FiBo
FiBo
خواندن ۴ دقیقه·۵ سال پیش

قلم های پر : قربانی تقابل خیر و شر یا «گوش کن، حق با من است»

نمیدونم اولین بار کی فیلم دیدم یا از چه زمانی تصمیم گرفتم مخاطب حرفه ای سینما باشم و به اصطلاح آرشیوی برای خودم جمع کنم. طبیعتا قبل از اینترنت های پرسرعت خونگی، دسترسی به فیلم به راحتی امروز نبود و آرشیو فیلم داشتن، بار معنایی خاص خودشو داشت. جدای بحثای حاشیه ای تاریخی، اینو مطمئنم برخی از فیلما بودن که دیدنشون تلنگری در من، شخصیت من و باورهای من بوجود آوردن و همونجا بود که متوجه شدم میشه از فیلم درسای زیادی گرفت و صرفا گذران اوقات فراغت نیست. به همین خاطر با یک نگاه متفاوت به سمت فیلم خیلی بیشتر از قبل جذب شدم. سعی میکنم در پست های مجزا، برخی فیلمایی که برای من خیلی ارزشمند بودن و کمتر مورد توجه قرار گرفتن معرفی کنم تا شاید علاقمندان به فیلم و سینما هم خوششون بیاد.

فیلم "قلم های پر" (quills) از اولین فیلماییه که یادم میاد به شدت منو تحت تاثیر خودش قرار داد. حضور بازیگرای آشنا، بویژه کیت ونسلیت باعث شد این فیلمو برای تماشا انتخاب کنم. داستان فیلم در مورد یک نویسنده «مارکوئیس دِساد» مربوط به قرن نوزدهمه که به دلیل رفتارهای ناهنجار جنسی و آزار و اذیت ها در یک تیمارستان «کلیسا» بستریه. در واقع همسرش به دلیل جنایات و اتهامات وارده به «مارکوئیس»، بهش تهمت دیوانگی میزنه تا بتونه به این ترتیب جونشو از محاکمه و اعدام نجات بده و اونو در تیمارستان نگه داری کنه. کشیش هم به عنوان درمانگر، بهش پیشنهاد میده برای اینکه روح شیطانی رو از خودش خارج کنه، هر چی در ذهنش میگذره به روی کاغذ بیاره تا به این ترتیب بتونه رفتار خودشو کنترل کنه. فضای فیلم و موضوع خاصش از همون ابتدا منو جذب کرد. داستان آرام و آمیخته با طنز ابتدای فیلم، هر چه جلوتر رفت پر تنش تر شد و کم کم به نقطه اوج خودش رسید. این روند تکاملی آهسته و پیوسته به بیننده اجازه می داد تا کم کم با موضوع و شخصیت ها ارتباط برقرار کنه. علاوه بر این که داستان فیلم بر اساس واقعیت بوده (یا حداقل برداشتی آزاد از یک واقعیت بوده)، شخصیت های فیلم خودشون نمادی از ایدئولوژی ها و به طور کلی بدنه یک نظام اجتماعی بودن که علاوه بر اون دوره خاص تاریخی، امروزه نیز ما به ازای بیرونی دارن.


به طور کلی در این فیلم با دو دیدگاه متفاوت و اصلی روبرو هستیم :

1. خوآکین فنیکس (در نقش کشیش آبه) : تفکر مذهبی صرف که به صورت افراطی نیازهای مادی و جسمی انسان رو سرکوب می کنه و حتی نیازی مثل عشق و عاطفه رو برای خودش گناه می دونه. حتی در جایی که "مادلاین" به دلیل عشقی که بهش داشته نمی خواسته کلیسا رو ترک کنه، "آبه" متوجه این عشق نمیشه و فکر می کنه مادلاین عاشق "مارکوئیس" شده. مادلاین در مقابل این ذهنیت بهش می گه : «حتی مادر من به اندازه تو نابینا نیست» (مادر مادلاین نابینا بود). منظور از این دیالوگ اشاره به تعصبات کور کشیش آبه بوده.

2. جفری راش (در نقش مارکوئیس دساد) : نگاه تند و افراطی جنسی ( نیاز فیزیولوژیکی و طبیعی آدمی) که با آزادی دادن بیش از حد به این نیاز به هر قیمتی، بدون در نظر گرفتن ابعاد معنایی وجود و سرشت آدمی، مقام آدمی را در حد برطرف کردن نیارهای جسمی و جنسی پایین میاره. از نظر مارکوئیس انشان اسیر نیازهای خودشه و باید به هرشکلی برطرف بشه و در این مسیر حتی ممکنه دست به شونت هم بزنه.

البته علاوه بر دو شخصیت اصلی که معرفی شد و بیشتر زمان فیلم حول محور تقابل این دو دیدگاه میگذره، دو شخصیت و دو نماد دیگه هم میشه برای فیلم در نظر داشت:

3. مایکل کین (در نقش دکتر کلارد) : نماینده قدرت و حاکمیت و سانسور که در خفا و پشت پرده ها، اعتقادی به شعارها و گفته های خودش نداره و حتی یک دختر (باکره) کم سن و سال رو به زور اسم و رسم خودش از کلیسا به عنوان همسر خودش انتخاب می کنه و به دنبال برطرف کردن نیازهای جنسی خودشه (کلاه شرعی بر روی افکار و اعمال خودش میذاره در حالی که رفتارش بی شباهت به داستان های مارکوئیس نیست).

4. کیت ونسلیت (در نقش مادلاین) : خدمتکاریه که وظیفه شستشوی رخت بیماران رو به همراه مادر نابینای خودش به عهده داره و به واسطه وظیفش با مارکوئیس آشنا و جذب داستانهای خشنش شده و شبونه با بقیه خدمتکارا، مخفیانه مشغول خوندن این داستانا میشن؛ و البته داستانای مارکوئیس رو به بیرون از کلیسا انتقال میده به منظور چاپ و انتشار که لو رفتن این ماجرا، سیر داستانی فیلم رو وارد فاز جدیدی می کنه و باعث بوجود اومدن برخی تنش ها میشه. مادلاین نماد ملت و مردمی هستن که در عین سادگی و کاملا بی خبر از همه جا همیشه فدای جنگ و تقابل ایدئولوژی ها میشن.

جدای از شخصیت ها و کارکترهای فیلم که با نقش آفرینی فوق العاده بازیگراشون خیلی خوب و واقعی در اومدن، نکته جالب فیلم در اینه که ابداً هدفش سرکوب کردن دیدگاه مذهبی و یا بالا بردن دیدگاه ضدمذهبی نیست؛ بلکه فیلم نشان دهنده این موضوعه که اعتقادات و ایدئولوژی سرکوبگر و افراطی از هر نوعش مردوده و در نهایت این مردم هستن که متضرر خواهند شد.

این فیلم برای دوست داران سینما که به دنبال موضوع خاص، اشارات نمادگرایانه و دیالوگ های تاثیرگذار هستن، به شدت پیشنهاد میشه.

سینمانقد فیلممعرفی فیلمفیلم خوب ببینیم
علاقمند به سینما و کتاب : میبینم، میخونم و مینویسم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید