فروغ
فروغ
خواندن ۱ دقیقه·۴ سال پیش

مکانی برای گریه

خیلی رک و راست بگم. سلامت روانی توی جامعه‌ی ما حوزه‌ای هست که کمترین توجهی بهش نمیشه. یادمه اولین باری که در مورد سندروم پیش از قاعدگی PMS یا افسردگی پیش از قاعدگی PMDD فهمیدم از تو یه سریال خارجی بود و اون موقع شاید بیست و دو سالم بود.

تو سن 14 سالگی برادر 8 ساله ام بهم می گفت چرا دقیقا ماهی یه بار جن زده میشی و بهم میپری و باید یه دعوای مزخرف باهم داشته باشه باشیم؟

به جرات میتونم بگم مامان و بابای تحصیل کرده‌ی منم باور دارن این تغییر خلق و خو پیش از قاعدگی و در حینش محصول غربی‌هاست!! میخوام بگم خرافات این تفکر ضد غربی تا چقدر تو خونه‌ها رخنه کرده و شدیم کلیسای زمان قرون وسطی!!

بگذریم.. میخواستم بگم این روزا که افسردگی تو کشور جدیه و هیچکسم حواسش به ما افسرده‌ها نیست کاش یه عده خَیِّر بیان یه مکان هایی و بسازن که ما لااقل بتونیم بریم اونجا و گریه کنیم و کسی بهمون زل نزنه. تو پارک و باغ و بستان که محل شادی هست و یه عده بچه‌ی بی نوا میان بازی کنن، گناه دارن که ما با گریه کردن مون ناراحت‌شون کنیم، تو کوه که محل آمد و شد ورزشکاران هست و ممکنه قضاوت بشیم که ای بابا! گریه چرا؟ بیا ورزش کن. مکان های عمومی تر هم که فحش میخوریم. بس که امکانات زيادي داشتيم لطف کنيد و یه مکانی برای گریه‌ي ما احداث کنيد که اين نعمات زيادي که تو اين مملکت داريم تکميل بشه. البته يادمون هست همين که امنيت داريم بايد کلاهمون رو بندازيم هوا! اگه ماشينمون رو زدن يا موبايل و کيفمون رو قاپيدن و اين وسط يه چاقويي هم خورديم تقصير خودمون بوده که مسير اشتباهي رو براي راه نفس کشيدن در خيابان انتخاب کرديم. ممنونيم.

pmspmddگريهامنيتافسردگي
نویسنده‌ی کتابی هنوز نانوشته
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید