استاد شجریان عادل فردوسی پور و علی دایی هر سه اسم نام و چهره و آوازه شون در ساحت ذهنی همه مردم ایران هست ایرانیها و فارسی زبانها احتمالا اگر در مراحل پیشرفته آلزایمر هم باشند احتمالا هر سه را میشناسند البته که وزن و بزرگی و جلال و جبروت متفاوتی دارند...
شباهت هر سه عزیز اینست که از دل مدتهای مدید تمرین و مطالعه و تمرکز برروی مهارت خود خودشون رو برای یک اجرای زنده آماده و مهیا می کردند و این روند ماهیت تکرارشونده داشت و شاید هزاران بار اتفاق افتاد..
استاد روی صحنه با تعداد انگشت شماری آدمهای خبره کارشون اجراهای فراموش نشدنی اجرا کرد ...
علی دایی در رده ملی و باشگاهی مهاجم نوک و هدف بود و در ورزشگاههای زیادی به میدان رفت با کوشش و زحمت زیاد در هر تیمی بخشی از یک هارمونی و هماهنگی در ۱۸ قدم حریف موقعیت گل ایجاد میکردند...
عادل فردوسی پور قریب به ۲۰ سال پربیننده ترین برنامه تلویزیون را پیش برد و این برنامه را با فراز و فرود محدودی روی آنتن برد و یک مرجع و حسابرس در حوزه فوتبال داخلی بود.. احتمالا مدیران به دلایل گوناگون از جمله یکیش هم همین برنامه بنیه بیشتری داشتند...
به دلایل گوناگونی زمینه بروز و ظهور امثال این عزیزان دیگر وجود ندارد ...
اگر صرفا نگاه مادی داشته باشیم الان جاده رشد و پیشرفت در این زمینه ها ریل گزاری
شده تر هست با زحمت و رنج کمتری میشه رشد کرد و به ثروت رسید شبکه ای بهم پیوند خوردن که استعدادها مسیر کوتاهتری طی میکنند چرا که کارهای درازمدت دیگه الان جواب نمیدهد سرمایه گزاری خیلی زودتر باید جواب بدهد و کشور فقیری از لحاظ سرمایه گزاری مثل ایران باید مطابق مد روز دنیا افرادی بااستعداد و نبوغ خوب یا متوسط را در سطح هزینه خودش داشته باشه ...
استاد شجریان محصول زمینه ها و زمانه خودش بود ساختارهایی در دهه های ۳۰و۴۰ بنیاد نهاده شد که روی بسیاری از زمینه های هنری از جمله موسیقی و اجرا تاثیر عمیقی گذاشت عصاره هر هنری با رنج و مرارت بسیار پرورش یافت و احتمالا عبور از سطحی به سطح بالاتر از دل تایید و پذیرش پیکره و بنیاد شکل گرفته اون روز ممکن بود...
امروز از دل دوران متمادی اون ساختارها به شدت تضعیف شده تایید سطح یک هنرمند به سرمایه گزار و اقبال مردم و طراحی که براش شده برمیگرده در این چارچوب اصلا اینقدر سطح بندی صورت نگرفته که کسی اصلا در مظان و محدوده استادی بتواند قرار بگیرد ...
علی دایی شدن هم دیگر غیرممکن و محال مینماید چرا که اصلا هیچ بازیکنی برای زمان طولانی در سطح اول و تیم ملی نمیتواند باقی بماند در گذشته فوتبال ما پول زیادی توش نبود متولی نداشت امروز روز فوتبال در ایران دست چند باشگاه بزرگ اینها تو فوتبال پول خرج میکنند و همه چیز در توان و بنیه افراد محدودی هست اون جایگاه هواداری و نفوذش اصلا دیگه مثل سابق نیست اون روزا فوتبال یکسری بزرگانی داشت که اونها همه کاره بودن و نگاهشون به دهن هوادار هم بود امروز یک شبکه شکل گرفته همه چیز چیده شده یک تعداد محدودی صرفنظر از دیدگاه مردم همه مقدرات ورزش در دستشون هست تو این ورزش بخاطر ضعف بنیه اقتصادی کشور اصلا رسیدن به جایگاهها و فرصت آقای گل جهان شدن اساسا نصیب فوتبال ما بااین سطح و منابع نمیشود اصلا بازیکن به این محدوده ها نزدیک نمیشود من بعید میدونم گلزنان امروزی تیم ملی به ۳۰٪رکوردهای علی دایی برسند ...
عادل فردوسی پور شدن هم دیگر در ایران غیر ممکن هست چون ما منابع کافی برای پروراندن افرادی در این سطح را نداریم...
روزگاری اقتصاد ایران از دنیا جدا بود شخص با پشتکار و تلاش مجموعه عوامل سالها امکان ممارست و رشد داشت و در ساختار پذیرفته بود امروز روز اقتصاد ایران بشدت تضعیف شده و این مرز و بوم اصولا استعداد پروراندن یک چنین ستاره هایی را ندارد و شهروندان هم هر چقدر بنیه مالی و توانایی های خارق العاده داشته باشند امکان طی طریق ندارند
باید در حفظ و حراست از این نمادها و سنبل ها کوشا باشیم اینها نشانه های دوران باشکوه تاریخی برای ایران هستند ...