ویرگول
ورودثبت نام
فرزانه وکیلی
فرزانه وکیلی
خواندن ۱۲ دقیقه·۴ سال پیش

هنر نقاشی در چین

برای رسیدن به یک شناخت کلی از هنر نقاشی در چین، سه موضوع جالب رو در قالب سه سوال بررسی می کنیم.

سوال اول- چرا اکثر نقاشی های چینی بدون قاب هستند؟

وقتی از نقاشی صحبت می کنیم معمولا یاد یک تابلوی قاب دار تو موزه یا گالری میفتیم. قابی که با نگاه به اون می تونیم کل نقاشی رو یکجا ببینیم. اما داستان نقاشی های چینی یه چیز دیگه ست. فرقی نمی کنه که این نقاشی روی بادبزن های کاغذی باشه یا روی آلبوم های چینی یا طومار نقاشی، به هر حال ما نمی تونیم کل تصویر رو بلافاصله و یکجا ببینیم؛ چون این نقاشی ها به تدریج مثل طومار جلوی چشم ما باز میشن.

نقاشی چینی روی بادبزن کاغذی
نقاشی چینی روی بادبزن کاغذی


نقاشی روی آلبوم های چینی
نقاشی روی آلبوم های چینی


نقاشی چینی طوماری
نقاشی چینی طوماری


حالا بین انواع مختلف نقاشی در چین، مدل نقاشی طوماری از اهمیت بیشتری برخورداره. انقدر مهم که در افتتاحیه ای هجدهمین مسابقات المپیک که در سال 2008 در چین برگزار شد، از همین ایده ی نقاشی طوماری استفاده شد و این اهمیت بسیار زیاد نقاشی طوماری بین مردم چین رو نشون میده.

افتتاحیه هجدهمین مسابقات المپیک، سال 2008، پکن
افتتاحیه هجدهمین مسابقات المپیک، سال 2008، پکن


لذت بردن از زیبایی این مدل نقاشی طوماری مثل قدم زدنه. باز کردن طومار نقاشی، مثل این میمونه که ما نقاش رو لحظه به لحظه دنبال می کنیم و چیزی رو می بینیم که اون داره می بینه. همچنین ما این شانس رو داریم که بدون عجله رو هر قسمت از نقاشی که خواستیم تمرکز کنیم و ذره ذره از زیبایی نقاشی لذت ببریم تا زمانی که طومار کاملا باز بشه. نگاه کردن به این نوع نقاشی مثل سفر کردنه، ما نمیدونیم چه اتفاقی قراره بیفته یا سفر چطوری به پایان میرسه اما به هر حال ما رو به نوعی شگفت زده خواهد کرد.

اینجا یه نقاشی طوماری معروف به نام "نقشه ی رودخانه ی چینگ مینگ" 清明上河图 رو انتخاب کردیم که صحنه ای از پایتخت امپراطوری سونگ رو نشون میده:

با توجه به اینکه طول نقاشی بسیار زیاده برای دقت در جزئیات لینک زیر رو باز کنید:
با توجه به اینکه طول نقاشی بسیار زیاده برای دقت در جزئیات لینک زیر رو باز کنید:
https://en.wikipedia.org/wiki/Along_the_River_During_the_Qingming_Festival

با باز کردن طومار به ما این حس دست میده که انگار وارد نقاشی شدیم و برگشتیم به هزار سال قبل! تو خیابوناش قدم میزنیم، از رو تپه هاش عبور میکنیم، به یه نقطه ی دور خیره میشیم یا یه گوشه وایمیستیم و از تمام جزئیات زندگی پایتخت لذت می بریم. می تونیم خیلی واضح زندگی روتین مردم اون زمان رو مشاهده و حتی تجربه کنیم.

مولتی پرسپکتیو بودن یکی دیگه از خصوصیات نقاشی چین به ویژه نقاشی طوماریه.

سمت چپ: نقاشی سه بعدی غربی با پرسپکتیو یک نقطه ای سمت راست: نقاشی دو بعدی چینی با پرسپکتیو چند نقطه ای
سمت چپ: نقاشی سه بعدی غربی با پرسپکتیو یک نقطه ای سمت راست: نقاشی دو بعدی چینی با پرسپکتیو چند نقطه ای


برخلاف نقاشی های سه بعدی غربی با پرسپکتیو یک نقطه ای که بعد از رنسانس محبوب شدن، این مدل از نقاشی با اینکه دو بعدیه ولی پرسپکتیو چند نقطه ای داره و با باز کردن طومار هر بخش از نقاشی پرسپکتیو خاص خودش رو داره و نقاش از زاویه ی دید متفاوتی نقاشی رو کشیده.

تفاوت در نگرش زیبایی شناسی چینی ها و غربی ها باعث به وجود اومدن این سبک های متفاوت در نقاشی شده. به این صورت که نگرش غربی ها به نقاشی ثابته و حتی اشیاء متحرک در نقاشی ها هم ثابتند و برای همیشه ثابت میمونن؛ و سبک پرسپکتیو یک نقطه ای هم کمک به درک این ایده ی ثبات ابدی میکنه.

Red Maple Leaf Colorful - Oil Painting
Red Maple Leaf Colorful - Oil Painting


ولی نگرش چینی ها داستان کاملا متفاوتی داره. اون ها تو نقاشی دنبال تائو یا مسیر می گردن و میخوان این تائو رو در حرکت پیدا کنن. این پویایی رو با تغییردادن مدام پرسپکتیو به دست میارن که باعث میشه نقاشی زنده تر و پر جنب و جوش تر به نظر بیاد. به خاطر همین هم هست که در نقاشی های چینی خیلی کم از تکنیک سایه روشن استفاده میشه، چون نقاش بدون اون هم میتونه به نتیجه ی دلخواهش برسه.

Clouds in the Yellow Mountain - Ink Wash Painting
Clouds in the Yellow Mountain - Ink Wash Painting


نقاش های چینی روی تعادل بین مردم و طبیعت تاکید زیادی دارن. فرایند رشد کردن و فرایند لذت بردن، هر دو این فرصت رو به ما میدن که درک کنیم بخشی از طبیعت هستیم و پیوستگی خاصی با طبیعت داریم. یک مثال خوب که این ایده ی تعادل بین مردم و طبیعت رو نشون میده "باغ چینی" هست؛ که اگرچه این باغ ها توسط انسان ها ساخته میشن اما در عین حال حس بودن در طبیعت رو به انسان میدن.

Yuan Jiang’s “Palace of Nine Perfections” (1691), a set of 12 hanging scrolls of inked and colored silk. Credit...The Metropolitan Museum of Art
Yuan Jiang’s “Palace of Nine Perfections” (1691), a set of 12 hanging scrolls of inked and colored silk. Credit...The Metropolitan Museum of Art


سوال دوم- چرا نقاشی های چینی معمولا سیاه و سفیدند؟

هر چند که ما نقاشی های چینی زیادی می تونیم پیدا کنیم که رنگی هستند ولی در فرهنگ چین، عالی ترین نوع نقاشی، نقاشی های بدون رنگ (یا همون سیاه و سفید) هستند. بهترین مثال برای نقاشی های بدون رنگ تکنیک (Ink Wash Painting) یا "سیاه قلم ادیبان" هست. در این روش از نقاشی با استفاده از قلم و مرکب سایه روشن های مختلفی بر روی کاغذ شوآن، واشی یا ابریشم ترسیم می شود. این سبک از نقاشی یکی از هنرهای مهم ادیبان چینی و فرهیختگان خاور دور هست، نام "ادیبان" هم به همین خاطر به این تکنیک داده شده. سایه روشن ها در این نقاشی ها از طریق کم و زیاد کردن غلظت مرکب ایجاد میشه و به این روش میتونن هر چیزی رو نقاشی کنن و حس خوشایندی از آرامش، سادگی و زیبایی خلق کنن.

Bamboo by Zhang BanQiao
Bamboo by Zhang BanQiao



این سبک از نقاشی ریشه ی فلسفی عمیقی هم داره، برخلاف غربی ها که عاشق رنگ در نقاشی هستند، یه نقل قول از "لائوزه" _یکی از بنیانگذاران کلاسیک دائوئیسم_ هست که میگه:

«پنج رنگ انسانها را کور میکند.» 五色令人盲

ایده پشت این حرف اینه که رنگ باعث میشه ما فقط لذت سطحی از نقاشی ببریم و این لذت از سطح چشم ما فراتر نمیره و راهی به قلب و روح ما باز نمی کنه. از نظر دائوئیسم عالی ترین حالت هنر در سادگی و اصالته؛ هرچه ساده تر بهتر، هرچه تعدادرنگ کمتر بهتر! طبق ایده ی دائوئیسم میشه گفت ماهیت واقعی جهان یا حقیقت، سیاه و سفیده. همچنین "یین و یانگ" که نمادی از تایچی هست این ایده نقاشی سیاه و سفید رو به خوبی نشون میده و در حال حاضر در غرب هم بسیار محبوبه. نقاشی سیاه قلم ادیبان هم بازتاب این نوع طرز فکره.

Yin & Yang
Yin & Yang


چینی ها میگن که در مرکب پنج رنگ وجود داره، تن های مختلفی از رنگ طوسی می تونه از مرکب به وجود بیاد، خیلی جالبه که نقاشی سیاه و سفیده ولی رنگ های دیگه رو هم داره. پنج رنگی که در نقاشی چینی وجود داره در فرهنگ چین به پنج نوع تغییر شناخته میشه. و مرکب میتونه به پنج رنگ تقسیم بشه.

5 تن مختلف رنگی که از مرکب به وجود میاد.
5 تن مختلف رنگی که از مرکب به وجود میاد.


اصلی ترین ابزار سیاه قلم ادیبان، قلم مو هست و روش های مختلفی برای استفاده از یک قلم مو وجود داره. دو ابزار مرکب و قلم مو جداجدا به نظردو ابزار خیلی ساده هستند ولی از ترکیب این دو ابزار هزاران هزار تنوع به دست خواهیم آورد. طبق فلسفه ای که میشه در متون لائوزه دید: دائو یک رو تولید میکنه، یک دو رو تولید میکنه، دو سه رو تولید میکنه، و سه همه چیز رو تولید میکنه.

وقتی در مورد سادگی صحبت میکنیم میتونیم چندتا چیز هم در مورد خط بگیم. در هنر خطاطی چینی مثل هنر نقاشی از همون ابزار مشابه "قلم مو" استفاده میشه و در فرهنگ چین هنر خطاطی و نقاشی بسیار به هم مرتبط هستند چون خطاطی در نقاشی هم نفوذ کرده و خط از اهمیت بالایی برخورداره. و این خودش دلیل دیگه ای بر مهم نبودن رنگ در نقاشی چینی داره، چون جای رنگ در نقاشی چینی رو خط گرفته. یک خط یا یک شکل با ارزش تر از رنگه. مدتی طول میکشه که درک کنیم چطور شکل یا خط میتونه از رنگ مهم تر باشه، اما این چیزیه که در هنر چین وجود داره و همون چیزیه که جذابش میکنه. وقتی به یک نقاشی چینی نگاه می کنیم می بینیم که نقاش با همین خطوط ساده تونسته موجودات زنده ی بسیار پیچیده ای رو ترسیم کنه که در عین حال خیلی زنده (واقعی) و سرشار از انرژی به نظر میان.

و نکته ی جالب دیگه ای که در فلسفه ی چینی یا بهتر بگیم در هنرچینی هست اینه که اونها فکر می کنند یک خط نباید شکسته بشه و باید پیوسته باشه (قلم مو نباید از روی کاغذ برداشته بشه)، نمیتوان نوشته را قطع کرد یا بعدا چیزی بهش اضافه کرد، خط همیشه باید پیوستگیش رو حفظ کنه. و این بازتاب همون ایده ی "چی" (Qi) هست که میتونه به "انرژی" هم ترجمه بشه.

"چی" در نقاشی چینی بسیار مهمه، وقتی یک نقاشی چینی رو میخوانیم Qi زنده ست (بله درست خوندید: نقاشی رو میخوونیم. چیزی که جالبه اینه که در چین نقاشی رو تماشا نمی کنند، نقاشی رو نگاه هم نمی کنند، بلکه نقاشی رو میخونند، درست مثل خطاطی!) در یک نقاشی خوب ما میتونیم حضور Qi رو درون نقاشی احساس کنیم و اون حتی میتونه به بدن ما هم منتقل بشه. و معتقدند که هرکسی میتونه این Qi رو حس کنه و این فقط یک ایده ی انتزاعی نیست.


سوال سوم- آیا نقاشی های چینی نوعی هنر انتزاعی هستند؟

داستان ها و اصطلاحات زیادی درباره ی هنر نقاشی چینی وجود داره، یکی از محبوب ترین این داستان ها که الان تبدیل به ضرب المثل هم شده هست:

افسانه ی (Hua Long Dian Jing) (画龙点睛) داستانی که سابقه ی تاریخی هزاران ساله داره! «نقاشی بوده که نقاشی های زیبایی از اژدها می کشیده ولی براشون چشم نمیذاشته، در افسانه ها اومده که به محض اینکه برای یک اژدها چشم میکشه، اژدها زنده میشه و به پرواز درمیاد.»
یا داستان دیگه ای به نام 神笔马良 "مالیانگ و قلم جادو" هست که در اون «کودکی به نام مالیانگ بود که علاقه ی عجیبی به نقاشی داشت و هرچی که نقاشی می کرد زنده و واقعی می شد.»

هر دوی این داستان ها به ما نشون میده که مردم چین چه فکری درباره ی نقاشی می کردند و به معنای واقعی کلمه، نقاشی برای اونها مثل یک قدرت جادویی هست که ممکنه زندگی روزمره رو تغییر بده. این قدرت جادویی همون توانایی نقاش در درک عصاره و روح چیزهاییه که به تصویر می کشه. نقاشان چینی سعی نمیکنند چیزها یا واقعیت روزمره رو همون طوری که دقیقا هست به تصویر دربیارن، اما در عین حال اونها مشاهده و تقلید از دنیای واقعی رو خوب بلدند.

درواقع این یک نقاشی از میگوهاست که در اون هیچ رنگ یا سایه روشنی دیده نمیشه، اما هنرمندی که اون رو نقاشی کرده تونسته با همین خطوط ساده، یک تصویر واقعی تولید کنه. هرکسی که به این نقاشی نگاه کنه بلافاصله می فهمه که اون چیه و حتی میتونه حرکت میگوها و سرزندگی رو در اون حس کنه.

نقاشی طوماری از کوه های FuChun Shan
نقاشی طوماری از کوه های FuChun Shan

نقاشی دیگری به نام 富春山居图 هم در ابتدا ممکنه تصویری انتزاعی از مناظر طبیعی به نظر برسه، اما اگه کسی خودش به کوه های Fu Chun Shan بره می بینه که ابرها، مه، کوه ها و صخره ها دقیقا همونی هستند که در نقاشی تصویر شده.

بخشی از نمای واقعی کوه های FuChun Shan (با قطعه ی دوم و پنجم نقاشی مقایسه کنید)
بخشی از نمای واقعی کوه های FuChun Shan (با قطعه ی دوم و پنجم نقاشی مقایسه کنید)


در انتها می تونیم بگیم که نقاشی های چینی با واقعیات روزانه رابطه ی بسیار جالب و پیچیده ای دارند. چه جور رابطه ای؟ با اینکه واقعیت رو منعکس می کنند، فقط یک کپی صرف از واقعیت یا چیزی شبیه به عکس هم نیستند. اونها تلاش می کنند چشمگیرترین لحظات رو در بهترین زمان روی کاغذ یا ابریشم بیارن؛ و به همین خاطره که شامل اون قدرت جادویی یا فریبندگی میشن و نقاشی جلوی چشم ما زنده میشه، واقعی میشه! و این بالاترین هدفیه که در فلسفه ی چینی وجود داره، اینکه استادان نقاش سعی می کردن عصاره ی چیزها رو طوری تصویرکنن که ما در واقعیت درک می کنیم. میشه گفت که این عصاره هم از چیزی که نقاشی شده و هم از شخصیت و تفکرات نقاش نشات گرفته. ایده ی قشنگی که:

«همه ی واقعیت اون بیرون نیست، حتی فقط در درون هم نیست، بلکه هردوی اینهاست.»




فرهنگچینهنر نقاشیسیاه قلم ادیباننقاشی طوماری
اینجا، باهم، در مورد فرهنگ و غذای چین یاد می گیریم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید