فواد شمس*: در روزهای گذشته شعرخوانی اردوغان در مراسم رژه نظامی باکو جنجال آفرین شد. رجب طیب اردوغان در سخنرانی خود در آذربایجان قطعهای از ترانه ارس را خواند که با واکنش افکار عمومی مردمان ایران از جمله استانهای آذربایجان و اردبیل ایران مواجه شد. بعد از بالا گرفتن واکنش افکار عمومی در نهایت ظریف وزیر امورخارجه ایران و مقامات رسمی نیز واکنش رسمی نشان دادند. کار به احضار سفیر ترکیه کشید و مراتب اعتراض رسمی ایران به این اظهارات ابلاغ شد و در نهایت با تماسی که وزیر امور خارجه ترکیه با همتای ایرانیاش گرفت توضیحاتی در این رابطه داده شد و به نوعی عقبنشینی اردوغان از اظهاراتش تعبیر شد.
خواندن ابیاتی از یک شعر فولکلور درباره رود ارس در مرز ایران و جمهوری آذربایجان را بسیاری تعبیر به مداخله اردوغان علیه تمامیت ارضی ایران کردند. بسیاری بر این اعتقاد هستند که اظهارات اردوغان نه تنها از روی احساسات و یا بی دقتی نبوده، بلکه کاملاً هدفمند بوده است. این ابیات جنجالی به این شرح است: «ارس را جدا کردند و آن را با میله و سنگ پر کردند/ من از تو جدا نمیشدم به زور جدایمان کردن»
اَرَس در زبان ارمنی: Արաքս آراکس؛ درزبان ترکی آذربایجانی: Araz آراز خوانده میشود. رودخانه ارس در منابع و اصطلاحات یونانیان و اروپائیان، آراکس (ARAX) و ارکساس و آراکسس (ARAKSS) بوده و از قدیم اِراسک و آراسک نامیده شده. در منابع عربی الّرس و در فارسی ارس و اَرس و در ترکی آراز و آراس و اَراز و اَرَز نام گرفته است. همین نامگذاری متعدد نشان دهنده تنوع فرهنگی و اجتماعی ساکنان اطراف ارس است. اقوام گوناگون ترک آذری، ارمنی، کرد و فارس زبانان و حتی اعراب در دورهای در اطراف این رودخانه ساکن بودهاند.
سرچشمه رود ارس از کوههای بینگول مین گول داغ (هزار برکه) منطقه آناتولی ترکیه است. در ادامه وارد ارتفاعات جنوب قارص شده و پس از گذشتن از این محل به شمال کوههای آرارات بزرگ رسیده و از این مسیر وارد جلگه ایروان در جمهوری ارمنستان میشود. ارس پس از پیوستن به «آرپاچای» در محلی به نام «بهرام تپه» در نزدیکی مرز ترکیه و ارمنستان به سمت مرز ایران و جمهوری خودمختار نخجوان میآید. به طول ۱۱ کیلومتر مرز ایران و نخجوان را تشکیل میدهد. سپس مرز بین ایران و ارمنستان و جمهوری خودمختار آرتساخ (قراباغ کوهستانی) را تشکیل میدهد و در نهایت مرز مشترک ایران با جمهوری آذربایجان باکو را شکل میدهد. در منتهیالیه شمالی استان اردبیل (شهرستان پارسآباد) وارد جمهوری آذربایجان میشود و به رود کورا میریزد و در نهایت به دریاچه خزر میرسد. این رود ۱۰۷۲ کیلومتر طول دارد و از طولانیترین رود داخلی ایران، یعنی کارون طولانیتر است. از ابتدا تا انتهای آبریز رودخانه ارس ۴ کشور بهرهبرداری میکنند و حدود ۴۰ درصد از اراضی حوضه ارس متعلق به ایران است.
رودخانه مرزی ارس به عنوان طولانیترین و یکی از پرآبترین رودخانههای مرزی ایران است. در عین حال یکی از مهمترین اتفاقات تاریخی برای ایران در حول و حوش این رودخانه افتاده است. رودخانه ارس در سال ۱۸۱۳ میلادی در پی عهدنامه گلستان به عنوان مرز ایران و روسیه انتخاب شد و تمامی مناطق شمال این رود از ایران جدا و به خاک روسیه تزاری اضافه شد. جنگهای ایران و روس که در سالهای ۱۸۰۳ تا ۱۸۲۸ میلادی صورت گرفت و حدود ۲۵ سال به طول انجامید، در نهایت به شکست ایران ختم شد و قراردادهای استعماری «گلستان» و «ترکمانچای» از نتایج آنها بودند.
ایران در این جنگها، بخشهای بسیاری از خاک خود را در قفقاز جنوبی که شامل آذربایجان، ارمنستان و گرجستان بود، از دست داد و در نهایت رود ارس همچون سدی طبیعی در مقابل قوای روس تزاری ایستاد وگرنه شاید بخشهای دیگری را هم از دست میداد. در نهایت ارس تبدیل به مرز ایران با روسیه شد. برمبنای مفاد اصلی عهدنامهها و پروتکلهای مرزی مربوط به رودخانه مرزی ارس که پس از جنگهای تزاری روسیه بوده، پس از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ میلادی هیچ تغییر اساسی نداشته و صرفاً بعضی از توافقهای جزئی مرزی در آن گنجانده شده است.
بر همین اساس مهمترین منطقه سرحدی ایران و شوروی سابق رودخانه ارس بوده که در حال حاضر، مرزهای مشترک ایران با کشورهای ارمنستان و جمهوری آذربایجان را تشکیل میدهد. آخرین موافقتنامه (نهمین) در خصوص ارس بین دولت جمهوری اسلامی ایران و اتحاد شوروی سابق در ۶ دسامبر ۱۹۸۸ برابر ۱۵ آذر ۱۳۶۷ در مسکو به امضاء رسید. این موافقتنامه شامل یک مقدمه و ۱۱ ماده بوده که در مورد احداث تأسیسات و بهرهبرداری از سد «خدا آفرین» و «قیزقلعه سی» بر روی رودخانه ارس بوده است. بعد از فروپاشی شوروی و جنگهای بین ارمنستان و باکو بر سر قرهباغ کوهستانی رودخانه ارس اهمیت تاریخی خود را بیش از گذشته نشان داد. با این وجود ایران بر اساس اصول توافقنامه با شوروی سابق با طرفین درگیر در بحران برخورد کرد و همچنان بر اساس آن توافقنامهها بر ارس نظارت و بهرهبرداری کرد.
از ویژگیهای مهم فولکلور مردمان ساکن اطراف ارس خصوصاً آذربایجان ایران مردمی بودن آن است. در این بین رود ارس یکی در فولکلور مردمان ساکن در شمال غرب کشور ریشهای عمیق دارد. رود ارس در باور مردم ساکن در منطقه آذربایجان اهمیت و جایگاه ویژهای داشته و افسانهها و داستانهای متعددی در طول تاریخ پیرامون آن شکل گرفته است. آثار تاریخی متعددی در کنار این رود احداث شده که هر یک روایتی از تاریخ مردم ساکن در حاشیه این رود است.
رود ارس به دلیل جایگاه خود در ادبیات و باور مردم ساکن در پیرامون آن میتواند به عنوان اثر میراث ناملموس مشترک بین سه استان آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و اردبیل به ثبت ملی برسد.
علاوه بر این که در زبانهای محلی ترکی آذری و ارمنی ترانهها و اشعار و داستانهای بسیاری در مورد ارس وجود دارد از جمله همین ترانه محلی آراز آراز خان آراز. در فرهنگ و ادب ایرانی نیز ارس یکی از رودهای مهمی است، که شعرای ایران به لحاظ ابهت و اهمیت این رود آن را در اشعار خود آوردهاند. شاعرانی، چون حافظ، مولانا، نظامی، ملک الشعرای بهار و اوحدی مراغهای از این رودخانه در اشعار خود تاثیر گرفتهاند. ای صبا گر بگذری بر ساحل رود ارس****بوسه زن بر خاک آن وادی و مشکین کن نفس (حافظ شیرازی)
ارس را در بیابان جوش باشد****چو در دریا رسد خاموش باشد (نظامی)
داستان غرق شدن صمد بهرنگی نویسنده چپگرای در دهه ۴۰ شمسی در رودخانه ارس یکی از دلایل مشهور شدن این رودخانه در میان نسل جوان آن دوران شد. صمد بهرنگی که در زمینه داستان نویسی برای کودکان و همچنین ادبیات فولکلور ترکی آذری فعالیت زیادی کرده بود گرایشات سیاسی مخالف رژیم حاکم شاه داشت و غرق شدن مشکوک او در رودخانه ارس بسیار پرسروصدا شد. یکی از مشهورترین کتابها در این زمینه کتابی نوشته علی اشرف درویشیان نویسنده کردتبار ایرانی است با عنوان «صمد با موجهای خروشان ارس به دریا پیوست» این عنوان اشارهای به مشهورترین داستان صمد بهرنگی با عنوان «ماهی سیاه کوچولو» دارد. داستانی که به صورت نمادین حکایت سفر مبارزه گونه یک ماهی برای رسیدن به دریا و آزادی را حکایت میکند. بر همین اساس بسیاری از مردمان ساکن ایران و استانهای آذرینشین نام رودخانه ارس را تداعی کننده صمد بهرنگی میدانند و حتی ترانه آراز آراز خان آراز را با یاد و خاطره صمد بهرنگی زمزمه میکنند.
تا اینجا دیدیم که ارس یکی از پرماجراترین و سیاسیترین رودهای ایران است. ارس در زمان قاجار در نهایت همچون یک سد طبیعی جلوی پیشروی روسها را گرفت، اما این پایان ماجرا نبود. یکی از بزرگترین اشتباهات در مورد ارس را رضاخان انجام داد که موجب شد امروز ترکیه و اردوغان مدعی باشند.
بر اساس عهدنامه ترکمنچای، رودخانه ارس بهعنوان مبنا و ملاک اصلی برای تشخیص مرز ایران و روسیه تزاری تعیین شده. اما از آنجا که در هنگام انعقاد عهدنامه ترکمنچای، روسیه تزاری بر کوه آرارات بزرگ و منطقه موسوم به ایغدیر نیز حاکمیت داشت نهر قرهسو از سرچشمه تا اتصال به رود ارس بهعنوان ابتدای خط مرزی ایران و روس تعیین شد. پس از الحاق قرهسو به ارس، در مابقی مرز، رود ارس بهعنوان خط مرزی تعیین شد.
بعد از توافقنامه قارص بین استالین و آتاتورک که این مناطق از روسیه به ترکیه منتقل شد، از اینسو رضاخان در نامهای نوشت که روستاهای قرهسو از هنگام عهدنامه ترکمنچای، متعلق به روسیه بوده است. با این دستور موضوع مالکیت ایران بر منطقه شمالی قرهسو پیگیری نشد و به دنبال آن ترکیه این منطقه را اشغال کرد و در قرارداد مرزی سال ۱۳۱۰ ایران و ترکیه، مالکیت ترکیه بر منطقه یاد شده بهطور رسمی مورد تایید دولت ایران قرار گرفت.
به این ترتیب زمینه برای تجزیه نزدیک به ۸۰۰ کیلومتر مربع از خاک ایران فراهم شد. بخشی از خاک ایران که دارای ارزش استراتژیک بالایی بوده و کلا ژئوپلتیک منطقه را دستخوش تغییرات بزرگی کرد. قله آرارات کوچک به ارتفاع ۴۰۰۰ متر و دامنههای آن، از دست رفت. شاید این واگذاری را بتوان یکی از بزرگترین اشتباهات دردسرساز رضاخان برای آیندگان دانست. به صورتی که هم اکنون اردوغان با استفاده از این نوار استراتژیک چند کیلومتری از خاک ترکیه به نخجوان به دنبال تغییرات بزرگ ژئوپلتیک در منطقه است.
خطکشیهای مرزی با دهانه ۳ و نیم کیلومتری و زائده عجیب و غریب در امتداد ارس ترسیم شد تا ترکیه به نخجوان راه پیدا کند و برای نفوذ در قفقاز با مانع زمینی روبرو نباشد. اگر به نقشه نگاه کنید از کوههای آرارات به این طرف انگار خطکش گذاشتند، اما این خط امتداد پیدا نکرد تا راه ترکیه به نخجوان و از آنجا به قفقاز باز باشد و رویاهای اردوغانی این روزها تبدیل به کابوس منطقه شود.
رژیم حقوقی موجود پیرامون ارس به دوران شوروی سابق بر میگردد و سهم ۵۰ درصد را برای ایران تعیین کرده، اما در عمل آذربایجان و ارمنستان دو سوم ارس را مورد بهرهبرداری قرار دادهاند. این هم به دلیل کمکاری خود ایران در این زمینه بوده است.
در حالی که در حاشیه رودخانه مرزی ارس در خاک ایران، جمعیت فراوان ساکن است که سالانه به تعداد آنها افزوده میشود. کشاورزی در حاشیه رودخانه مرزی ارس و بهرهبرداری از آب آن، از محوریترین فعالیتهای اقتصادی استانهای آذربایجان غربی و شرقی و اردبیل است. رود ارس از مهمترین رودهای ایران است که افزون بر جذابیت ویژه گردشگری و تأثیرات مثبت اکوسیستمی، قابلیت مهمی از نظر ماهیهای قابل صید دارد. مناطق جنوبی ارس در استانهای آذربایجان غربی و شرقی و خصوصاً استان اردبیل با داشتن دشتهای بسیار وسیع و حاصلخیز پارس آباد، مغان و اردبیل نیازمند آب ارس است در حال حاضر با کمبود منابع آب در امور کشاورزی مواجه است.
ایران و اتحاد شوروی با هم سدی در ناحیه پلدشت به نام سد ارس بنا کردند. سد خداآفرین و سد قیزقعلهسی به صورت مشترک با ارمنستان روی ارس احداث میشود. اما مشکل اصلی رودخانه ارس را باید سدسازی ترکیه بر روی سرچشمههای آن دید. اتفاقاً اگر ترکیه از ابزار سدسازی بر بستر رودخانهها به عنوان اهرمی ژئوپلیتیک علیه همسایگان خود استفاده کند، یک چالش محیط زیستی و کشاورزی دیگر در راه است. ترکیه پس از سد سازیهای پی در پی در سرچشمههای دجله و فرات که موجب بحرانهای زیست محیطی در سوریه و عراق و حتی موجب حرکت ریزگردها به سمت ایران شده است، یک سد بزرگ در ناحیه ساری قمیش استان قارص بر روی سرچشمههای رودخانه ارس تأسیس خواهد کرد. این سد بزرگ برای مهار آب رود ارس در ناحیه ساری قمیش به مرحله بهره برداری میرسد. سد کارا کورت، آب شرب، کشت و صنعت و آبیاری دشت ایغدیر و استان قارص ترکیه را تأمین خواهد کرد. ترکیه تاکنون تنها از طریق سد آرپاچای از آبهای حوضه ارس بهره برداری میکرد سد کاراکورت و همچنین سد سویلمز نیز ساخته شده است. سد دیگری که در نقطه ورود ارس به مرز مشترک ارمنستان و ترکیه احداث خواهد شد سد توزلوجاست.
به نظر میرسد باید سیاستهای آبی ترکیه را دنبال کنیم. رمز و راز شعرخوانی اردوغان را در اینجا باید بیابیم. شاید سوداهای عثمانیگرایی و تجزیه طلبانه و ادعاهای ارضی را چندان نباید جدی گرفت اما سیاستهای آبی ترکیه را باید یک خطر بزرگ دانست، چون تجربه دجله و فرات در جلوی چشمان ماست.
کارشناس ارشد جغرافیا و برنامهریزی