فواد شمس
1- فیلم تختی بهرام توکلی تجربهای تازه در قالب فیلم اتوبیوگرافی در سینمای ایران هست. در حد سینمای ایران هم فیلم خوب است.
2- تصویر تختی این فیلم واقعی و زمینی است. یک قهرمان واقعی یک انسان است با تمام قوتها و ضعفهایش. تختی فرزند طبقات فرودست مردم ایران که روزگاری تکیهگاه همان طبقات فرودست شد و قهرمان افسانهای تمام آن توسریخوردههای تاریخ
3- تختی این فیلم با آن لبخند همیشگیاش چهره واقعی نسلی از مردم ایران بود که عمیقا در درون خودش شکسته و افسرده بود اما میخواست همچنان سرپا بایستد. تختی تکیهگاه این نسل بود. گریم فیلم به نظرم بسیار خوب توانسته بود آن تصویر همیشه خندان تختی که در پس آن لبخندش یک افسردگی عمیق بود را نشان دهد.
4- قوت فیلم این هست که زندگی شخصی و آثار روانی درونی تختی را با زندگی اجتماعی و کنشگری سیاسیاش به خوبی پیوند داده بود. شرایط زندگی سخت تختی و پدری که افسردگی داشت. یک قهرمان همیشه خندان اما در واقع افسرده را نشان میداد. انگار تختی همچون مسیح رسالت داشت که صلیب تمام مصیبتهای مردم را به دوش بکشد اما همچنان لبخند بزند.
5- فیلم از نظر بصری موفق بود.تصاویر خوب از تهران قدیم، مسابقات هلسینکی و ملبورن، استقبال مردمی از تختی و ... حتی سکانسی که در هلسینکی رفقای تختی به شادنوشی و رقص پرداختند در حد سینمای ایران و محدودیتهایش کم نظیر بود.
6- فیلم به خوبی روند زندگی شخصی و اجتماعی تختی را تصویر کرد. فشارهای بیرونی حکومت که وی را از همه چیز محروم کرد، سرزنشهای پیدا و پنهان خانواده، زنش، دوستانش و نزدیکانش که او را از "نه" گفتن و مقاومت پرهیز میدادند. همین سرزنشها شاید سختترین بخش زندگی کسی باشد که جلوی یک حکومت سرکوبگر ایستاده است. همین سرزنشها عمیقا یک انسان مبارز را افسرده و سرخورده میکند.
7- فیلم لایههای روانشناسی درونی تختی را هم خوب نشان داد. میراث پدر برایش همان چهارپایه شکسته بود که در نهایت تختی هم همچون پدرش در اوج افسردگی با میخ و چکش به جان چهارپایه شکسته افتاد.
8- در نهایت فیلم توانست نشان دهد که همین شرایط بیرونی چگونه با افسردگی عمیقی که گویا میراث پدر بود دست به دست هم داد تا درنهایت جهان پهلوان را به نقطهای برساند که آرامش را در آشوب حل کردن قرص در لیوان بجوید و به زندگیش پایان دهد.
9- تختی این فیلم کاراکتر یک قهرمان کاریزماتیک کلاسیک را داشت. آدمی با ظاهری محکم، خاکی، مردمی، کم حرف و همیشه خندهرو اما در اعماق وجودش عمیقا افسرده! آدمی که شاید حتی توانایی سخنوری آنچنانی را نداشت اما شدیدا کاریزما داشت. همین است که تختی را تبدیل به یک اسطوره و قهرمان افسرده تاریخ ایران کرده است. چون زیاد حرف نمیزد اما عمل میکرد. آیا این شخصیت در تاریخ معاصر سیاسی ایران برای شما آشنا نیست؟