بعد از تدریس روز یکشنبه، شب تو خونه نشسته بودم و مشغول کار با گوشی بودم؛ یه سر به ایمیلهام زدم، بچهها غوغا کرده بودن.
یکی نوشته بود: استاد خیلی جالب بود، من رفتم در موردش خوندم.
یکی نوشته بود: استاد من هنوز متقاعد نشدم و چندین سوال دیگه دارم.
چند تا دیگه از بچهها هم بودند که از من نظر میخواستن و فکر میکردن تو زندگی شخصیشون دچار اختلال هستن.
معمولا به ایمیلهایی که خیلی مهم نیستن جواب نمیدادم. امروز دوباره با همون کلاس، درس دارم و قراره که ادامه مباحث قبل رو بهشون بگم و حتماً خیلی از ابهاماتشون برطرف میشه.
دم در دانشگاه که رسیدم زود کیفم رو برداشتم و ماشینو قفل کردم، همزمان با بالا رفتن از پله ها یکی از بچهها صدام کرد:
+سلام استاد وقتتون بخیر الان با ما کلاس دارین؛ وایی من خیلی ذوق دارم!
_ سلام عزیزم؛ صبحت بخیر. ماشالا چه انرژی بالایی! خدا کنه برای امتحان هم یه همچین انرژی داشته باشید.
با این حرفم یکم خجالت کشید و سرشو انداخت پایین و زودتر از من وارد کلاس شد.
منم لبخندم و حفظ کردم و وارد کلاس شدم؛ سلام و احوالپرسی کردم با بچهها و حالشون رو پرسیدم.
لپتابمم وصل کردم، امروز باهاش کار داشتم. بعد از حضور و غیاب، بلند شدم وایسادم و شروع کردم به صحبت کردن.
_خب بچها مرور کردین روی مباحث قبل؟
+تقریبا.
خندم گرفت!
_بازم قابل قبوله. بچهها موارد قبلو که تدریس شده توی این ویدیویی که الان میخوام بزارم هست، ببینینش تا مروری بشه روی مطالب قبل.
بچها سکوت کردن و تا آخر دیدن.
https://youtu.be/_8OskOx3-jU?si=U04grbJ4Rk0QIlmx
بعد از دیدن فیلم دوباره همهمه شد، خودکارم رو زدم به میز...
_بچهها اگر سوالی دارین دست بلند کنین که دونه دونه جواب بدم و همزمان تدریس. یکی از بچهها از عقب کلاس گفت:
+استاد فواید این نوع از روابط رو میتونید بگید؟
قطعاً عزیزم اگر فایدهای برای طرفین نداشته باشه باید شک کرد. اما این فواید توی مقالهای که تو سال ۲۰۱۴ در ژورنال پزشکی جنسی منتشر شد، از بین بیشتر از ۱۵۰۰ زن و مرد خواسته شد که علاقهی خودشون رو به ۵۵ تخیل جنسی بیان کنن که به چندین دسته با مضمون BDSM به وجود اومدش. بچهها نمیتونیم بگیم که هیچ چیز به طور کامل خوب یا بد هستش ولی اگر این نوع از رابطه به طور موقت و متعادل باشه میتونه مزایاهایی هم به دنبال داشته باشه. بر اساس مطالعهای که توی مجله پزشکی جنسی منتشر شد، افرادی که در BDSM هستن، از لحاظ روانی سالمتر هستن، این مطالعه نشون میده افرادی که در فعالیتهای BDSM شرکت میکنن، اغلب برونگراتر هستن، تمایل دارن که تجربیات باز رو تجربه کنن، وظیفه شناستر هستن، اونا احساس کمتری به طرد شدن دارن و تمایل دارن که کمتر روان رنجور بشن. حتی این مطالعه نشون میده که افراد با تمایلBDSM دلبستگی ایمنتری هم دارن. بچهها افرادی که عضو هستن، استرس روانشناختی کمتری دارن، افرادی که مورد مطالعه قرار گرفتن، گفتن که در هنگام رابطه و پایان رابطه استرس کمتری رو تجربه کردن و بر اساس این مقاله هر دو فرد سلطهگر و سلطهپذیر سطح کورتیزول در بدن هاشون پایین اومده.
یکی از بچهها دستش رو آورد بالا:
+ استاد من داخل اینترنت که سرچ میکردم از یه قراردادی صحبت میکرد، استاد منظور از این قرارداد چیه؟ این قرارداد توی دادگاههای ما هم کاربردی داره؟
_ سوال خوبیه بچهها بر اساس مقالهی استفاده از کلمات امن، گفته میشه که سنگ بنای هر رابطه ی خوب، ارتباط خوب هستش و ایجاد یک محیط قابل اعتماد با یک شریک جدید مستلزم یه برنامهریزی و توافقات متقابل هستش و از همه مهمتر توانایی گوش دادن هست. باید بدونیم که در رابطههای BDSM مرز بین لذت و تجاوز به باریکی یک مو هستش و هدف از ایجاد رابطه این هستش که ما تجربههای شیرینی به دست بیاریم نه اینکه به کسی تجاوز بشه.
بچهها داخل BDSM قراردادی با مضمون همین هدف تنظیم میشه دو طرف قرارداد به خوبی در مورد علایق خودشون باید صحبت کنن و برای یه مدت زمان مشخص قراردادی رو امضا کنن؛ بچهها قرارداد BDSM به جز در کشور ژاپن و بعضی از کشورهای دیگه، داخل ایران هیچ اعتبار حقوقی نداره و توی دادگاه قابل استناد نیست. فقط اگر یکی از طرفین دیگری رو متهم به تجاوز بکنه اون فرد میتونه از مفاد موجود در قرارداد به عنوان یه مدرکی برای رد اتّهام توی هر دادگاهی استفاده کنه.
+ یعنی استاد واقعا قرار داد دارن؟
_ آره الان عکسش رو براتون میذارم ببینین
بچهها اگر کسی بگه که قرارداد اصلاً لازم نیست، باید برای برقراری رابطه با اون فرد بیشتر فکر کنه، چون حتی مشاورها برای رابطههای وانیل هم قرارداد کتبی رو توصیه میکنن.
+استاد یه سوال دیگه بعد از عقد قرار داد چه کاری رو باید انجام داد؟
_ خُب ببین، قرارداد همیشه باید در دسترس هر دو طرف باشه تا اگر نیاز بود به اون مراجعه بکنن یا شاید بعد از یه سشن نیاز به تغییر در مفاد ها باشه.
+استاد توی قرار داد دقیقا چه چیز هایی مشخص میشه؟
_ توی عکس ها به طور کامل قرارداد رو با جزئیات توضیح داده. بچهها این قرارداد به مطیعان این اجازه رو میده تا به بررسی احساسات و محدودیتهای خودشون با رعایت احترام و توجه به نیازهاشون با خیال آسوده مورد برسی قرار بدن. این قرارداد به طور صریح میگه که چه کارهایی باید انجام بشه و چه کارهایی اصلاً نباید انجام بشه، حتی قرارداد شامل مواردی مثل اینکه تاریخ شروع، مدت زمان رابطه و زمان بین هر رابطه و... رو مشخص میکنه.
+ استاد من راجع به BDSM یه چیزایی خوندم ولی یه سوال دارم، درسته که دام باید روی ساب شناخت کافی داشته باشه و هر وقت که احساس کرد داره زیاده روی میکنه قطع کنه؛ ولی خب اگر یه جایی واقعا خارج از تحمل ساب بود، فرد سلطهپذیر باید چیکار بکنه؟
داد بزنه؟
با گفتن قسمت آخر سوالش همهی بچهها خندیدن...
_ باریکلا سوال خوبیه، اینجا باید یه چیزی وجود داشته باشه تا ساب در هنگامی که احساس ناامنی و خطر کرد حتماً بتونه از اون استفاده کنه و اون، کلمه ی سیفورد هست.
+یعنی چی استاد؟
با لبخند گفتم:
_ عجله دارینا الان میرسم بهش. بچهها بر اساس مقالهای که در سال ۲۰۱۶ انجام شد، سیفورد کلمه امنی هست که قبل از شروع یه سشن به طور توافقی حتی توی متن قرارداد هم آورده میشه تا در زمانی که فشار از حد توان ساب خارج میشه، ساب بتونه با گفتن اون کلمه یا حرکت به دامیننت خودش بفهمونه که ادامه نده، که معمولاً دو حالت داره که با رنگ های قرمز و زرد گفته میشه؛ البته باید توجه داشت که از افرادی که سیفورد یا کلمه امن نمیخوان یا تمایل و ضرورتی برای استفاده از اون قائِل نیستن باید فاصله گرفت. بچهها ممکنه که به خاطر دلایل جسمی، غلبه هیجان و احساسات و یا غلبه ضعف باعث بشه تا فرد سلطه پذیر از کلمه سیفورد استفاده کنه و نکتهای که قابل تاکید هست، این هست که فرد سلطهگر حتماً باید علائم فیزیکی مثل نفسنفس زدن، سرد شدن دستها و پاها، از دست دادن هوشیاری و... که برای ایمن نگهداشتن صحنه خیلی مهم هستش رو در نظر بگیره و با این حساب حتی اگر ساب نتونست کلمه ایمن رو بیان کنه دام باز هم مسئول رفاه اون هستش.
+ استاد وقتی کلمهی امن گفته بشه چه اتفاقی میافته؟
_ بر اساس مقالهی استفاده از کلمات امن را بدانید، در سال ۲۰۱۸، بر مبنای توافق طرفین، این کلمه امن میتونه برای توقف کامل روند، که معمولاً از کلمه قرمز استفاده میشه و یا به کمتر شدن شدت اون بازی یا عمل که کلمه زرد هست اشاره کنه، همینطور یک کلمه دیگهای هم به عنوان کلمه سبز وجود داره که یعنی ادامه بده و فرد راضی هستش.
زمانی که از کلمهی قرمز استفاده میشه، فرد سلطهگر به محض شنیدن اون کلمه باید هر قسمت از بازی که باشن، همهی امور رو متوقف کنه و به فرد سلطهپذیر رسیدگی کنه. بچهها بر اساس این مقاله ممکن هستش که افراد توی برخی از جاها نتونن که صحبت کنن و اون کلمهی امن رو بیان کنن، اما باید از قبل به عنوان جایگزین روی چند علامت ساده دستی با فرد سلطهگر خودشون، به تفاهم برسن تا هر کجا که فرد سلطهپذیر نتونست از کلمه امن استفاده کنه، با استفاده از حرکات دست، پا و یا سر به فردِ سلطهگرِ خودش بفهمونه که فشار زیادی رو داره متحمل میشه تا فرد سلطهگر همه امور رو متوقف کنه.
بچ ها ذوق کرده بودن و تعجب! جالب بود براشون،
حق داشتن، BDSM یه مطلب ساده نیست؛ خیلی خیلی پیچیدست و این مباحث فقط جزءِ خیلی کوچیکی از اون جامعه رو بیان میکنه.
+ استاد یه سوال دیگه، فرد سلطهگر بعد از انجام یک سشن، فرد سلطهپذیر رو همینجوری رها میکنه؟ اگر اینجوری باشه که خیلی آسیب وارد میکنه. درسته؟
آره استاد، سوال منم هست. بعد از همه ی اینها فرد سلطهپذیر چه کاری رو باید انجام بده؟ چجوری میتونه اون دردها و تحقیر های روحی و روانی رو که روی فرد سلطه پذیر اِعمال کرده رو خوب کنه؟
_ آفرین سوالاتتون خوبه، بچهها بعد از یک تایم بازی، زمانی هستش که اون افراد نیاز به ریکاوری و بررسی نیازهای عاطفی و جسمانی خودشون دارن و باید زمانی رو برای بهبود کردن اونها بذارن؛ پس میتونیم بگیم که افترکر یا مراقبت بعد از جلسه، زمان خوبی برای ریلکس کردن و برگشت به واقعیت هستش. بچهها توی مقالهای که توسط دکتر لوری مینتز، تایید شده، اومده بود که وجود افترکر بعد از یک تایم بازی ضروری هستش، چون که در واقع افترکر برای نرمال کردن رابطه عمل میکنه.
چون بعضی از فانتزیها لزوماً مرتبط با زندگی عادی و روزمره شخص نیستن، مثلاً شاید همونطور که اون فرد در بازیها، دوست داره که فرد مقابلش به صورت سلطهگر باشه شاید اون فرد نخواد که توی زندگی عادی هم به همون منوال باشه
و حتی ممکنه که علاوه بر آسیبهای روانی، آسیبهای جسمی هم روی افراد وارد بشه؛ حتی گاهی ممکنه یه احساسی به صورت ناگهانی بعد از یک رویداد باشه، که به اون، سابدراپ هم میگن، که با اُفت فشار، سرگیجه، خستگی، حتی کمبود آب و... نشون داده میشه. بر اساس مقالههایی که موجوده گفته میشه که بعد از هر مراودهای هورمونی که به هورمون عشق معروفه و به اسم اَکسی توسین هست، داخل بدن ترشح میشه، تولید این هورمون باعث میشه تا افراد به صورت ناخودآگاه نیازمند توجه از جانب پارتنرشون باشن. بچهها افترکر یه عامل حیاتی هست که اصلاً نباید پشت سر گذاشته بشه.
هر بازی یک افترکر مخصوص خودش رو داره، در واقع همین افترکر هست که تمایز BDSM و خشونتهای محض، تجاوز و... رو مشخص میکنه و اگر افترکر توسط فرد سلطهگر صورت بگیره در واقع یکی از شروط اصلی یعنی ایمنی رو رعایت کرده و
اگر افترکر صورت نگیره یعنی آسیب به وجود اومده.
+ استاد این افترکر تا چه مدت زمانی باید صورت بگیره؟
_ بچهها شاید هر کسی نیازمند به افترکر نباشه اما بهتر هستش که فرد سلطهگر حداقل تا سه روز به فرد سلطه پذیر فشار نیاره و بیشتر تقویتش بکنه.
همزمان با تموم شدن قسمت آخرِ حرفم بچهها شروع کردن به پچ پچ کردن ها ی دونفره.
_ البته که افراد با همدیگه متفاوت هستن، ممکنه فردی با چند ساعت افترکر سریع خوب بشه، اما فرد دیگهای تا چند روز تحت تاثیر اون بازی قرار گرفته باشه.
توی مقالهی کارلوسفوئنتس، یک مصاحبهای با افرادی که توی BDSM هستن گرفته شد؛ که ۷۲ درصد اونها وجود افترکر، از جمله محبت فیزیکی، تاثیر کلامی و اعمال خدمت کردن رو مهم شمردن. بچهها باید روی این مورد دقت زیادی داشته باشیم که افرادی که با هم در رابطه هستن، اون فرد سلطهگر باید به افترکرهای هر بازی، آشناییِ کافی از قبل داشته باشه. بچهها رابطه BDSM میتونه به شدت لذت بخش باشه به شرطی که تمام اون اصول به خوبی رعایت بشه، در غیر این صورت این رابطه میتونه خطراتی رو برای افراد به دنبال داشته باشه.
+استاد چند نوع افترکر داریم؟
_ بچهها کلاً دو نوع افترکر داریم افترکر فیزیکی مثل: کمک به حذف کردن هر ابزاری؛مثل: چشمبند، دستنبد، پابند، بانداژ و… ، فراهم کردن خوردنی یا نوشیدنی برای فرد سلطهپذیر؛ چون سطح قند خون خیلی مهمه اینجا، فراهم کردن پتو یا لباسی گرم، تامین حس محبت و آسودگی در محیطی آروم دور از هر استرسی. افترکر احساسی هم مثل: گپ زدن درباره جلسه BDSM و احساساتشون نسبت به اون میشه؛ که کار خیلی ضروری و مهمی هست برای اطمینان پیدا کردن از اینکه هر دو، نیازها و انتظارات همیدیگر رو از بازی فهمیدن. حتی ممکن هست این اطمینان رو درباره خوشونت توی رابطه به پارتنرش بده که هر کاری که انجام داده یا از اون لذت برده و اون فرد سلطهگر رو عجیب یا گناهکار نمیکنه و نباید عذاب وجدان داشته باشه.
همزمان به ساعتم نگاه کردم، زمان رو به پایان بود پس تصمیم گرفتم درسم رو با یه جمله تموم کنم.
_ بچهها یه جایی خانم جوجو مویز حرف خیلی قشنگی میزنه؛ ایشون میگن: هیچ اشکالی نداره احساساتی داشته باشیم که دیگران چیزی از اون رو درک نکنن هر کسی سفر خودش رو میره. پس مراقب خودتون باشید. دوستون دارم مثل همیشه. اگر میخواین برین استراحت راحت باشین؛ وقت کلاس تموم شد، خسته نباشین.