ما ایرانیان دشمنانی داریم؛
دشمنانی که میخواهند
ما روزبهروز تهیدستتر باشیم،
میخواهند
همه فکر و ذکرمان بشود تأمین حداقل مسکن و خوراک و پوشاک،
میخواهند
هر نوروز صدها خانواده ایرانی داغدار بشود، به تصادف در جادهها،
میخواهند
هر سال هزاران ایرانی بمیرند به آلودگی هوا و نداشتن دارو و درمان،
میخواهند
همه داراییهای ایران و ایرانی را مالک باشند؛ نفت و گاز و معادن را، قشم و کیش و مکران را، خوزستان و گیلان و کرمان را،
میخواهند
زاینده رود، کینه برآرد و دشنام و برادرکشی،
میخواهند
همواره تنش باشد و وضعیت حساس و شیپور جنگ و بیم از فردا،
میخواهند
قلم بشکند و دهان حقیقتگو در هم کوفته شود و آزادمرد به زندان پیر شود،
آنان ایران و ایرانی را جز به ناتوانی و ناداری و نادانی نمیخواهند...
آنان، همراه و همسخن با
نتانیاهو
نام لیبی و قذافی را میبرند،
تا ایران و ایرانی روی آرامش نبیند،
آنان از
ویتنام و کره و ژاپن و سنگاپور
و حتی از عراق،
هیچ نام نمیبرند،
آنان نه شجاعت جنگ دارند، و نه حکمت صلح،
آنان نه مرد میدان نبرد هستند، و نه میاندار آشتی،
آنان در گرگومیشِ نه جنگ نه صلح، سودهای کلان دارند،
آنان از سیه روزی ما، بهرهها میبرند،
از تحریم ایران و ایرانی، کسب و کاری پررونق دارند،
آنان برای فرزندان ما جز حسرت نمیخواهند، و برای فرزندان خودشان، دارایی و برازندگی،
ایرانیان،
دشمنان خود را بشناسید؛
یاورانِ نتانیاهو،
جنگ آوران شنبه،
دلسوزانِ قذافی،
نفتخواران بینام و نشان،
سیه رویانِ کیهان،
ویران کنندگان ایران...
محمد سلطانی رنانی