گاهی تمایل داریم مثلا چند تیم فوتبال متفاوت رو در چند دوره زمانی متفاوت با هم مقایسه کنیم و به یک نتیجه قطعی برسیم که بالاخره کدوم تیم کیفیت بالاتری داشته و کدوم ضعیف تر بوده مثلا تیم ملی ایران در جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین رو با تیم ایران ۱۹۹۸ فرانسه مقایسه میکنند🤔
مثلا پرسپولیس دهه ۷۰ رو با استقلال دهه ۸۰ و مثلا سپاهان دهه ۹۰ مقایسه میکنند شاید مثلا نتایج و مقامهای کسب شده با هم تناسبی داشته باشند اما کیفیت تیمها مقایسه شون کار خیلی دشواری هست...
در عرصه سیاست و مملکت داری هم همیشه کسانی بر پایه و مبنای درست یا جانبدارانه با هم مقایسه میکنند مثلا اصلاحطلبان معتقدن دوران خاتمی درخشانترین دوران بعد از انقلاب و با یک شاخصهایی این حرفشون رو اثبات مبکنند جریانات مقابل هم این ادعاها را به درست یا غلط در مورد شخص مطلوب خودشون بیان میدارن...
در انتخابات اخیر من به طور ضمنی از پزشکیان جانبداری کردم و حتی بااینکه هیچ حس خاصی هم نداشتم بهش رای دادم حتی هر دوبار🤔!!!
منطقم ساده بود دسته دیگه مشهدی بودن و در اداره کشور بیش از قدر و سهم مشهد در قدرت حضور داشتن ؟
از ناحیه ترکیه و آذربایجان هم احساس خطر میکردم و اونها رو دشمن میدیدیم خوب پزشکیان ترک بود و زبون اونها رو بهتر میفهمید ..
هر گاه قدرت هم در دست جناح اصولگرا قبضه میشد هم فساد و هم ناکارآمدی تشدید میشد این مسائل من رو به سمت پزشکیان سوق داد ....البته خوب برای نفس شرکت در اون انتخابات خیلی نمیتونم توجیهی بیارم شاید اصلا شرکت نکردن انتخاب عاقلانه و مطلوب تری بود...
طی این حدود ۹ ماه هم دولت جدید به معنای واقعی کلمه پاچه بالا کرد و کیفیت خاصی از خودش نشون نداد و عملا پس از اعلام نتایج انتخابات آمریکا به سرعت حبابش خالی شد و واقعا در نقش همون کارگزار فرمانبردار ظاهر شد و تمام..
اما کیفیت اجرای من باب نمونه طرح کالابرگ تا اینجا در دولت فعلی خیلی مطلوبتر از دولت مرحوم رئیسی هست و البته مشت نمونه خروار نیست و مورد به مورد باید بررسی صورت بگیره...
در دولت رئیسی انگار منافع فروشنده در ابتدا اولویت بالاتری داشت هم مشتری ناچار بود کالاهایی که شاید اصلا نیاز نداره با قیمتی که براش مطلوب نیست تهیه کنه تازه اکثر فروشگاهها مطالبه خرید به میزان دو برابر مبلغ کالابرگ داشتن و میبایست خوب نصف وجه رو از جیب تقدیم میکردند و سختگیری خاصی در این مورد وجود داشت و در لحظه خرید حس میکردی که به راحتی اون اجناس خریده شده را ۲۰٪ارزونتر تهیه کنی اگر میخواستی از جیب پرداخت کنی...و البته فروشنده هم اینقدر از طرف ارگانی که بنا بود مطالباتش رو پرداخت اذیت و سنگ قلاب شد که به مرور فروشندگان به بهانه قطعی سیستم از فروش کالا در قالب کالابرگ امتناع می ورزیدند
در دوره جدید شما میتونید کالای مورد نیازتون رو با حدود قیمت قابل قبولتون و برابر همون مبلغ کالابرگ تهیه کنید و ظاهرا هیچ تفاوت و فاصله ای بین پول نقد و پول کالابرگ وجود نداره و این احساس رضایتمندی بیشتری به نسبت اون دوره ایجاد میکنه...
البته این مقایسه دقیقی نیست اما بهرصورت مردم خیلی کمتر اذیت میشوند و دسترسی به کالای مطلوب و موردنیازشون حتی امکان خرید آجیل شب عید رو در این قالب دارند...
امیدوارم همه متولیان امور همه تجربیات موفق و شکست خورده گذشته را به خوبی تجزیه و تحلیل و پندآموزی و بکارگیری کافی داشته باشند