شخصی رو نشون میدن مهاجرت کرده و داره کار سنگین ساختمانی یا مثلا ظرفشویی انجام میده ....وقتی همینجوری تو تخیلاتش فرو میره یادش میاد دنبال کلاس زبان و پذیرش دانشگاه و اپلای و چه و چه هست بعد میگه تا اینجاشو یادم میاد ولی اینکه اومدم خارج ولی مثلا ظرفشور یا ناچارم کارسنگین انجام بدم اصلا یادم نمیاد..بگذریم
نتایج دور اول حقیقتا من رو غافلگیر کرد و تقریبا ۹۹٪مردم تصور این وضع رو نمیکردن اشتباه نکنید اینکه این دو نفر راهی فینال شدن و هیچکس رای کافی نیاورد خیلی عجیب و دور از ذهن نبود اینکه ۴۰٪ رای دادن به عقل هیچکس خطور نمیکرد...
حتی نظرسنجی ها خیلی حرفه ای هم عدد ۴۸ تا۵۳ را پیش بینی کرده بودند این حدود ۱۰٪ که در لحظه آخر بیخیال شدن و رای ندادن و اون یک میلیون نفری که رای باطله دادن بسیار عجیب و غریب و دور از ذهن بود ....
سالیان نه چندان دوری تو سریالهای تلویزیونی که همیشه اتفاقا خواستگاری و آشنایی و ازدواج پای ثابتش بود و اغلب سریالها با یک جشن عروسی پایان بندی میشد مهمترین نکته خواستگار و عروس خانم در خواستگاری این ۳ سوال بود "از چه رنگی خوشت میاد؟" ' "چه گلی رو دوست داری؟"و "چه غذایی دوست داری؟" اگر در این سه موضوع مهم تفاهم حاصل میشد دیگه بزرگترا میرفتن دنبال مهریه و مراسمها ...
جامعه ایران از اون سالها فاصله ماورایی گرفته الان دیگه اینها اصلا مسئله نیست ...نفت به جامعه ایرانی امکان رویاپردازی و تخیل و بعضا توهم میداد و عمیقا احساس سادگی صورت مسئله را به همه مردم و مسئولین میداد برای هر مسئله ای راه حلهای دم دستی با کمی چاشنی امید بخدا وجود داشت ....
اما این سالها دوران ناتوانی خدا و نبود راه حل دم دستی و خوشبینی به آینده هست..
مردم شاید کاهش درآمد نفتی و افزایش نرخ ارز و افزایش ماایاتها رو بتوانند با نمودار و آمار و مدلهای ریاضی درک کنند اما محدودیتها و نابودی اینترنت رو اصلا از درکش عاجزند میفهمن درآمدهای کشور کم شده اما دوشادوش اون فشار و فیلتر اینترنت رو درک نمیکنند خوب اگه میخوایم ثروت و درآمد جدید خلق کنیم که اینترنت خودش دریای فرصت هست این یک تناقض خیلی عمیق هست و مردم حس میکنند حفظ و تامین نظر نظام بر گرفتاریهای اونها اولویت داره و کلا هم ظاهرا جای بحث توش نیست...
از اون طرف سختگیری و جریمه و توقیف و بازداشت و ....زنان و دختران که حجاب مطلوب رو ندارنم مردم هیچ جاشون نمیتونن بزارن و عمیقا روح و روان و اعصابشون رو آزار میده ....
برای هر دو موضوع جوابهایی وجود داره اما جامعه قانع نشده و اینجاها مسئله جدی داریم...
نکته سوم نرخ موجود ارز هست که چنان تورمی ایجاد کرده که عملا مردم را از هیض انتفاع ساقط کرده...
این نکات قابلیت شناوری داره که در هر لحظه ممکن اعصاب و روان هر شخصی رو به دنبال داشته باشه ...براثر این شوک عظیم نرخ ارز در کشور تمرکز ثروت شکل گرفته ....و ۸۰٪ کارمندان و کسب و کارهای کوچک در زندگی و کار لنگ لنگ بشن ...
آقای پزشکیان اگه میخواد برنده بشه باید موضع شفاف در باب این سه مسئله بگیره و خودش رو متعهد کنه به نتیجه تصمیماتس ...
زنان و جوانان و... مردم علاوه بر همه گرفتاریهای قبلیشون درگیر این مسائل هستن و اینقدر هم مسائل فوریتی شده که الان یک روز هم زمان زیاد و اعصاب خورد کنی به حساب میاد...
۴۰٪رای دادن دو نفر اول و دوم به اندازه خاتمی سال ۷۶ رای نیاوردن ..مشارکت در این انتخابات به مراتب کمتر از دور قبل هم بده و کسی که داعیه رئیس جمهور قبلی رو داره ۵۰٪ اون آرا کسب کرده....
دیگه دوره از چه رنگی خوشت میاد گذشته تصمیمات سخت نیاز داریم ...
