به قلم: محمد بیات
در دو دهه اخیر رؤسای جمهور آمریکا اعم از جمهوریخواه و دموکرات برنامههای متعددی برای چین در حوزه ایندوپاسفیک داشتهاند. آمریکاییها همواره تلاش کرده اند با فشارهای اقتصادی، نظامی و حقوق بشری سیاستها و برنامههای پکن را تحت تأثیر قرار دهند. در دوره نخست ریاست جمهوری دونالد ترامپ جلوگیری از افزایش نفوذ نظامی چین در منطقه جنوب شرق آسیا، کاهش درآمد اقتصادی این کشور، متوقف کردن طرح «یک کمربند- یک جاده» و تضعیف روند روبه رشد فناوری چین هدفگذاری شده بود.
ترامپ با توجه به رشد فناوریهای چینی، شرکتهای بزرگ این کشور همچون هوآوی را با محدودیتهای ارتباطی مواجه کرد. با پیروزی مجدد ترامپ در انتخابات و ارسال پیام تبریک شی جینپینگ، رئیس جمهور چین به وی، این سؤال راهبردی برای بسیاری از کارشناسان ایجاد شده است آیا آمریکا به جنگ تجاری با چین پایان می دهد و بستر همکاری مشترک شکل خواهد گرفت یا سیاستهای گذشته را دنبال میکند؟
استفاده از اهرم فشار اقتصادی و به نوعی جنگ تجاری در دوره نخست ریاست جمهوری ترامپ برای جلوگیری از قدرت فزاینده چین به کار گرفته شد. فشارهای اقتصادی عمدتاً به دو نوع داخلی و خارجی تقسیمبندی میشدند؛ در نوع داخلی، به طور مستقیم اقتصاد درون مرزی چین هدف قرار میگیرد. در دوره نخست، تعرفهها به میزان قابل توجهی افزایش یافت و ایجاد تعرفهها سال 2018 میلادی بر روی واردات آلومینیوم و فولاد اعمال شد.
ترامپ با آغاز این روند به دنبال محدود کردن و کاهش سودرسانی به رقیبش بود. با گذشت زمان و روند افزایشی واردات محصولات چین به آمریکا، مقام های آمریکایی در وضعیت ناامنی ذهنی از سوی چین قرار گرفتند. به همین علت روند صعودی تعرفهها بر روی محصولات مصرفی ازجمله پوشاک اعمال شد. ایجاد تعرفهها با درصدها مختلف، هزینه خرید کالا در آمریکا را بالا برد و به مراتب شهروندان ترجیح دادند به جای خرید محصولات چینی جایگزین دیگری انتحاب کنند. در همین رابطه به نظر میآید یکی از برنامههای ترامپ در دوره جدید علیه چین، وضع محدودیتهای اقتصادی باشد. به گزارش بلومبرگ، ترامپ متعهد شده است جنگ تجاری علیه چین را ادامه و میزان تعرفهها را تا 60 درصد افزایش دهد.
در نوع خارجی و برون مرزی، مقابله با طرح «یک کمربند و یکجاده» چین قرار دارد. ترامپ در دوره نخست ریاست جمهوری اش تلاش کرد، حوزه نفوذ چین را در منطقه ایندوپاسفیک به میزان قابل توجهی کاهش دهد. آمریکاییها با جایگزین کردن دیگر متحدان خود در این منطقه سعی در ایجاد انزواگرایی برای طرف چینی داشتند. طرح جاده ابریشم جدید، بیش از 60 کشور را دربر گرفته، در مجموع سبب ایجاد نوعی وابستگی متقابل میان کشورهای قرار گرفته در مسیر اقتصادی جدید شده است که این موضوع تهدیدات بالقوهای برای طرف آمریکایی ایجاد خواهد کرد.
در برابر این تهدید، آمریکا با متحدان منطقهای خود همچون استرالیا، ژاپن و هند ائتلافی ضد چینی ایجاد کردند. با توجه به روند پیشرفت صعودی طرح یک کمربند- یک جاده در چهار سال گذشته، احتمالاً ترامپ با ایجاد ائتلافهای منطقهای خود در حوزه ایندوپاسفیک، سعی در ضربه زدن به برنامه اقتصادی رقیب خود دارد.
از منظر نظامی، ترامپ سالهای 2017 و 2018 میلادی برای چین در حوزه جنوب شرق آسیا محدودیتهایی جدید ایجاد کرد. ترامپ تلاش کرد در دریای جنوبی چین که حوزه راهبردی برای دو طرف است، با افزایش نیروهای دریایی ادعای مالکیت طرف چینی را به چالش بکشد. همچنین با برقراری پیمانهای امنیتی با همسایگان چین، تلاش کرد محیط پیرامونی این کشور را غیرقابل اعتماد نشان دهد.
حضور نیروهای آمریکایی در کره جنوبی و فیلیپین نمونهای از تلاشهای ترامپ است. در همین دوره شاهد افزایش پایگاههای نظامی آمریکایی در منطقه شرق آسیا بودهایم. ترامپ برای زیرنظر گرفتن اقدامات چین، سامانههای موشکی و راداری در اطراف چین مستقر کرد، اما تفاوتی که ممکن است در سیاستهای جدید رخ دهد، تغییر در ارتباطگیری با دشمن چین، یعنی تایوان است. با توجه به اظهارات اخیر رئیس جمهور منتخب آمریکا، حمایت از تایوان هزینه زیادی برای واشنگتن خواهد داشت و فایده چندانی برای منافعشان ندارد. بنابراین در دوره جدید، احتمالاً آمریکا به افزایش نیروهای نظامی خود در جنوب شرق آسیا ادامه دهد و تایوان را به نوعی «تله اوکراین» برای چین تبدیل کند.
بهره سخن
تغییر در کابینه کاخ سفید، سیاستهای کلان آمریکا را تغییر نخواهد داد و صرفاً برخی تصمیمات جدی در سطح تاکتیکی گرفته خواهد شد. با توجه به اینکه ترامپ در دومین دوره ریاست جمهوری خود قرار دارد، همان راهبردهای سیاستهای خارجی خود را دنبال خواهد کرد؛ به ویژه آنکه در چند سال اخیر چین پیشرفتهای شگفتی در زمینه پیشبرد طرح ابریشم جدید، پیشرفت فناوریهای نوین و هوش مصنوعی، حضور در دریای جنوبی داشته است.
این موارد قدرتگیری روز افزون چین را به خوبی نشان میدهد. به نظر میآید ترامپ با سیاستهای هزینهبار دوره جو بایدن همچون کمک به اوکراین و رژیم صهیونیستی تا حدی پرهیز و در مقابل، توجه خود را به تحرکات چین جلب کند.