به قلم: سامان سفالگر
رژیم صهیونیستی پس از عملیات پیچیده انفجار پیجرها و نفوذ به دستگاه های ارتباطی حزب الله لبنان، بر شدت حملات خود علیه این جنبش و مقاومت لبنان افزوده است. در این راستا، شاهد افزایش کارزار قتل و ترور رژیم صهیونیستی علیه فرماندهان و رهبران مقاومت اسلامی لبنان بوده ایم که نقطه اوج این موضوع ترور شهید سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب الله لبنان در بمباران منطقه ضاحیه جنوبی بیروت بود.
صهیونیست ها از رهگذر افزایش بمباران لبنان سعی دارند فضای وحشت و ترس را در این کشور ایجاد و از این رهگذر، به زعم خود حزب الله و جریان مقاومت را یر فشار قرار دهند. در هفته های اخیر، صهیونیست ها بر تجاوز زمینی به لبنان نیز تأکید کردند، ولی شاهد نکته قابل توجه و معناداری بودیم و آن، اینکه نظامیان ارتش صهیونیستی تاکنون حتی نتوانسته اند یک متر در خاک لبنان پیشروی کنند.
نکته قابل توجهتر اینکه رزمندگان مقاومت اسلامی لبنان نه تنها در دفاع موفق بوده اند و نظامیان صهیونیست را در کمین های مرگبار گرفتار کرده اند، بلکه دست به بعضی اقدامات تهاجمی نیز زده اند و حملات موشکی و پهپادی مقاومت به اراضی اشغالی با قدرت ادامه دارد. به بیان ساده تر، رژیم صهیونیستی با وجود ترور شمار قابل توجهی از رهبران و فرماندهان مقاومت اسلامی لبنان، طرح ادعاهایی نظیر اینکه توانسته است زرادخانه های تسلیحاتی این جنبش را هدف قرار دهد و حزب الله را تضعیف کند، قادر نیست حتی یک متر در خاک لبنان پیشروی کند. در این نقطه، سؤالی مطرح می شود و آن اینکه دلیل این موضوع چیست؟
به نظر می آید در پاسخ توجه به سه نکته مهم است:
نخست، اینکه مقاومت اسلامی لبنان پس از جنگ سال 2006 میلادی با رژیم اشغالگر قدس که به پیروزی جریان مقاومت ختم شد، زمان زیادی را برای توسعه توانمندی هایش در حوزه های گوناگون صرف کرد؛ موضوعی که سبب شده است نظامیان صهیونیست اعتراف کنند در جبهه های جنگی با حزب الله لبنان شاهد مصاف با ارتشی واقعی و قدرتمند هستند. در حقیقت، نیروهای حزب الله لبنان ورزیده تر شده اند و می توانند تلفات سنگینی به ارتش خسته صهیونیستی که بیش از یک سال است در میدان های جنگ غزه می جنگد، وارد کنند.
حزب الله لبنان از حیث موشکی و پهپادی نیز به توانمندی های قابل توجهی رسیده است و می تواند از این نیروها به عنوان پشتیبان نبردهای میدانی خود در جنگ با دشمن صهیونیستی استفاده کند؛ موضوعی که در روزهای اخیر به بحران بزرگ برای ارتش این رژیم تبدیل شده است.
نیروهای حزب الله لبنان با عقیده و ایمان خود می جنگند که این موضوع برای ایدئولوژی دنیایی و مادی نظامیان صهیونیست کاملاً بی معناست
دوم، اینکه رزمندگان حزب الله لبنان در مقایسه با نظامیان اشغالگر صهیونیست از تسلط بیشتری بر جغرافیای نبرد با صهیونیست ها برخوردار هستند و این موضوع در میدان های نبرد زمینی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. اینکه نظامیان صهیونیست مدام در کمینهای نیروهای حزب الله لبنان می افتند و مجبور می شوند تانک های خود را از ترس هدف قرار گرفتن به وسیله رزمندگان حزب الله در پشت نیروهای سازمان ملل متحد در مرزهای مشترک فلسطین اشغالی و لبنان پنهان کنند، فقط و فقط یک پیام را به ذهن متبادر می کند و آن اینکه رژیم صهیونیستی هیچ درک درستی از جغرافیای درگیری با حزب الله و موقعیت نیروهای این جنبش ندارد و هر لحظه انتظار مواجه شدن با نیروهای حزب الله و تحمل خسارت و تلفات از جانب آن ها دارد.
سوم، اینکه نیروهای حزب الله لبنان با عقیده و ایمان خود می جنگند که این موضوع برای ایدئولوژی دنیایی و مادی نظامیان صهیونیست کاملاً بی معناست. کافی است توجه کنیم سطح ایمان میان نیروهای مقاومت به قدری بالاست که می بینیم با وجود ترور مقام های ارشد و فرماندهان حزب الله و بمبارانهای سنگین رژیم صهیونیستی علیه مواضع این جنبش، هنوز نیروی مقاومت زنده و باصلابت است و بحران های جدی را برای نظامیان اشغالگر صهیونیست در مناطق درگیری ایجاد می کند. این دستاورد جز با تکیه بر سلاح ایمان رقم نمی خورد؛ موضوعی که ایدئولوژی های ماتریالیستی تا حد زیادی از درک آن عاجز هستند.