوجود آمد.
هدف اصلی اسمارت مانی بهینه کردن میزان ریسک به ریوارد و افزایش احتمال پیش بینی صحیح بازار با دنبال کردن ردپای مارکت میکر بوده است.
تعریف اولیه از روندهای صعودی ثبت قله هایی بالاتر از قله قبلی و کفی بالاتر از کف قبلی بوده است و بالعکس آن در خصوص روند های نزولی صادق است و می توان با ترسیم خط روند، آن را صعودی در نظر گرفت.
اما در بسیار از مواقع خط روند شکسته شده و افرادی که تعریف بالا در خصوص روند صعودی را پذیرفته بودند، منتظر پولبک به خط روند شکسته شده بوده تا خود را برای یک روند نزولی آماده کنند.
اما در بسیاری از مواقع دیده می شود که قیمت بعد از شکست خط روند صعودی، مجددا به روند صعودی خود ادامه می دهد.
به عنوان مثال می توان به نمودارهای زیر نگاه کرد.
با این تفاسیر خط روند به ما دیدگاه اشتباهی می دهد. سوال اینجاست که چطور باید روندها را تشخیص دهیم.
اسمارت مانی در این خصوص سطوح استاتیک را مد نظر قرار می دهد و معتقد است که اگر قیمت از بالاترین قله عبور کند، قیمت روند صعودی خواهد داشت و اگر قیمت از بالاترین دره عبور کند، قیمت روند نزولی خواهد داشت.