وقتی دموکراتها و جمهوریخواهان علیه سیاستهای سوسیالیستی «برنی سندرز» متحد میشوند
فواد شمس / روزنامهنگار
آیت ماندگار- اخیراً عکسی از فرش ایرانی خانه سندرز منتشر شد که حجم عظیم بازخوردها و بازتاب این مساله در رسانههای ایران و توییتر فارسی نشان میدهد احتمالاً از این پس برنی را در ایران با فرش لاکی کاشان میشناسند و نه برنامههای سوسیالیستیاش.
اما حضور یک روحانی شیعه در کمپین برنی سندرز در ایالت میشیگان نیز در فضای رسانهای فارسیزبان جنجالی شده است. البته در این بین، جریانات راستگرا بیشترین حملات را به سندرز میکنند. نکته خندهدار هم این است که این راستگرایان ایرانی مدعی لیبرالیسم هم هستند.
یکی از اصول اساسی لیبرالیسم همین تساهل فرهنگی و مذهبی است. برنی سندرز دقیقاً بر اساس این اصل لیبرالی جنبشی راه انداخته که تمام شهروندان آمریکایی ورای نژاد، مذهب، قومیت، جنسیت و... را در برمیگیرد.
اتفاقاً با همین نگاه لیبرالی است که یک روحانی شیعه از یک فرد یهودی میتواند حمایت کند، چون مسئله دعوای قومی و مذهبی نیست، مسئله منافع و حقوق شهروندی است.
اتفاقاً این تجربه برای ما در ایران و خاورمیانه باید خیلی مغتنم و کارساز باشد. در کشور و منطقه ما که تجربیات تلخ دعواهای قومی و مذهبی زیادی داریم و هنوز آتش جنگ فرقهای در گوشه گوشه آن روشن است، باید از برنی سندرز درس بگیریم که چگونه همزمان از حقوق همجنسگرایان و مهاجران مسلمان میتوان دفاع کرد. این قدرت سوسیالیسم دموکراتیک را نشان میدهد.
اما نکته جالب این است که مدعیان لیبرالیسم در ایران آنقدر آلوده به ویروس نئولیبرالیسم شدهاند که این اصل بدیهی لیبرالی را هم فراموش کردهاند.
مدعیان لیبرالیسم در ایران واقعاً لیبرال نیستند. لیبرالیسم برای آنان فقط در خصوصیسازی اقتصادی و استثمار بیشتر نیروی کار معنی دارد. آنان واقعاً لیبرال نیستند، بلکه نئولیبرالهایی هستند که فقط به دعواهای کاذب قومی و مذهبی دامن میزنند که از این آب گلآلود ماهی بگیرند.
در یک کلام نئولیبرالیسم ایرانی یک موجود خطرناک و ضدتمام آموزههای دموکراتیک و انسانی است. همزمان دشمنی با لیبرالیسم و سوسیالیسم دارد. تنها بهدنبال سود اقتصادی برای طبقه حاکم است. مراقب فریبکاری نئولیبرالها باشیم.
پدیده برنی سندرز در آمریکا جدیترین رخداد سیاسی بعد از فروپاشی شوروی سابق و استیلای ایدئولوژی نئولیبرالیسم است. سندرز توانست سوسیالیسم را در شکل و فرمی مردمپسند و دموکراتیک ارائه کند.
همین که در جایی همچون آمریکا رسانههای بزرگ باز هم در مورد سوسیالیسم حرف میزنند و میلیونها شهروند مطالبات آزادیخواهانه و عدالتطلبانه خود را مطرح میکنند خودش دستاورد بزرگی است.
اما نکتهای که انتخابات میاندورهای حزب دموکرات آمریکا در ایالات میشیگان را متفاوت میکند، تمرکز کمپین سندرز بر روی اقشار خاصی است. اکثراً مهاجران و اقلیتها هدف هستند. طیف رنگارنگی از مسلمانان و اعراب شیعه و سنی تا زنان و مردان همجنسگرا و خلاصه تمام اقشار حاشیهای شده است.
این خودش از یک طرف نقطه قوت کمپین سندرز است، اما شاید به پاشنه آشیل او هم تبدیل شود. متاسفانه بهدلیل اینکه رسانههای جریان اصلی در دست سرمایهداران است همه مدل پاتک به جنبش سندرز زده میشود. تجربه سالهای اخیر چپ در اروپا و آمریکایی شمالی هم نشان داده که چپ اشتباه تاکتیکی زیاد کرده است.
بزرگترین اشتباه تاکتیکی چپ، کمرنگدیدن نقش طبقه کارگر و طبقه متوسط سفیدپوست است. آخرین بار هم جرمی کوربین و حزب کارگر بریتانیا از این زاویه شکست خورد. احتمالاً سندرز هم در میشیگان از این زاویه شکست میخورد.
اما مسئله سندرز تنها کسب رای از درون صندوق نیست، شاید نباشد هم بهتر باشد. مسئله دقیقاً این است که جنبشی راه انداخته که تمام محذوفان تاریخ از یک زن همجنسگرا لاتین تا یک مرد مسلمان شیعه لبنانی مهاجر تا یک کارگر جوان سفیدپوست را با هم متحد کرده است.
جنبش سندرز نویدبخش دنیای آینده است که در آن دیگر کسی بهخاطر قومیت، نژاد، زبان، مذهب، گرایش جنسی، طبقه و جنسیت تقسیمبندی نشود. تمام شهروندان از حقوق و امکانات برابر برای یک زندگی عادلانه و آزاد و دموکراتیک برخوردار باشند. دقیقاً مسئله راه انداختن یک جنبش سوسیالیستی دموکراتیک است.
حزب دموکرات آمریکا اشتباه انتخابات 2016 را دوباره تکرار کرد. در آن زمان هم هیلاری کلینتون را به زور در مقابل سندرز بالا کشیدن که نتیجهاش شکست فضاحتبار در مقابل ترامپ بود.
در جریان انتخابات درون حزبی دموکراتها برای ریاستجمهوری 2020 هم دوباره شاهد تکرار این اشتباه هستیم. تمام الیگارشی حزب علیه برنی سندرز متحد شدهاند.
در واقع الیگارشی حزب از سندرز بیش از ترامپ میترسد. چون سندرز نماینده تودههای مردم خشمگين است. مردمی که خواهان تغییرات بنیادین و اصلاحات رادیکال هستند. سران حزب دموکرات اما منافع الیت طبقاتی و الیگارشی سیاسی خود را ارجح بر خواست اکثریت مردم میدانند. از اینرو حتی به قیمت انتخاب دوباره ترامپ، حاضرند هر نوع دسیسهای بکنند تا برنی سندرز بالا نیاید.
بههرصورت واقعیت جهان امروز این است، پادزهر پوپولیست راست تنها سوسیالیسم دموکراتیک مردمی است. تنها فردی همچون برنی سندرز با مطالبات سوسیالیستی و دموکراتیک توانایی مقابله با موج پوپولیستی راستگرایان ترامپ را دارد، وگرنه شکست جو بایدن بهعنوان نماد محافظهکاری و حفظ وضع موجود از الان در مقابل ترامپ حتمی است.
با تمام این وجود همین حضور سندرز در عرصه سیاستورزی رسمی آمریکا و موج جنبشی که راه انداخته است تا همینجا هم دستاورد بزرگی است. همینکه اکنون سوسیالیسم بهعنوان یک گفتمان جدی رادیکال در فضای رسمی سیاست آمریکا و جهان مطرح شده است، همینکه مطالبات طبقات مختلف اجتماعی از دستمزد عادلانهتر تا تحصیل و بهداشت رایگان تبدیل به خواست اصلی مردم شده است، همه و همه دستاوردهای جنبشی است که برنی سندرز راه انداخته است.
شاید با این اوصاف باید ترامپ را برای یک دوره دیگر رییسجمهور آمریکا دانست. مسئولیت این فاجعه بر عهده الیگارشی رهبری حزب دموکرات آمریکاست. امثال هیلاری کلینتون، اوباما و جو بایدن برای حفظ منافع طبقه الیت میلیاردر اکثریت مردم را قربانی کردند.
به این خبر دقت کنید، در «آمریکا» مردم «مسلمان» به یک «یهودی» رای میدهند. این فقط قدرت سوسیالیسم دموکراتیک را نشان میدهد. تنها سوسیالیسم است که انسانها را ورای قومیت و مذهب و نژاد با هم متحد میکند، آن هم در جهانی که بیش از همیشه دعوای قومی و مذهبی مطرح است.
الیگارشی زنانه حزب دموکرات آمریکا به سردستگی هیلاری کلینتون و نوچگی نانسی پلوسی و الیزابت وارن، با همراهی پیت بوتجج با عوامفریبی و تقلب جلوی بالا آمدن برنی سندرز را میخواهند بگیرند.
دفعه قبل هم هیلاری کلینتون و همین الیگارشی زنانه همراه با پوپولیسم سیاه (فریب رایدهندگان سیاهپوست)، جلوی سندرز را گرفتند تا در نهایت خود هیلاری کلینتون با یک شکست مفتضحانه در مقابل ترامپ این وضعیت را برای جهان و آمریکا بهوجود بیاورند.
هر کسی هم جلوی این الیگارشی بایستد ناگهان فریاد و فغان ضدزن بودن و ضدهمجنسگرا و ضدیهود بودن به آسمان میرود. واقعاً چه بازی آشنایی! فقط بهجای زن و همجنسگرا و یهودی کلمات دیگری بگذارید از جنس ارزشها و غیره تا شباهت این بازی را با ایران درک کنید.
بههرصورت الیگارشی فاسد زنانه حزب دموکرات با عوامفریبی خصوصاً سر همین ژست زنانه گرفتن در نهایت حاضر هست یک شکست مفتضحانه دیگر در مقابل ترامپ بخورد، اما به برنی سندرز اجازه حضور در مقام ریاستجمهوری را ندهد. این الیگارشی فاسد منافع طبقاتیاش را بهخوبی درک کرده است. شاید در ظاهر با ترامپ دعوا بکنند، اما در واقع در یک طبقه هستند و منافع مشترک زیادی دارند. این فقط برنی سندرز است که این بازی را به نفع اکثریت مردم آمریکا و به ضرر کمپانیهای بزرگ سرمایهداری برهم میزند.
الیگارشی فاسد حزب دموکرات حتی با فاشیستها و ترامپ متحد میشود علیه آلترناتیو دموکراتیک و سوسیالیستی سندرز!
الیگارشی فاسد حزب دموکرات آمریکا از کلینتون تا بایدن مسئول اصلی بر سر کار ماندن ترامپ هستند و احتمالاً ورای تمام جنگهای زرگری ظاهری منافعی در این زمینه دارند.
برنی سندرز اما یک جنبش اجتماعی جدی و قوی راه انداخته است و افسوس که رسانههای فارسیزبان کلاً با عوامفریبی اجازه انتقال پیام این جنبش را نمیدهند.
جنبش سندرز برای موارد زیر است:
برابری تمام شهروندان بدون در نظر گرفتن نژاد، قومیت، مذهب، جنسیت، درآمد، گرایش جنسی و...
حفاظت از محیطزیست
بیشتر شدن حداقل دستمزدها
بیمه همگانی و رایگان بهداشتی
از بین رفتن تبعیضهای مختلف، خصوصاً تبعیض طبقاتی
بههرصورت سوسیالیسم دموکراتیک بعد از 30 سال از فروپاشی شوروی سابق دوباره توانسته در سطح وسیع به صحنه سیاست جهان بازگردد، اما خب در ایران ما همواره چندین سال از جهان عقب هستیم برای همین است که بخش بزرگی از ژورنالیستهای فارسیزبان هنوز نشئه نئولیبرالیسم هستند.
حالا تا 2024 عملکرد ترامپ چنان نشئگی را از سر نئولیبرالهای ایرانی بپراند که در تاریخ ثبت شود.
اسفند ماه 1398