Fatemeh sadat
Fatemeh sadat
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

ماراتون توقف

نمیدونم چرا به ما تا اخر ادامه دادن و جنگیدن رو یاد ندادن چرا تا ته ماجرا رفتن رو یاد ندادن مثلا خودم خیلی وقتا برام این اتفاق افتاده که خیلی مشتاقانه و مصرانه یه چیزی رو میخاستم و روزها و ساعتها هم براش به این در رو اون در زدم ولی یهو ناخوداگاه بعد یکم تلاش کردن به طوری که انگار کاسه صبرم تموم شده بعد از یه تایم کوتاهی انقدر نسبت اون موضوع بی اهمیت میشم ( چه بسا گاهی متنفر میشم از اون موضوع و حتی ادمایی که توی اون موضوع نقش داشتن) جوری که انگار اصن همیچین دغدغه ای وجود نداشته انگار هیچ وقت نمیخواستمش این اتفاق انقدر ناگهانی میوفته برام که حتی خودمم پرسه طی شدن بی اهمیتیش رو نمیفهمم و درکش نمیکنم که چرا دیگه براش هیچ ارزشی قائل نیستم.

واقعا عجیبه برام... :)


پ.ن : شاید بقیه اینطوری نیستن شاید به من یاد ندادن شاید...



ادامه دادنتا لحظه اخر جنگیدن
ماییم و صد خیال مشغول امید...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید