شخصی رو در نظر بگیرید که به زیارت خانه خدا مشرف میشه ....قبل رفتن از دوستان و فامیل و همسایه و ... خداحافظی میکنه و ازشون یک به یک حلالیت میطلبه و اگر حساب و کتابی یا دینی بر عهده اش هست یا اون رو ادا میکنه و یا وعده ادا کردنش رو به اون شخص میده تا امکان تشرف به سفر حج براش فراهم بشه و اگر دینی رو بجا نیاره به نوعی مشغول الضمه هست و کل سفر زیارتش محل اشکال هست....
حالا به هر صورت حاجی قصه ما به تنهایی یا با همسرش پس از ادای همه فرایض سفر حج و قربانی و ... میخواد برگرده و بر دنبال زندگیش ..... اینجا از قدیم و ندیم رسم بوده که ولیمه میدادن .... یعنی از همون کسانی که قبل سفر خداحافظی کرده بود و حلالیت طلبیده بود به صرف شام دعوتشون میکنند ....ممکن بعضی از این بستگان از شهرهای دیگه به مهمانی دعوت بشوند که یا شب رو منزل یکی دیگر از بستگان یا منزل میزبان اسکان می یابند و مثلا فردا به سمت منزل خودشون بر می گردند...
حالا ممکن یکی از این میهمانان عزیز اختلاف مالی با شخص یا اشخاصی داره و ای بسا مدتها دنبالش میگشتن ممکن در این مهمانی شخصی او را ببینه و به گوش طلبکار یا خواهان می رسونند که خوانده تو مهمانی فلانی دیده شده اون فرد هم مثلا حکم جلبی داره پلیس رو خبر میکننه و مهمون عزیز مدیون را بازداشت میکنند ...
حال حاجی عزیز ما چیکار باید بکنه؟ باید بره و رضایت خواهان رو جلب کنه یا وثیقه ای جور کنه و مهمان عزیز رو از بند رها کنه یا ...مسئولیت میزبان در خصوص میهمانان عزیزش چه هست واقعا شاید ۱٪ هم احتمال نداشته باشه که میزبان گرفتاریهاش رو بزاره کنار و بیفته دنبال کار میهمانش ....همش بگه بالاخره مهمان من بوده این گرفتاری براش پیش اومده و من وظیفه دارم هر کاری براش انجام بدم ...
حتی اگر خواهان (طلبکار) یک نزول خور تیره هم باشه که همه ازش متنفرن و طردش کرده باشند و حتی احتمال زیادی بدهند که اصل این پرونده چیز دیگری بوده و برای مهمان عزیز مظلوم ما گرفتاری ایجاد کرده باز هم بعید کسی فعالیت کنه تا از بند رهاش کنند حتی در صورتیکه مهمان حاجی بوده....
حالا پرونده مهمان عزیز کشورمون رو هم میشه تا حدودی همینجوری نگریست ...
مهمان عزیز ما گرفتار نیش عقرب نه از ره کین است اقتضا طبیعتش این است ...شدند..
..