تازه به تازهFreshToFresh
تازه به تازهFreshToFresh
خواندن ۳ دقیقه·۱۱ روز پیش

قانع نشدم

قانع نشدن!!!؟
قانع نشدن!!!؟


قانع نشدن!!!؟

قانع نشدن تقریبا شبیه این عکس نگاه بدون هیچگونه واکنشی در صورت چشمان یا هر گونه حرکتی...

بگذریم از صبح که بیدار شدم و خبر سقوط بشار اسد رو شنیدم بعد از یه مدت کوتاهی احساس کردم قانع نشدم که خوشحال باشم به همون صورت که قانع نشدم ناراحت بشم نه شادی بود و نه غمی ...

سلسه پهلوی در ایران هم حدود ۵۴ سال در ایران حکومت کرد و خاندان اسد هم در دو نسل مجموعا ۵۴ سال سلطنت کردن (البته من هیچ اطلاع خاصی ندارم که بخوام مقایسه کنم فقط در حدود ۵۴ سال بودن و دو نسل بودن و احتمالا در مسائل ریز و درشت دیگری با هم شباهت و تفاوت داشتن)

چرا قانع نشدم که خوشحال باشم؟

هر گاه در خاورمیانه بلاخیز ملتی به خیابانها ریختن و شادی کردن که برآمده از یک اتفاق ورزشی نبوده و مربوط به تحول بزرگ سیاسی بوده فرجام و حاصل خوبی برای اون ملت به بار ننشسته از شادیهای گاه و بیگاه ملت ما پس از انقلاب ۵۷ تا کنون مسیر خیلی طولانی طی شده اما حداقل در احساسمون خیلی از اون شادیها در واقع عزا بوده و خودمون خبر نداشتیم ولی خوب شادی و شاد بودن کلا چیز خوبیه..

از لوله اسلحه ها حداقل در خاورمیانه صلح و رفاه و پیسرفت بیرون نیامده چه یک دولت با زور اسلحه همه مخالفان و منتقدانش رو ساکت کرده باشه چه کودتا شده باشه و چه دخالت خارجی باعث تغییر نظام سیاسی شده باشه...

اصولا یک عقب ماندگی تاریخی هست که باید با فعالیت و جذب سرمایه تا حدودی ترمیم بشه والا با آمدن این و رفتن اون اتفاق خاصی نمیفته ..

قانع شدم که شاد باشم چون در ایران حداقل در اظهارات مسئولین و صداوسیما یک نگاهی حاکم هست که اگر کل سوریه اشغال شده بود و فقط کاخ ریاست جمهوری باقیمانده بود و اسد از اونجا مثلا میگفت ما بر دشمنان غلبه میکنیم ...صداوسیما و مسئولین همین خط رو دنبال میکردن و اینگونه القا میکردن که اتفاق خاصی نیفتاده و بشار اسد به سرعت شرایط رو برمیگردونه و حاکم بلامنازع هست اما حالا که کلا سقوط کرد و کشورش اشغال شد و خودش به مسکو فرار کرد همه در رسانه های داخلی ناچارا به پایان کار متحد استراتژیک ایران صحه بزارن و بپذیرن که ورق برگشته...

قانع شدم خوشحال باشم که ایران یک متحد پرخرج و به دردنخور دیگه رو از دست داد تقریبا هر دولتی طی این ۴۰ سال در ایران روی کار اومد ۵۰٪ سفرهای خارجی وزارت خارجش به سوریه و لبنان و ونزوئلا و امثالهم بود و هیچوقت دولتها از اعتماد به نفس کافی یا دستور کار جدی ای برای رفت و آمد و ملاقات با طرفهای غربی چین ژاپن کره جنوبی و امثالهم برخوردار نبودن دائم پا میشدن میرفتن یک مشت کشور در به داغون و دست میدادن لبخند میزدن و گفتگو میکردن بدون اینکه فایده و اثر خیلی فوق العاده ای داشته باشن...

با حذف این سفرهای زائد و کمتر با فایده مسئولین ایرانی یواش یواش به اعتماد به نفس و ناچاری گفتگو با طرفهای جدی تر برای دستیابی به نتایج جدی تر و ملموس تر میرسند .

در واقع در دوره گذشته به هر میزان شاه اعتماد به نفس و درخواستهای روشن از طرفهای غربی و خارجی داشت و شاید با دستور کار روشنتری به مراوده با کشورهای دیگر میپرداخت جمهوری اسلامی بیشتر دنبال مسائل فرعی بود که انگار از بی هدفی ما نشات میگرفت به نظرم شاه واقعا طرح و فکر ایده روشنی داشت که شاید بعد از انقلاب حداقل هنوز برای ما نفع مادی و هدف خیلی روشن نیست...

سقوط متحدان الکی و به دردنخور ایران باعث ورود به دوره جدید میشه که ما در محاسبه هزینه و فایده و ارزش هر مقوله ای روشنتر و واضح تر عمل کنیم ...

پس من قانع شدم که خوشحال باشم فعلا و همین شاید خوشحالی کوچک حتی اگر خیلی طول عمر کوتاهی داشته باشه از اون حالت تعلیقی که همیشه و در هر موردی میگیم آخرش چی میشه بهتر👌👌🙆‍♂️😆


اعتماد نفسسوریه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید