ویرگول
ورودثبت نام
Fatemeh Javeri
Fatemeh Javeri
خواندن ۱ دقیقه·۴ سال پیش

روایت یک ماراتن چهار ساعته در روزگار قرنطینه!

از حق نگذریم سخنِ کنکور _با اختلاف زیاد_ داغِ دل تازه‌کننده‌ترین موجودِ کره‌ی‌زمین شناخته می‌شود.
ایضاً برای خودِ بنده، هرگاه که بحثِ درس و انتخاب رشته‌ی دانشگاه بر اساس رتبه‌ی کنکور پیش میاد، سیلی عظیم از جوش‌ها (که گویا برگرفته از بلوغ‌ هم می‌باشند) به سوی من روانه می‌گردند.
البته یه وقت فکر نکنین این ماراتن برام مهمه‌ها! اصلا...
فقط برای همین موجودِ مذکورِ منفور، یه کوه استرس دارم. بعدش‌م پنج روز دپرس میشم، دو روز با عالَم و آدم قهر میکنم و همزمان طبق گفته اطرافیان (که لطف کثیری در حقِ بنده دارن)، گویا ۷روزِ هفته را به بیخیالی سپری می‌کنم.
سایه‌تان مستدام، لطفتان ماندگار!
آهای عالیجناب کنکور*
صرفا جهت اطلاع باید به سمع و نظرتون برسونم که شما خودت فی نفسه پدیده‌ی وهم انگیزی هستی.
دوازدهمی‌هایی چون من، طی این یکسال جاری در محضر شما بسی ایجادِ مزاحمت نموده و از این بابت شرمسار (که نه، در واقع ناگزیر بوده و خواهیم ماند.)
بنابراین؛ قلبا و عمقا خواستارِ دست برداشتن از سر و کله‌ی علم آموزانِ هم‌پایه‌ی خویش می‌باشم.
به امید آن‌که در همین سال یکم از قرن جدید، به یاری خدا رفع زحمت کرده و خورجینِ دانش بر دوش، قدم در پروسه‌ی جدیدی از جامعه‌ی خود به نام دانشگاه خواهیم نهاد.
البته همیشه هم مراحل جدید و رویدادهای آینده، با یک پیش زمینه‌ی جذابِ تو دل برو ایجاد نمیشن.
مثلا همین دانشگاهِ خودمون...
چنان تعاریفِ متعددِ متناقضی برای این واژه به گوش‌ می‌رسد که همواره در متصور شدن این پدیده عجیب الخلقه، ناله عجز بر می‌خیزانیم.
حسن ختام متن اینجانب رو هدیه می‌کنم به روح تمامی کنکوری‌های عزیز که در کنار پیچیده تر شدن روند آموزشی و اوضاع گل و بلبل اطراف خود، همواره به آینده ای روشن می‌نگرند.

انشاءالله آزادیِ همه‌مون!✌?

کنکورتحصیلاتدانشگاهقرنطینهآموزش آنلاین
خب که چی؟
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید