روایت سرشاخ شدن مرکز مطالعات اقتصادی بسیج دانشجویی دانشگاه علم و صنعت با بانکداران و مجلسیهای پرمدعا...
در گفتگو با: محمد امینی رعایا
_ در رابطه با بسیج دانشجویی دانشگاه علم و صنعت و فعالیتهای آن توضیح مختصری بفرمایید:
فعالیت ما در بسیج از سال سوم دانشجویی (مقطع کارشناسی) شروع شد. در سال ۹۰ ما توانستیم مرکز مطالعات اقتصادی را در بسیج تاسیس کنیم و این مرکز با هدف ورود به مسائل اقتصادی با رویکرد پیگیری و مطالبهگری تشکیل شد. هدف بیشتر حول یک مطالبه تخصصی در حوزه اقتصاد بود که در آن سالها کم کم داشت رواج پیدا میکرد. آن سال در مرکز مطالعات اقتصادی فعالیت داشتم و یک سال هم در مسئولیت معاونت علمی بسیج دانشجویی دانشگاه مشغول شدم و جمیعِ فعالیتهایی که در مجموعه بسیج داشتیم به این شکل بود.
_چه چیزی باعث شد تا نسبت به مسئلهی واج ازدواج دغدغهمند شوید؟
تقریبا از سال ۹۳ تیم مرکز مطالعات اقتصادی بسیج شکل گرفت و بچههای دیگری که ورودی سالهای مختلف دانشگاه بودند وارد مجموعه شده و فعالیتشان را آغاز میکردند. مسئله وام ازدواج، پیگیری هایش از آن زمان آغاز شد. فعالیت ما در این مسئله با یک رویکرد مشخصی بود. ما در واقع به اصل مسئله ازدواج ورود نکردیم. چرا که مسئله ازدواج تابع عوامل مختلفی است. ما مسائل را دو دسته کرده بودیم؛ اینکه آیا یک فرد تمایل به ازدواج دارد؟ آیا فرد توان انجام ازدواج را دارد؟
تمایل به ازدواج یک بحث فرهنگی اجتماعی است که آیا فرد اصلا میخواهد ازدواج کند ویا خیر؟!
توان ازدواج ابعادی گوناگونی دارد که یکی از بُعدها اقتصادی است. در نگاه اقتصادی مسئله نیز مشمول چند عامل است؛ موضوع سربازی، موضوع اشتغال، موضوع مسکن و موضوع سرمایه اولیه. در این شرایط قرار بر این بود که وام ازدواج فقط بحث سرمایه اولیه را حل کند که در واقع تنها سیاست عمومی جمهوری اسلامی و به گونهای میتوان گفت جدیترین سیاست عمومی جمهوری اسلامی در حمایت از ازدواج، همین سیاست بوده که البته وقتی بررسی میکنیم میبینیم سیاستِ در خور شأنی نبوده است!
دغدغه اصلی ما در اين مسئله ساماندهی منابع قرضالحسنه بانکی بود. در آن موقع نزدیک به 36 ویا 37 هزار میلیارد تومان سپرده قرض الحسنه، از پول مردم در بانکها موجود بود. سپردهای که با نرخ صفر درصد بانکها جذب کرده بودند. سپرده جاری هم نزدیک به ۱۰۰ هزار میلیارد تومان موجودی بانکها بود. از این اعداد تقریبا ۲۰ درصدش به پرداخت وام ازدواج تعلق میگرفت. و مابقیش را بانک ها، بخش قابل توجهی از آن را به مدیران خودشان با نرخهای پایین و بازپرداختهای بلندمدت وام میدادند. بخش کوچکی از آن هم صرف امورات اشتغال میشد. چنین مصادیق و دادههایی اختلاف جدی را به ما نشان میداد. این باعث شد تا مجموعه ما بخاطر موضوع اصلاح نظام بانکی در مواردی از این قبیل در مسئله ورود کند و در واقع بخواهیم این مسئله را حل کنیم. تقریبا هدف ما از انجام این کار اصلاح نظام بانکی بود. حرفِما این بود که پول بانکها و منابع بانکی در خدمت مردم قرار بگیرند؛ مخصوصا آن بخشی از سپردههای بانکها که همواره با نرخ صفر درصد جذب میشوند. شرایط به گونهای بود که بعضا بانکها خودشان تبلیغ میکردند. مثلا در آگهیهای تبلیغاتی مینوشتند: به پاس نیتهای خیرتان بیایید سپردههای قرضالحسنه باز کنید و... در واقع به صورتی بیان میکردند که ما میخواهیم به وسیله سپردههای قرض الحسنه شما مردم، برای اشتغال وام بدهیم. اما در واقعیت این پولها را دریافت میکردند و سپس صرف امورات خودشان میکردند. پیرو این قضیه، پس از اینکه دو سه بار نامهنگاری از طرف مجلس اتفاق افتاد و تذکر داده شد؛ آمار این اطلاعات نیز بعد از اینکه ما کارهایمان را شروع کردیم، منتشر شد.
_فرآیندی که در انجام کار طی شد را مطرح کنید، با چه مشکلات و موانعی رو به رو شدید؟
فرایندی که تیم ما برای حل این مسئله طی کرد، شامل چند بخش میشود. در ابتدای کار ما آمدیم یک گزارش 10 صفحه ای به عنوان شرح وضعیت منتشر کردیم. آن موقع آمار خیلی زیادی در دسترس نبود و در ابتدای امر همان آمارهایی که وجود داشت را دستهبندی کردیم و گفتیم که وضعیت ما هماکنون این است. وام ازدواج چند سالی هست که افزایش پیدا نکرده و همان رقم ۳ میلیون تومان مانده است و از این طرف هم منابع قرض الحسنه بانکی وجود دارد ولی برای این موضوع تخصیص داده نمیشود. از طرفی اگر بخواهیم دقیق تر صحبت کنیم این کاری که بانکها دارند با سپرده قرضالحسنه انجام میدهند خلاف قانون هم به شمار میآید. حرفِ ما این بود که بههرحال این روند باید تغییر کند. در سال اول پیگیری این مسئله، یعنی سال 93، ما به دنبال آن بودیم که خواسته مان به عنوان یک ردیف بودجه مشخص در لایحه بودجه تصویب شود تا در سال 94 بشود آن را اجرایی کرد. به سراغ نمایندگان مجلس رفتیم و مطالب مان را به نمایندههای مختلفی ارائه دادیم. در سال 93 خیلی کارِمان با موفقیت همراه نبود و درواقع میشود گفت: کارِمان نگرفت...
البته خالی از لطف نیست این نکته که ما را مسخره میکردند، تا جایی که به ما میگفتند: بحثهایی ک شما از آن سخن میگویید اشتباه است و این جوری نیست. حتی ایمیل یکی از نمایندهها که در جریان مسئله با او گفتگو میکردیم هنوز هم موجود است... سال 93 با تمامی شرایطش برای ما به پایان رسید و سال ۹۴ به صورتی آغاز شد که در لایحه بودجه خواسته ما دیده نشده بود. ما مجددا پیگیری کردنهایمان را شروع کردیم؛ در رسانهها مطالب متعددی منتشر کردیم. در سطح دانشگاه مطالبی را کار کرده و در واقع یک دغدغهای پیرامون این مسئله ایجاد کرده بودیم. در صحن مجلس هم مستمرا رفت و آمد میکردیم. با وزارت ورزش و جوانان، بانک مرکزی و مجلس مکاتبه داشتیم تا اینکه این دغدغهها برای حل این مسئله در نمایندگان نیز شکل بگیرد. سرانجام به نقطهای رسیدیم بحثی که ما میگفتیم و ارائه میکردیم، مسئولین هم پذیرفته و هم نظر با ما شدند. در همین ایام طی تعاملی که مجموعه ما با مرکز پژوهشها داشت، این مرکز با همکاری مجموعه ما گزارشی منتشر کرد و آنجا بود که ما مباحثمان را به صورت رسمی از جایگاه یک مرکز علمی رسمی کشور مطرح کردیم. بعد از انتشار آن گزارش که با پیگیریهای مستمری که داشتیم به وقوع پیوست، برای نمایندگان مجلس و دیگر مسئولین مربوطه محرز شد که ما فقط یک تشکل دانشجویی نیستیم، بلکه هماکنون مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی هم دارد این حرفها را میزند و این امر به جریانسازی ما برای حل مسئله بیش از پیش کمک کرد. انتشار این گزارش از سوی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در واقع سهم عمدهای در ادامه روند مطالبهگری ما داشت. مجموعه ما نیز هر چند وقت یکبار نامهای را از طرف مرکز مطالعات بسیجدانشجویی تهیه، تنظیم و منتشر میکرد؛ در این راستا پیگیریهایمان هم متوقف نشد. به عنوان مثال موضوع جلسه مشخص میکردیم و به مجلس میرفتیم و با تعدادی از نمایندگان جلسه برگزار میکردیم. همهی این فعالیتها اعم از جریانسازیهایمان، ارسال پیامکهایمان به نمایندگان مجلس و... از طریق همان مرکز مطالعات و با برند بسیجدانشجویی انجام میشد. این پیگیریها و جریانسازیها در توجیه نمایندگان مجلس نسبت به مسئلهای که ما بر آن تمرکز کرده بودیم، خیلی تأثیرگذار بود.
تا حدی این پیگیریها و جریانسازیها موثر بود که حتی نمایندهای که در روزهای اول ما را تمسخر میکرد خود در مجلس به طرفداری از این مسئله دعوا میکرد و اینقدر تلاش کردند تا اینکه موضوع را به تصویب رساندند. طوری که خودمان هم باورمان نمیشد. یکبار که ما از طرف بسیج به مجلس رفتهبودیم نماینده بانک مرکزی در جلسه حضور داشت و بعد از جلسه به ما میگفت: شما که دانشجو هستید و در این موضوعات بچه به حساب میآیید؛ خیلی افراد بزرگتر از شما میخواستند این منابع را از دست بانکها خارج کنند اما نتوانستهاند. آن منابع سپردههایی بود که با نرخ صفر درصد جذب میشد و با نرخ بیست تا بیست و پنج درصد بانکها وام میدادند و سود عجیبی از راه به دست میآوردند. (گاهی هم از وجه سپردههای قرضالحسنه به کارکنان خودشان وام میدادند) و خب این آوردهای برایشان داشت. آن زمان که این حرف را به ما زدند ما ناراحت شدیم اما نترسیدیم و پای کار ایستادیم تا اثبات کنیم، اگر یک تشکل دانشجویی بخواهد میتواند تحولی را در کشور رقم بزند.
روزی که این بحث تصویب شد خودمان هم باورمان نمیشد. مجموعهی بچهها خیلی تلاش کرده بودند، حدود سی الی چهل نامه به نمایندگان زده بودیم و بند قانونی آن را نوشته بودیم و آنچه را که باید تصویب شود را هم پیشنهاد داده بودیم که به لطف خدا و پیگیری یکی از نمایندگان موفق شدیم دقیقاً همان متنی که ما داده بودیم با یک سری اصلاحات جزئی به تصویب رسید و این اتفاق خیلی مهمی بود. وام ازدواج بعد از چندین سال که با رقم سه میلیون تومان ثابت مانده بود به ده میلیون تومان تغییر یافت. قبلاز این تصویب ما حدود دویست الی سیصد نامه را به دبیرخانه مجلس برده بودیم کارمند دبیرخانه مجلس پساز اینکه محتوای نامهها را به او گفتیم ما را تشویق کرد و بیان نمود: احسنت! شما دلواپس نیستید بلکه دلسوز هستید پساز تصویب این قضیه و تبدیل سه میلیون تومان به ده میلیون تومان بانکها بطور جدی موضعگیری کردند که توان پرداخت را ندارند. ما هم شروع به پاسخگویی به ابهامات کرده و با همکاری رسانهها به شبهات پاسخ میدادیم و در فضای رسانهای کشور مسئله را پررنگ نمودیم. پساز این اتفاقات بود که قانون بهطور کامل تصویب شد. زیرا میخواستند در شورای نگهبان طرح را برگشت بزنند اما پساز پیگیریها و فضای پاسخگویی به شبهات (نامههای مفصلی که منتشر میکردیم) این مسئله بهطور کامل تصویب شد و پساز تصویب هم مسئله را رها نکردیم تا به مرحله اجرا برسد. کار بهجایی رسید که بانک مرکزی در سال نود و پنج خودش از بانکها این مسئله را پیگیری کرد تا پرداخت وام ازدواج اجرایی شود و انجام شد. وام ازدواجی که تا قبلاز آن سه میلیون تومان پرداخت میشد و بابتش پانصدهزار نفر در صف بودند به ده میلیون تومان تبدیل شد. بانکها تهدید کردند که اگر مبلغ ده میلیون تومان بشود صف خیلی زیاد میشود؛ ولی آن صفِ پانصد هزار نفره تبدیل شد به صف صدهزار نفره. یعنی همان یک میلیون نفر که قرار بود سالانه وام ازدواج دریافت کنند بدون مشکل و با مبلغ متناسب وام شان را میگرفتند. و این بهدلیل پیگیری درست بسیج دانشجویی بود. در واقع تشکل بسیج دانشجویی مسئله را پیگیری کرد و دستگاهها مجبور شدند قانون را اجرایی کنند.
_نتیجهای که از کار گرفتید چه بود؟ و چه اثرگذاری داشت؟
نتایج این مطالبهگری در زندگی مردم اثر بسزایی داشت. ما کانالی را هم ایجاد کرده بودیم با عنوان کمپین پیگیری وام ازدواج تا بهصورت میدانی هم از نتایج مطلع شویم. مردم هم به ما اطلاع میدادند، مثلاً پیام میدادند که به شعبه فلان مراجعه کردیم و جواب ندادند. یکبار یک نفر به ما پیام داد و همه نظام را زیر سوال برد و ناسزا گفت؛ ما پیگیری کردیم و مسئله ایشان حل شد پساز آن ایشان پیام داد که من از رهبر انقلاب تشکر میکنم از رئیسجمهور تشکر میکنم و... این نشان میدهد یک وام ده میلیون تومانی چقدر میتواند در زندگی مردم تحول ایجاد کند بعد از آن سال هم ما در قالب اندیشکده مسیرهای مختلفی را پیگیری کردیم و این افزایش بهصورت سالیانه انجام شد و روی روال افتاد و مشخص شد منابع برای این کار وجود دارد. مهمترین نتیجهای که این کار غیر از نتایج اقتصادی و اجتماعی دارد این است که در کشور میشود بدون داشتن پُست، مقام و جایگاه مدیریتی خاصی حتی در یک تشکل دانشجویی تحولات مهمی را رقم زد. بهعنوان مثال در آن زمان سی و شش هزارمیلیارد تومان کل سپردههای قرضالحسنه پسانداز بود و مثلاً بیست درصد آن که نزدیک هفت هزارمیلیارد تومان بود صرف وام ازدواج میشد. الان حدود دویست هزار میلیارد تومن تسهیلات قرضالحسنه بانکی نزدیک صد و پنجاه شصت هزار میلیارد تومان صرف وام ازدواج میشود و این عدد نشاندهنده این است که قانون تسهیل ازدواج و ارائه وام که هر سال اضافه شدهاست با لطف خدا و پیگیری بسیجدانشجویی تغییر و تحولی در تخصیص منابع بانکی ایجاد کردهاست. در گذشته بیست درصد تخصیص منابع بود که هماکنون حدود هشتاد تا نود درصد از منابع قرضالحسنه به وام ازدواج تخصیص داده میشود و این اتفاق بزرگی است و نشان میدهد که میتوان بدون پُست، بدون صندلی و در یک تشکل دانشجویی کار مهمی را انجام داد به شرط آنکه بخواهیم و اقدام کنیم؛ و این شدنی است.
منبع: ماهنامه تخصصی گرای انقلاب