فرزاد شیخی
فرزاد شیخی
خواندن ۶ دقیقه·۴ ماه پیش

اسمارتکس - فصل اول قسمت دوم- ساختار بازار (Market Structure)

در این بخش می خواهیم دیدگاه اسمارت مانی را درباره بازار بدانیم. در این خصوص باید ابتدا بدانیم مارکت میکر در بورس ایران کیست و ما چرا باید آن را بشناسیم. در اسمارت مانی با شناخت مارکت میکر می توان سطوح ورود و خروج را شناسایی کرد. در حقیقت از ردپای مارکت میکر و سطوح استاتیک برای شناخت روند بازار استفاده می‌کنیم.

آیا در بورس ایران ما مارکت میکر داریم؟
مارکت میکر در بورس ایران کسانی هستند که سرمایه زیادی داشته و اقدام به خرید و فروش در یک سهم می‌کنند. به بیان دیگر مارکت میکر یک سهم همان بازیگر سهم است. این افراد طوری اقدام به خرید و فروش می‌کنند که به راحتی و توسط افراد عادی شناسایی نشوند و تحلیل های تکنیکال کلاسیک نتواند ردپای آنها را کشف کند.

به عنوان مثال در تصویر زیر می بینیم که مارکت میکر ابتدا نسبت به خط روند واکنش مثبت ایجاد کرده تا بازار را با خود همراه کند و سپس با شکستن خط روند که بسیاری از افراد حاضر در بازار با آن اقدام به خرید و فروش می کنند، نسبت به جمع آوری نقدینگی اقدام می کند.

به عبارت دیگر کسی که بیشترین نوسان قیمتی را در جهت منتفع شدن ایجاد می کند، مارکت میکر بازار است و بالطبع در بورس ایران هم دولت اصلی ترین مارکت میکر بازار می باشد و به راحتی می تواند با دستور به حقوقی ها و انتشار اخبار نسبت به جابه جایی قیمت ها اقدام کند.

ما باید تلاش کنیم که ردپای مارکت میکر را با استفاده از اسمارتکس شناسایی کنیم و سعی کنیم در نقاط بهینه وارد بازار شویم.

  • تایم فریم ها

تایم فریم اصلی یا تایم ساختار در اسمارتکس، تایم فریم روزانه است چون کندل ها آرایش دقیق تری دارند. در اینجا تایم ساختار منظور تایم فریمی است که ما ساختار را در آن رسم می کنیم. البته از تایم هفتگی نیز می‌توانیم برای تایم ساختار استفاده کنیم. از تایم فریم یک ساعته و پانزده دقیقه نیز برای تریگر استفاده می کنیم.

بنابراین تایم فریم هفتگی و روزانه تایم ساختار بوده و از تایم فریم های 15 دقیقه و یک ساعته برای تریگر گرفتن استفاده می کنیم.

در متد اسمارتکس از چارت بدون تعدیل استفاده می کنیم. علت آن هم این است که قیمت در بعضی اوقات در فضای باز حرکت کرد که درا ین حالت گپ ها به ما کمک می کنند تا سطوح را شناسایی کنیم و نسبت به حرکت قیمت دیدگاه بگیریم.

به عنوان مثال در چارت تعدیل شده زیر سهم در یک فضای باز حرکت می کند که در این بخش هیچ گذشته ای وجود ندارد.

اما اگر همین چارت را بدون تعدیل نگاه کنیم می بینیم که در گذشته چارت، سطوح و گپ های افزایش سرمایه متعددی وجود دارد که می تواند برای اهداف قیمتی استفاده گردد.

بنابراین ما از چارت بدون تعدیل برای تحلیل در متد اسمارتکس استفاده می کنیم.

  • رنج های قیمتی و مارکت استراکچر

فرض کنیم که قیمت از یک نقطه شروع به حرکت رو به بالا کرده و پس از مدتی که رشد نمود، شروع به اصلاح می کند. به موج حرکتی رو به بالا، Expansion و به موج حرکتی رو به پایین یا اصلاحی، Retracement گفته می شود.

وقتی که ما یک موج حرکتی اکسپنشن و یک موج حرکتی ریتریسمنت داریم، یک رنج قیمتی را شاهد هستیم. به نقطه بالای رنج قیمتی high of range و به نقطه پایین آن low of range گفته می شود.

زمانی که قیمت یکی از سطوح high of range یا low of range را بشکند ما یک رنج قیمتی جدید را شاهد خواهیم بود. بنابراین وقتی شاهد یک رنج جدید باشیم high of range و low of range به روزرسانی خواهند شد.

باید دقت کرد که تا زمانی که قیمت بین دو رنج قیمتی در حال حرکت است، اهمیت چندانی ندارد ولی به محض اینکه یکی از سطوح high of range یا low of range را بشکند برای ما اهمیت خواهد داشت و در این صورت ما یک رنج جدید خواهیم داشت.

در این صورت ما یک high of range و low of range جدید خواهیم داشت و باز منتظر خواهیم بود که یکی از دو سطح high of range یا low of range شکسته شود.

با شکسته شدن هر کدام از سطوح high of range یا low of range ها یک شکست ساختار بازار (Break of Structure) یا به طور خلاصه BOS خواهیم داشت. برای شکست هم باید قیمت بالای high of range یا پایین low of range با بدنه کندل کلوز کند. بنابراین ما با توجه به اینکه قیمت صعودی یا نزولی باشد، BOS های صعودی و نزولی خواهیم داشت.

بنابراین تغییر روند زمانی اتفاق می افتد که low یک رنج صعودی یا high یک رنج نزولی با کلوز کندل در بالای آن شکسته شود.

برای مشخص کردن high و low یک رنج می توانیم از گلوله (Bullet) استفاده می کنیم.

و به همین ترتیب سایر رنج ها را با شناسایی high و low مشخص می کنیم.

به عنوان مثال در چارت زیر رنج های قیمتی مشخص شده اند.

نکته مهم: زمانی که قیمت بعد از یک اکسپنش شروع به اصلاح کرد، حتما باید تا 50 درصد رنج قیمتی خود اصلاح کند تا به فکر خرید باشیم و در غیر این صورت به فکر خرید نخواهیم بود.

دو مفهوم پریمیوم (Premium) به معنای گران بودن و دیسکانت (Discount) به معنی ارزان بودن است. وقتی که قیمت در ناحیه پریمیوم است، گران است و ارزش خرید ندارد و قیمت باید حداقل به ناحیه دیسکانت یا ارزان برسد. البته ممکن است که قیمت به پایین تر از مقدار 50 درصد نیز برسد ولی حداقل باید 50 درصد را ببیند.

اگر قیمت بالای high of range کلوز کند یک BOS شکل می گیرد اما اگر صرفا با یک شدو به بالای high of range برسد که اصطلاحا به آن هانت کردن می گویند، یک لیکوئیدیتی (Liquidity) یا به اختصار LQ خواهیم داشت.

در این صورت ما high رنج صعودی را به روز رسانی می کنیم.

  • ماموریت دو مرحله ای

در ماموریت دو مرحله ای قیمت پس از اینکه یک رنج صعودی تشکیل داد بعد از ریتریسمنت مجددا رشد کرده و تلاش می کند که high رنج صعودی را فتح کند اما موفق نمی شود بالای آن کلوز کند و مجددا وارد اصلاح می شود. پس از اصلاح قیمتی، مجددا قیمت رشد کرده و اینبار موفق به فتح high رنج قیمتی قبلی می گردد که به آن ماموریت دو مرحله ای گفته می شود. به همین ترتیب می توان ماموریت های چند مرحله ای برای یک چارت را شاهد باشیم بدین ترتیب که قیمت نتواند بالای high رنج صعودی کلوز کند و فقط با شدو نسبت به هانت high رنج صعودی اقدام کند.

نکته: با هانت شدن رنج قیمتی، high و low رنج قیمتی به روزرسانی می شوند.

نکته: با هانت شدن چندباره highیا low رنج ماموریت چند مرحله ای شکل می گیرد.


بورسروند صعودیروند نزولی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید