قبل از اینکه شروع کنیم، سه تا آهنگ زیر رو گوش کنید:
آهنگ یک ،
آهنگ دو ،
آهنگ سه ،
آیا می تونید تشخیص بدید که کدوم قطعه، موسیقی چینیه؟ بله، هرکسی می تونه موسیقی چین رو از بقیه ی قطعه ها تشخیص بده! آیا می دونید که اون چیه که موسیقی چین رو انقدر متفاوت می کنه؟ برای پاسخ به این سوال اول باید در مورد “The Pentatonic Scale” یا گام پنتاتونیک بدونیم.
حالا Scale چیه؟در تئوری موسیقی Scale یا همون "گام" مجموعه ای از نت هاست که به صورت متوالی با فاصله ی معین پشت سر هم قرار می گیرند. به بیان دیگه به صداها و نت هایی که به صورت متصل میان فاصله ی یک اکتاو قرار بگیرند گام گفته می شود. برای مثال گام do، یعنی از نت do شروع به شمارش نت ها به سمت بالا کنیم تا به خود نت do که در اکتاو بالاتر هست برسیم:
do-re-mi-fa-sol-la-si
به این صورت میگن گام ماژور بالارونده و اگه داشته باشیم:
Si-la-sol-fa-mi-re-do
بهش میگن گام ماژور پایین رونده
بیشتر ملودی های موسیقی رو میشه روی خطوط حامل نشون داد. خطوط حامل مجموعه ای از پنج خط افقی موازیه که بین شون چهار فضای خالی وجود داره.
چند نوع گام داریم؟ دو نوع گام رایج و مشهور وجود داره: پنتاتونیک (با پنج نت در هر اکتاو) و هپتاتونیک (با هفت نت در هر اکتاو)
انواع مختلفی از گامهای پنتاتونیک وجود دارند که از موسیقی نواحی مختلف جهان پدید آمدهاند که در میان آنها گام پنتاتونیک چینی منحصر به فرده. به عنوان یکی از قدیمی ترین تمدن های جهان، موسیقی چینی به خاطر گام پنتاتونیک خاصش معروفه. گام پنتاتونیک معمولی چینی شامل do, re, mi, sol, la میشه که یعنی اگه از گام استاندارد هفت نتی، نت های si و fa رو حذف کنیم به گام پنتاتونیک چینی می رسیم.
آیا گام پنتاتونیک می تونه احساسات رو بیان کنه؟ شاید به نظر برسه که داشتن نت های کمتر در موسیقی باعث میشه که موسیقی اونقدرها هم عالی و غنی نباشه ولی در واقع اصلا این طور نیست. موسیقی ای که در گام پنتاتونیک ساخته شده می تونه احساسات بسیار قوی و عمیقی رو به زبان چینی بیان کنه. به عنوان مثال، شما می تونید با گوش دادن به ملودی های معروف زیر این احساسات رو تجربه کنید:
The Cowherd’s Flute (牧童短笛)- by Lang Lang
یا آهنگ Jasmin Flower (茉莉花)-by Song ZuYing که ملودیش از اپرای Turandot پوچینی اقتباس شده:
در واقع موسیقی کاملا با فلسفه و به ویژه فلسفه ی کنفوسیوس در ارتباطه. می دونیم که اندیشه ی کنفوسیوس تاکنون بیش از 2000 سال هست که اندیشه ی غالب در چین بوده و اگر نوشته های کنفوسیوسی رو مورد مطالعه قرار بدیم، خواهیم دید که برخی از عقاید کنفوسیوسی به شدت بر درک اینکه موسیقی چه باید باشد تاثیرگذار بوده. سه ایده یا سه جنبه ی بسیار مهم وجود داره که درک کنفوسیوسی از موسیقی رو تعریف میکنه:
بنابراین اگر ما بخوایم کلمه ی قوی تری براش به کار ببریم می تونیم بگیم از نظر کنفوسیوسی ها موسیقی باید تا جایی که می تونه کامل و بی نقص باشه. در درک کنفوسیوسی، موسیقی قلب انسان رو به بهشت پیوند میده. پس موسیقی ظریف و پالوده، بازتاب دنیای هماهنگ (دارای هارمونی) هست. و اگر ما در موسیقی احساساتی منفی مثل عصبانیت، افسردگی، ناکامی و ... داریم، به این معناست که در خط مشی حاکم چیزی اشتباه است. چون برای کنفوسیوسی ها موسیقی همیشه بازتاب جهانی بیرون از جامعه، جهانی خارج از چگونگی اوضاع است.
موسیقی محبوب مدرن چینی رو از شانگهای 1930 شروع می کنیم. از سال 1930 به بعد گرامافون و فیلم بین مردم محبوب شد. این دو اختراع غربی باعث شد محبوبیت موسیقی در چین به اولین اوج خودش برسه. بسیاری از آهنگسازان که در مدارس موسیقی غربی تحصیل کرده بودند، موسیقی سنتی چین رو با تکنیک های موسیقی مدرن ترکیب کردند. که در میان آن ها موسیقی فیلم "کودکان روزهای سخت" یا Children of Troubled Time به یکی از محبوب ترین آهنگ ها در طول جنگ جهانی دوم تبدیل شد و سرانجام موسیقی این فیلم به عنوان سرود رسمی چین انتخاب شد.
پس از تاسیس جمهوری خلق چین در سال 1949 با تشویق دولت جدید و فراخوان هنر برای مردم، بسیاری از آهنگسازان چینی آهنگ ها، اپراها و سمفونی هایی برای تکریم مردم و دولت سوسیال جدید ساختند. بسیاری از آهنگسازان به جای آموختن همه چیز از غرب، برای الهام گرفتن روی میراث موسیقی سنتی چین تمرکز کردند. برخی هنرمندان مشهور مثل Guo Lanying و Hu Songhua.
آهنگ "Liang Zhu" یک کنسرتوی ویولن است که در سال 1959 توسط He Zhanhao و Chen Gang ساخته شد.
موسیقی اصلی آن برگرفته از یک اپرای چینی به نام "پروانه های عاشق-Butterfly Lovers" است و در غرب آن را به "رومئو و ژولیت چینی" می شناسند. این کنسرت ویولن افسانه ی عاشقانه ای را با ظرافت و زیبایی در یک ملودی با گام پنتاتونیک چینی بیان می کند.
موسیقی پاپ مدرن چین رو با Deng Li Jun شروع می کنیم. Deng Li Jun یک خواننده ی محبوب تایوانی در دهه ی 1970 و 1980 بود که او را بانوی اول موسیقی پاپ چین نامیدند. این آهنگ زیبا رو می توان بارها و بارها شنید:
گشایش چین در 1980 باعث شروع دوره ی جدیدی از موسیقی معاصر چین شد. ترانه هایی از احساسات مشترک مانند عشق، امید و زیبایی های طبیعت، به سرعت محبوبیت خود را بین مردم عادی به دست آوردند. از خواننده های محبوب بسیاری مثل Li Guyi ، Peng-Liyuan و Jiang Dawei می توان نام برد.
نسل جدید نوازندگان هم تحت تاثیر ستارگان موسیقی پاپ غربی و گروه هایی مثل Beatles، Rolling Stones، David Bowie، Bob Dylan، Paul Simon و ... قرار گرفتند. سازهای مدرن و سبک های غربی موسیقی پاپ هم به نوازندگان چینی معرفی شدند. نسل جدیدی از ژانرهای مختلف موسیقی وارد تاریخ شدند و موسیقی معاصر چین را تا دهه ی 1990 تشکیل دادند.
برخی از نوازندگان مثل Song Zuying و Teng Geer سبک سنتی را _چه مربوط به بالاترین سنت ها باشد و چه مربوط به اقلیت ها_ حفظ کردند.
در حالی که برخی از نوازندگان مثل Cui Jian و Luo Dayou سعی در گسترش روش خود در موسیقی Rock & Roll داشتند،
برخی دیگر مثل Liu Huan و Wang Fei موسیقی پاپ را برای اکثریت مردم _که فقط می خواستند موسیقی زیبا باشد_ اجرا می کردند.
و Jay Chow خواننده ی محبوب چینی که اخیرا R&B و رپ را با گام پنتاتونیک و سازهای چینی تلفیق کرده و یک سبک جدید در موسیقی چین ایجاد کرده: