پوشیده در افسانه و رمزوراز، دیوار چین، در مسیر خستگی ناپذیر خود (جایی که زمانی مرزهای شمالی چین خوانده میشدند)، از کوه ها، علفزارها و صحراها عبور میکنه.
یک سیستم دفاعی مرزی، با صدها هزار سرباز گماشته، در مقاطع مختلفی از تاریخ آشفته ی چین، هم اکنون با حالتی تماشایی درعین حال ویرانه ای ناپایدار، یادگاری در حال محوشدن، که تنها قسمت کوچکی از کلِ طولِ آن ترمیم و بازسازی شده و برای گردشگران باز است.
این دیوار از زمانی که مسافران برای اولین بار در قرن شانزدهم میلادی، قصه هایی از آن را به غرب آوردند، در تخیل جهانیان نمایان شد. حتی امروزه این بنای تاریخی برجسته و این کوششِ بشری، یک شگفتی ست که درست درک نشده است. در حقیقت، این "یک" دیوار پیوسته نیست بلکه تعداد زیادی از ساختارهای دفاعی مرزی جداگانه است که در قرن های مختلف، بخش های مختلف آن ساخته شده، و به عنوان یک ساختار کلی، پیشینه ی معماریِ کشاکش و کشمکش بین چینی های ساکنِ این سمتِ دیوار (مثل Xiongnu ها که از نوادگان قوم Hun بودند) و قبایل چادرنشین وحشیِ سمتِ دیگر دیوار (مغولها) را عرضه میکند.
قدیمی ترین بخش دیوار تقریبا به 2000 سال پیش، به زمان اولین امپراتور برمیگردد. امپراتور Qin ShiHuang (معروفِ ارتش سفالین) که برای نخستین بار چین را متحد کرد. اگرچه بیشترِ آنچه امروز از دیوار قابل مشاهده است، تنها پنچ قرن پیش در سلسله ی مینگ (1368-1644) ساخته شده است. مینگ ها، بخشهای قدیمی دیوار را بلندتر کردند و یا از نو ساختند تا سدِ دفاعیِ موجی شکل و همپوشانی (از اقیانوس آرام گرفته تا فلات تبت) تشکیل شود. بخشهای مرتفع حیاتی و استراتژیک اطرافِ پایتخت (پکن) _که بالغ بر حدود 600 کیلومتر از دیوارِ دورهی مینگ است_ از صفحات آجری و گرانیتی محلی ساخته شده است. دیواری با برجهای دیدبانی پرآذین که اغلب در امتداد خط الراس کوه ها قرار گرفته است. اما دیوار، در امتداد دشت های شمالیِ خشک چین، بیشتر از خاکِ فشرده درست شده است، از این رو کمتر بااُبهت به نظر میرسد.
طول خالص دیوارِ دوره ی مینگ، شامل تمامی انشعابات، شاخه های فرعی و عوارض طبیعی جداکننده (مانند صخره های صعب العبور)، عدد سرگیجه آورِ 8850 کیلومتر تخمین زده شده است. طیِ بررسی دولت چین در سال 2012، طول کامل تمام بخشهای دیوار بزرگ که در سلسله های مختلف برپا بوده (شامل دیوارهای موازی، دیوارهایی که در اثر هوازدگی کاملا از بین رفته اند)، 21.196 کیلومتر برآورد شده است. از شرق به غرب، دیوار در راستای طولِ جغرافیایی 23 درجه امتداد یافته و مسیر مارپیچ خود را در 15 استان چین ادامه داده است. هنگامی که خورشید در شرقی ترین بخش دیوار (در نزدیکی مرز کُره) غروب میکند، تقریبا دو ساعت طول میکشد تا در غربی ترین بخش دیوار (در امتداد جاده ی ابریشم قدیم به بخشهای مرکزی آسیا) فرو رود.
در دوره ی سلسله ی مینگ، تقریبا یک میلیون سرباز بر روی دیوار گماشته میشدند (در هر کیلومتر حدودا 110 سرباز)، که در برج های دیدبانی زندگی می کردند تا در صورت لزوم و برای دفع حملات، به سرعت بین برج ها حرکت کنند. دشمن بزرگ مینگ ها _مغول ها_ کمانداران و اسب سواران ترسناکی بودند، که چینی ها برای داشتن دفاع موثر در برابر آنها، وابسته به دیوار بزرگ بودند. دیوار، علاوه بر اینکه بزرگراه مرتفعی برای انتقال نیروها، سربازان، اسب ها و تجهیزات بود، دارای سیستم اطلاع رسانی توسط آتش هم بود. به این صورت که با سوزاندن سرگین گرگ و ایجاد سیگنال هایی با دود آن، اخبار مربوط به حرکات دشمن را به پایتخت (پکن) مخابره میکردند. سلاحهای مورد استفاده ی مدافعان در آن زمان به طرز شگفت انگیزی پیشرفته بودند که شامل کمان های زنبورکیِ خودکار، توپ جنگی و نوعی ابتدایی از مین زمینی می شدند.
اما علی رغم برتری مینگ ها در دفاع با دیوار بزرگ، منچو ها راهی برای عبور از آن پیدا کردند (دیوارها تا زمانی قابل اعتمادند که دروازبانانِ دیوار قابل اعتماد باشند)، پکن را فتح و سلسله ی چینگ، آخرین سلسله ی سلطنتی چین (1644-1912) را تاسیس کردند. اگرچه دیوارِ مینگ برای چینگ ها هم کاربردهایی داشت، کاربردهایی را هم خودشان به آن افزودند اما، بزرگترین دورهی دیوارسازی در تاریخ بشر به پایان رسیده بود. برج و باروها در نهایت متروکه شدند و آجرها و سنگ های بدون سرنشینِ آن به دست لاشخوران افتاد.
مسافرانی که در اواخر قرن نوزدهم به پکن میرفتند، به قصد بازدید از دیوار بزرگ راهی سفری 60 کیلومتری به خارج از پکن می شدند. سفری سوار بر قاطر، که استخوان ها را به تق تق میانداخت، حدودا دو روز طول می کشید. مقصد آنها Badaling بود، یک تنگه ی بلند در کوههای Jundu. دیوار اینجا، گرچه درحال خراب شدن بود اما به طور ویژه ای بزرگ بود، و نشان دهنده ی اهمیت استراتژیک این دروازه، بین زمین های حاصلخیز پایتخت و دشت های آن سوی دیوار بود. در سال 1909، اولین راه آهن خودساخته ی چین، پایتخت را به بادالینگ متصل کرد اما بعدها به دلیل جنگ با ژاپن و سپس جنگ داخلیِ چین، بازدید از دیوار بزرگ محدود شد.
کمونیست های پیروز در ابتدا علاقه ی چندانی به دیوار نداشتند. به این دلیل که مائو زدونگ کشاورزان را به اسکان نزدیک دیوار تشویق می کرد تا ازآن به عنوان منبع رایگان مصالح ساختمانی استفاده کنند. در اواسط دهه 1950، هرچند تصمیم بر این شد که دیوار بزرگ در بخش بادالینگ اولین جایی از دیوار باشد که بعد از دوره ی مینگ ترمیم و بازسازی می شود، اما مجددا در سال 1987، دو پروژهی ترمیم و بازسازی دیگر در هشت کیلومتری دیوار و شامل 20 برج دیدبانی احیا شدند. احیا شده به عنوان یک نمونه ی بین ظیر از میهن پرستیِ جمهوری خلق چین، جایی که صدها نفر از سران دولت های خارجی از جمله: نیکسون، تاچر، گورباچف و اوباما روی برج و باروی آن برای دوربین ها لبخند زده اند و صدها میلیون گردشگرِ چینی و خارجی روی پله های شیب دار آن نفس نفس زده اند.
درکنار بادالینگ (Badaling) (که این روزها با تله کابین ها و استندهای سوغاتی فروشی خود بیشتر شبیه پیست اسکی شده است)، چندین بخش دیگر از دیوارِ دوره ی مینگ ترمیم و بازسازی و به روی گردشگران باز شده اند، ازجمله: موتیانیو (Mutianyu)، جین شَن لینگ (Jinshanling)، سیماتای (Simatai) که همگی در محدوده ی شهرپکن قرار دارند. اما با این حال، به یادماندنی ترین راه برای صعود به پشت این اژدها، یافتن بخشی از دیوار است که متروکه و دست نخورده باشد، جایی که گیاهان پرتراکمند و خالی از گردشگر است. می توان عکس های خارق العاده ای از این پهنه ی شگفت انگیزِ سنگی گرفت، اما ممکن است دسترسی به آنجا دشوار باشد و سنگ های زیرپایتان به طرز خطرناکی بی ثبات باشند. بنابراین بهترین راه برای دسترسی به بخش های بکر دیوار، همراه شدن با تورهای کوهنوردی ویژه است.
اگر به خواندن سفرنامه ی چین علاقمندید، لطفا حساب من در اینستاگرام را دنبال کنید.