خبر خانه
خبر خانه
خواندن ۷ دقیقه·۴ سال پیش

سریال بی باک یا دردویل/چند دلیل برا تماشا این سریال

سریال دردویل یا بی‌باک، اولین سریال از مجموعه‌ای است که با همکاری نتفلیکس، والت دیزنی و کمپانی مارول ساخته شده است و جزو دنیای سینمایی مارول است. تا کنون سه فصل از این سریال پخش شده است و آینده آن، پس از لغو همکاری بین مارول و نتفلیکس، در هاله‌ای از ابهام قرار گرفته است. اگرچه حتی اگر سریال در این سه فصل نیز تمام شده باشد، پایان مناسبی داشته است. در این مقاله سعی می‌کنیم که ده دلیلی که دردویل را به سریالی خوب بدل می‌کنند به شما معرفی کنیم.

شخصیت‌های فصل یک سریال

10- بازی بازیگران

مطمئنا شما نمی‌توانید یک اثر لایو‌اکشن را، مهم نیست که فیلم، سریال یا حتی تئاتر باشد، بدون وجود بازیگران خلق  کنید. سریال دردویل مارول در شبکه نتفلیکس بازیگرانی را به نمایشگر کوچک بینندگان می‌آورد که حقیقتا کار خود را به خوبی بلدند و هر از چندگاهی بیننده را بازی درخشانشان سر جایشان میخ‌کوب می‌کنند. هر بازیگری که در این سریال حضور دارد و حتی کوچک‌ترین نقشی دارد، بهترین خودش را به نمایش می‌گذارد.

هر کدام از این بازیگران انگیزه و شوقی را برای نقششان به نمایش می‌گذارند که لیاقت یک جایزه امی را دارد. اما بین این تیم بازیگران، توجه اصلی را باید معطوف به بازی چارلی کاکس، به عنوان بازیگر نقش اول قهرمان سریال و وینسنت دن آفریو در نقش شرورترین نقش سریال کرد. هر دو بازیگر در نقش‌آفرینی خود چنان درخشان بوده‌اند که چشمان بیننده را به نمایشگر خیره کنند.

9- کمیک های دردویل

جایی که می‌توان درخشش کمیک‌های دردویل از مارول کامیکس را دید و حس کرد، فصل یک سریال است. البته این به آن معنا نیست که فصل دو و فصل سه در توجه به جزئیات کمیک کوتاهی می‌کنند. اما این فصل یک سریال است که به عنوان ادای دینی تمام عیار به منبع تمام این داستان‌ها، یعنی داستان‌های کمیک، خوش می‌درخشد. در این فصل است که پیشینه زندگی دردویل، مخصوصا آن شخصیتی که نویسنده و هنرمند معروف، فرنک میلر، برای او نوشته بود مورد توجه قرار می‌گیرد و به بیننده سریال معرفی می‌شود.

این توجه به جزئیات کمیک از داستان «دردویل: مردی بدون ترس»، نوشته میلر اقتباس شده است. مردی بدون ترس مینی‌سری کمیک پنج‌شماره‌ای بود که در سال 1993 منتشر شد. فصل اول سریال در اقتباس و الهام‌گیری مناسب از این سری کمیک‌بوک موفق بوده است و مت مرداک را درست همان‌طور که باید و شاید به تصویر می‌کشد.

8- یکی از بهترین احیاهای ابرقهرمانی

هیچکس نمی‌تواند لکه‌ ننگی که با بازی بن افلک و جنیفر گارنر در فیلم سال 2003 روی تاریخ و شهرت شخصیت دردویل افتاد را از یاد ببرد. شخصیت دردویل حتی نزدیک به سایر شخصیت‌های ابرقهرمان مارول، مثل مردان ایکس یا مرد عنکبوتی شناخته شده نبود اما شهرت خوبی را به لطف کتاب‌ها و مجلات کمیک بسیار جذاب و درخشانش برای خود دست و پا کرده بود.

اما پس از فیلم سال 2003، که توسط بیشتر طرفدار و منتقدان به عنوان یک اثر افتضاح شناخته شد، این شخصیت نیاز به یک بازآفرینی در شان خود داشت. احیای شخصیت دردویل در دنیای سینمایی مارول فرصت بسیار ویژه‌ای بود و محصول نهایی این بازآفرینی نیز همین موضوع را منعکس می‌کند.

ویلسون فیسک یا کینگ‌پین

7- شخصیت کینگ پین در Daredevil

حضور شخصیت شرور کینگ پین با نام اصلی ویلسون فیسک چیزی است که سریال نتفلیکس را به طرز زیبایی درخشان کرده است. این شخصیت منفی توسط بازیگر، وینسنت دن آفریو که به عنوان شخصیت منفی غالب قسمت‌های سریال، به خصوص فصل‌های یک و سه شناخته می‌شد یکی از قوی‌ترین تصویر‌گری‌هایی از دنیای سینمایی مارول است که تاکنون انجام گرفته است. مارول با خلق این سریال و این شخصیت، توانست یکی از متعادل‌ترین شخصیت‌های شرور کمیک بوکی را به تصویر بکشد.

دن آفریو چنان درخشان ظاهر شده است که با قدرت‌بخشی او به نقش و شخصیت شرورش، یعنی کینگ‌پین، ترس را به دلیل حضورش در تمام نماهای سریال به ارمغان می‌آورد. کاری که تنها چند بازیگر خاص می‌توانند با شخصیت‌هایشان انجام بدهند.

6- محتوای تاریک و جدی

برای کسانی که طرفدار داستان‌هایی تاریک، جدی‌تر و پرجرات‌تر با محتوای کمیک هستند، سریال دردویل مناسب‌ترین گزینه برای شروع است. در حالی که بیشتر محصولات تصویری دنیای سینمایی مارول در محدوده رده‌بندی سنی PG-13 هستند که آن‌ها را در ذاتشان کمی خوش‌طینت و باطن می‌کند، این سریال چیز دیگری در چنته دارد.

دردویل تمی بسیار مشابه محصولات دی‌سی و مخصوصا فیلم‌های سینمایی شوالیه تاریکی ساخته کریستوفر نولان دارد. طرفدارانی که به دنبال چیزی پرجرات‌تر و جدی‌تر هستند، با سریال دردویل دقیقا همان حسی را خواهند داشت که دلشان می‌خواهد. اما با این وجود، سریال بی‌باک سریالی نیست که از لحظات دل‌گرم‌کننده تهی و خالی باشد و لحظات با نشاطی را نیز خواهد داشت.

5- داستان منطقی‌تر و متعادل‌تر

یکی دیگر از تفاوت‌های خوب سری دردویل مارول با دیگر آثار موجود در دنیای سینمایی مارول، این حقیقت است که داستان سریال بسیار رئالیستی‌تر و منطقی‌تر است. با شخصیت دردویل که به نسبت توانایی‌هایش بسیار رام‌تر و سنجیده‌تر برخورد می‌کند، این موضوع بیشتر خودش را نشان می‌دهد.

در نهایت، داستان سریال در مورد مت مرداک است که روزها نقش یک وکیل را بر عهده دارد و شب‌ها لباس ابرقهرمانی می‌پوشد و وظیفه خودش می‌داند که یکی از شرورترین روسای سازمان‌های تبه‌کاری شهر را به زیر بکشد. کسی که در هر جرم و جنایتی که در محله هلزکیچن اتفاق می‌افتد، دست دارد و یکی از ردپاها به او برمی‌گردد. این داستان همان تغییری است که دنیای سینمایی مارول پس از تهدید‌های فرازمینی در فیلم‌هایش نیاز دارد.

4- محتوای خیابانی

در دردویل به جای آن که با تهدیدات بین‌کهکشانی یا حتی درون کهکشانی و فضایی طرف باشیم که در تمام دنیا اثر می‌گذارد و ابرقهرمان‌هایی که با دنیاهای ذکر شده سر و کار دارند، با ماجراجویی به شدت کوچک‌تر و شخصی‌تری روبرو هستیم.

اشتباه برداشت نکنید. هیچ چیزی در مورد نبردهای اکشن و ماجراجویانه بین کهکشانی یا جهانی ایراد ندارد. به فیلم‌های انتقام‌جویان و محافظان کهکشان به عنوان نمونه توجه کنید. اما اگر با دید مثبتی به تغییرات شیوه روایت دردویل نگاه کنیم، این سریال، ابرقهرمانان را به دل خیابان‌ها و شهری می‌برد که می‌توان فساد را در آن به صورت واقعی حس کرد. همین موضوع سبب به وجود آمدن داستانی متعادل‌تر و قابل حس‌تر و البته ضرب‌آهنگی تاریک‌تر شود. همچنین این موضوع تجربه‌های شخصی بینندگان را درگیر می‌کند. چیزهایی که در خیابان‌ها می‌توان دید.

صحنه‌های اکشن سریال فوق‌العاده‌اند

3- اکشن فوق‌العاده

در حالی که این سریال را می‌توان به عنوان یک درام تلویزیونی نیز شناخت، به خاطر این که یک ابرقهرمان دارد، یک سریال در سبک اکشن و ماجراجویی نیز است. به هر حال، طرفداران سبک ابرقهرمانی، انتظار دارند که شخصیت قهرمان اصلی داستان، عدالت را به شکلی سخت و بسیار فیزیکی برای تبه‌کاران و شخصیت‌های منفی رقم بزند.

این سریال هیچ‌گاه در این زمینه طرفدارانش را ناامید نخواهد کرد. این به خاطر طراحان رقص‌های رزمی و مبارزاتی است که کارشان را به بهترین شکل ممکن انجام داده‌اند. از همان ابتدای سریال، تمام صحنه‌های اکشنی که در آن مت مرداک در حال برقرار کردن عدالت است، با سکانس‌های اکشن فوق‌العاده‌ای غنی شده‌اند.

2- فیلم‌برداری

چیزی که باعث می‌شود سریال همزمان هم زیبا باشد و هم وحشت‌آفرین، سینماتوگرافی یا فیلم‌برداری درخشانی است که در تمام طول آن انجام گرفته است. هر شاتی که در سریال می‌بینید بسیار خوب فیلم‌برداری شده است. مخصوصا در سکانس‌های اکشن این فیلم‌برداری درخشان بیشتر خودش را نشان می‌دهد. این سینماتوگرافی به بیننده کمک می‌کند که توجهش به صحنه بیشتر بشود و خود نیز درگیر تمام صحنه‌های اکشن بشود.

بدون شک، صحنه‌های به خصوصی که در مورد فیلم‌برداری محشر این فیلم به یاد تمام کسانی که تماشایش کرده‌اند می‌آید، صحنه‌های مبارزه اکشن 4 تا ده دقیقه‌ای است که از فصل یک تا فصل سه، در تمام فصل‌ها وجود دارد. این صحنه‌ها تنها در یک برداشت گرفته شده‌اند. ویژگی منحصر به فردی که در طول تماشا، بیننده را به حیرت وا می‌دارد.

1- دردویل مانند بتمن خیابانی مارول است

اگر هر طرفدار بتمن از کمیک‌بوک‌های دی‌سی و به خصوص طرفداران فیلم‌های سه‌گانه شوالیه تاریکی کریستوفر نولان به تماشای دردویل بنشیند، حداقل جذب چیزی خواهند شد که در مورد این سریال و آن بتمن یکسان است و شخصیت اصلی‌هایشان را به هم مرتبط می‌کند.

مشخصا این اولین بار در این لیست نیست که بین این دو شخصیت یک مقایسه صورت می‌گیرد. به صورت تاریخی، هر دو شخصیت از پس تراژدی‌های یکسانی بلند شده‌اند و همین تراژدی‌ها بوده‌اند که شخصیتشان را شکل داده است. به نظر می‌آید که می‌توان گفت دردویل نسخه خیابانی بتمن است!



نتیجه گیری سریال دردویل

اگر طرفدار سریال‌های ابرقهرمانی هستید، حتما برای دیدن بی‌باک وقت بگذارید. بازی بازیگران، داستان خیره‌کننده و فیلم‌برداری فوق‌العاده چیزی است که در هر سریالی گیرتان نمی‌آید. شاید بتوان گفت که این سریال درست به اندازه تمام فیلم‌های سینمایی دنیای مارول خوب است و حتی بهتر از آن‌ها ساخته شده است.


اگه از این پست خوشتون امد با لایک و کامنت ها تون از ما همایت کنید

با تشکر از همایت شما.

شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید