Hamidreza Farzi
Hamidreza Farzi
خواندن ۶ دقیقه·۶ سال پیش

کوله پشتی اول و لوکس‌طوریِ من :)) - 98

سلام به همه ، فکر کنم پارسال بود که با کوله پشتی در ویرگول آشنا شدم و اون زمان متاسفانه نتونستم چیزی بنویسم. خیلی وقته اینجا میخونم و چون اهل نوشتن نبودم چیزی نمینوشتم ولی ازین پس میخوام بنویسم

این اولین کوله پشتی من هست ، ساعت 5 بعداز ظهر که لابه لای کارهام دارم واستون مینویسم . اول از همه بگم یکم توضیح وار نوشتم ، و اگه این اذیتتون میکنه ، جملاتی که بولد (Bold) کردم رو بخونین . ولی سعی کنین همشو بخونین :دی

کوله پشتی ، ubackground.com
کوله پشتی ، ubackground.com
فرض کنید کوله پشتی ای دارید که قرار است در آن تجربیاتی را از سال 97 بگذارید و با خود به سال 98 ببرید . تجربیات مثبتی که همراه داشتن آنها به شما کمک میکنید نسبت به سال قبل فردی توانمند تر بشوید . درکوله‌ی خود چه تجربیاتی را قرار میدهید؟

 این بیت از سعدی هست ،‌ که میگه باتو بودن زِ‌ همه دست کشیدن دارد که شرح حال منه که از اینستاگرام و اینا دست کشیدم و معتاد محتوای ویرگول شدم :))
این بیت از سعدی هست ،‌ که میگه باتو بودن زِ‌ همه دست کشیدن دارد که شرح حال منه که از اینستاگرام و اینا دست کشیدم و معتاد محتوای ویرگول شدم :))
  • خُب ! بریم بخونیم :

رایت ایت دَوون ، مِیک ایت هَپِن... یا بنویس تا اتفاق بیفتد...

چند روز مونده بود به تحویل سال 97 که من یه برنامه کلیِ تیتر وار برای خودم در یادداشت موبایلم نوشتم ، یکی از اون تیتر های برنامه کلی 97 من این بود که زبان انگلیسیم رو تقویت کنم و اینکار رو خوشبختانه تونستم انجام بدم و رفتم کلاس زبان ، الان هم کلاس نمیرم ولی کار میکنم رو زبانم. (نه کامل، اما راضی کننده) .

یکی دیگه از تیتر هایی که نوشته بودم این بود که برنامه نویسی اندروید یاد بگیرم و خوشبختانه نیمه دوم سال 97 ویدیو های آموزشی خریدم و تا الان یکم جلو رفتم (درسته کمه ولی زمانی که داشتم هم کم بود) و این خیلی خوب بود و منو راضی میکرد.

یکی دیگه از تیتر ها این بود که ، امسال بیشتر مطالعه میکنم! و واقعا تونستم چند تا کتاب ، چند تا مقاله بیشتر از پیش بخونم و این بسی خوشحال کننده بود.

فیلم دیدن یا ندیدن ، من تا قبل پاییز 97 تفکرم این بود که تماشای فیلم فقط وقت تلف کردنه! تا اینکه دوستم بهم چند تا فیلم معرفی کرد و تماشاشون کردم. اینروزا حداقل هر هفته یک فیلم میبینم ، الان واقعاً فهمیدم که فیلم دیدن اتلاف وقت نیست و این تفکر اشتباهه. (شاید فیلم های من در حد فیلمهای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران بود و این باعث شکل گرفتن این تفکر غلط شده بود)


شما میانگین پنج نفری هستید که بیشترین وقت خود را با آنها میگذرانید.

یه شخصی این جمله بالا گفته بود و اسمش یادم نیست ، (و چه خوب و راست گفته!) دوستی های امسالِ من خیلی با سالهای قبل فرق داشت ، امسال تمام سعی من این بود که با کسانی ارتباطمو بیشتر کنم که برای من و طرز تفکرم خوب و مفید بوده باشن . به نظر من هیچ انسانی بی عیب نیست (حتی من که سرشار از عیبم) اما تمام سعی من این بود که بی عیب ترین دوست ها رو انتخاب کنم و برای دوستانم بی عیب باشم. (من درونگرام و ارتباطاتم ضعیفه ؛ زیاد اهل دوستی نیستم ولی به هر حال دو سه تا دوست و همکلاسی داشتم که برای زندگی من مضر بودن ، حذف شدن :) )

یکی از چیزایی که من فهمیدم ، یاد گرفتن همه چیزِ خوب حتی به مقدار کم! هست ، حتی چیزای کوچک! قبل ها میگفتم باباااا وقتی من نمیخوام فلان کار رو تا تهِ تهش برسونم ، برای چی شروع کنم ، اما من الان فهمیدم که خیلی خوبه که تو هر مسیر خوبی یه دستی داشته باشم :دی

دستم تو جیب خودم باشه ، امسال من بیشتر کار کردم ، از اونجایی که آدم کم خرجی هستم و خرجم خیلی کمه ، امسال سعی کردم دستم تو جیب خودم باشه ، نمیگم کلاً از طرف خانواده ساپورت نشدم ولی اینکه همه چیزم رو ازونا تامین کنم نبود. بسه دیگه پسر تو دیگه بیست سالته باید مستقل زندگی کنی :دی

اعتماد به نفسی که سال 97 پیدا کردم رو هم میذارم توی جیب بغلی کوله ام که خیلی خیلی در درسترس ام باشه :دی ، (همونجا که بطری میذارن.)

برای خودم زندگی میکنم ، استایل زندگی من مخصوص منه و به هیچکس اجازه اینو نمیدم که برای زندگی شخصی من تعیین تکلیف کنه ، همونطور که 97 من اینجوری گذشت.

نه به انتظار کسی و نه انتظار زِ کسی ! با شنیدن این جمله ، یاد این دری میفتم که سال 97 توی یک کوچه ای در ماهنشان ثبت کردم،گفتم شما هم ببینید :)
نه به انتظار کسی و نه انتظار زِ کسی ! با شنیدن این جمله ، یاد این دری میفتم که سال 97 توی یک کوچه ای در ماهنشان ثبت کردم،گفتم شما هم ببینید :)

نه به انتظار کسی و نه انتظار زِ کسی ! این جمله همیشه یادم میمونه.

توی کارم جدی و رک باشم ، تا قبل از این من کارهای تخصصی رو برای آشنا ها در مورد قیمت حرفی نمیزدم و کمی خجالتی بودم در این مورد ، اما سال 97 تونستم خودمو اصلاح کنم و از این به بعد برنامه همینه.

محتوای ویرگول ! آدمای ویرگول ! ، منو خیلی جذب خودش کرده ! ویرگول هم میذارم توی کوله ام برای سال بعد.


برای حرکت در مسیر زندگی باید سبک و چابک بود. چه مواردی را از کوله‌ی خود خارج میکنید که در سال 97 باقی بماند و شما سبک تر حرکت کنید؟ چیزهایی که از کوله خارج میکنید مثلا میتواند تجربیات ناخوشایند یا ناراحتی ها باشد.

من تو سال 97 یاد گرفتم که بحث و جدل کردن با کسی واقعاً بیهودست ، حداقل برای من که قدرت بیان ضعیفی دارم و ایمان دارم که همیشه‌ی همیشه کسایی که بیشتر میدونن ، پیروز بحث ها نیستن ! گاهی و شاید خیلی وقت ها پیروز میدانِ بحث ، کسی هست که قدرت بیانش خوبتره (حتی اگر درک و فهمش کم باشه ، قدرت بیانش خیلی بهش کمک میکنه.) و اصلاً چه کاریه؟! تو مسئول تغییر اعتقادات و باور های عموم مردم نیستی پسر !

علاوه بر بحث و جدل بیخودی ، تعصب بی‌جا رو از کوله ام برمیدارم میذارم بمونه زمین ، خیلی سنگین و سرعت کم کنه.

کمال گرایی رو میذارم کنار چون واقعا بهم آسیب میزنه!

اینستاگرام رو میذارم توی سال 97 بمونه :)) ، اینستاگرام رو حدود یک ماهه که دی اکتیو کردم و دیگه نمیرم ، خیلی حالم خوبه ، چون علاوه بر وقت گیر بودن ، محتوای زرد و پراکنده اش بهم آسیب میزد ، حتی باعث میشد دونسته هام یادم بره!!! و پیشنهادم به شما هم اینه که دی اکتیو کنید تا حالتون مثل من خوب شه :دی به امتحانش می‌ارزه!

انتخاب های غلط رو میذارم بمونه زمین ، خیلی سنگین ان. :)


فرض کنید در سال 98 بیشتر آن فردی شده اید که شبیه ایده آل شماست. در این صورت چه ویژگی ها و رفتارهایی باید در شما تقویت شود ؟ چه چیز هایی را در کوله‌ی خود میگذارید که کمک میکند این ویژگی ها در شما تقویت شود؟
  • من زود از کوره در میرم و سعی ام اینه که کمتر خودمو عصبانی کنم .
  • تکه کلام و اصطلاح های ناپسند رو استفاده نمیکنم.
  • به مردم کمک کنم.
  • روی شخصیت خودم بیشتر کار خواهم کرد.

در پایان :

تشکر میکنم ازتون و میخوام بگم چشاتون درد نکنه که کامل خوندین . دست کسایی رو که میخوان نظرشون رو نسبت به کوله پشتی من اعلام کنن صمیمانه میفشارم :)

کوله‌پشتی‌۹۸کوله پشتیسال نو مبارکعید نوروز مبارکعیدتان مبارک
جوان ۲۲ ساله | طراح گرافیک | فعلاً سرباز
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید